دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
گناه , تهدیدی برای شأن انسان ها
عرفای مسلمان گناه و عصیان را به منزله خطر بسیار بزرگی برای هویت و شئون انسانی در نظر گرفتهاند که انسانها را به ورطه فنا و نابودی سوق میدهد. عارفان براساس مستندات قرآنی تاکید بر شریعت الهی دارند که اطاعت و پیروی از آن سبب نجات انسانها میشود زیرا براساس مصلحت انسانها تنظیم شده است و به همین علت، انبیا و اولیای الهی همواره انسانها را در هر حالتی به ترک گناه سفارش میکردند.
گناه مقتضی انکسار از خجلت و مستلزم افتقار به رحمت و مستدعی امید به مغفرت است و عدم گناه غالبا عجب و انانیت را اقتضا میکند که این خود از بدترین گناهان است و برای این که فرد به علت عدم ذنب در گناه بزرگتری که همان عجب است، نیفتد، حضرت حق تخمیر طینت آدم(ع) را به دو دست صفات جلالیه و جمالیه خلق کرد تا در یکی طاعت و در دیگری مخالفت ظاهر گردد.
به طور کلی از دیدگاه عرفانی، پاک بودن از گناه، از آغاز آفرینش تا آخر، کار فرشتگان است و مستغرق بودن در معصیت و مخالفت در همه عمر پیشه شیطان و بازگشتن از راه معصیت به حکم توبه و ندامت کار آدم(ع) و آدمیان میباشد.
بخوبی میدانیم که هیچ حادثهای در عالم کون رخ نمیدهد، مگر این که حدوث آن مربوط به علتی از سلسله علل باشد و تخلف از آن علت محال است. گناه نیز مانند سمومات، اثر غیرقابل تخلفی دارد. اگر سمومات اعتدال مزاج را از بین میبرد و مجاری جهاز هاضمه را آلوده مینماید، گناه هم روح گناهکار را آلوده میسازد و اثر گناه بدون شفاعت یا توبه یا حسنهای که باعث آمرزش آن باشد، از بین نمیرود.
● انواع گناه
اساسا کلام و گفتار گذشته بر آن است که تمام خطایا و گناهان ملازم با هلاکت ابدی است و در این باب بین گناهان فرق و امتیازی وجود ندارد، چرا که همه اعم از کوچک و بزرگ گناه به حساب میآیند. آنچه از تعلیمات قرآن مجید برداشت میشود، تفاوت داشتن مراتب گناهان است. به طور کلی گناهان به ۲ دسته عمده تقسیم میشوند؛
۱) گناهان کبیره،
۲) گناهان صغیره.
برای هر گناهی، عقوبتی در نظر گرفته شده است و برای عقوبت و عذاب نمیتوان اندازهای در نظر گرفت و بنده گناهکار اندازه و مقدار آن را نمیداند و کمیت و کیفیت آن در علم ربوبیت میباشد. اگر گناه در قلب باشد، از امراض قلب به شمار میآید و چنانچه در کالبد باشد، مالها و اهل منزل را دربر میگیرد.
در میان متکلمان درباره این که گناه آدم ابوالبشر در مرتبه گناهان کبیره یا صغیره قرار میگیرد، اختلاف نظر است. به اعتقاد حشویه و اصحاب حدیث، آدم به حقیقت بر خود ظلم کرد، از آن جهت که مرتکب گناه کبیره شد و به عقیده دستهای از معتزله، ظلم عبارت است از احتجاج به توبه و مشقت تلافی و به گفته بعضی، این ظلم موجب نقصان ثواب بوده و آدم مرتکب گناه صغیره شده که سبب نقص ثواب است، نه استحقاق عقاب. شیعه میگویند که آدم عمل مستحبی را ترک کرد و ثوابش کم شد و این ظلم به معنای ترک اولی است. مولانا از تناسب ظلم و ظلمت استفاده کرده است و گفته که چون حیرت و تردد خاطر به یک سو رفت و آدم دریافت که عمل او از روی قیاس و تأویل بوده است نه مراعات نص، بدین جهت به ظلمی که به خود کرده بود، اعتراف کرد. پس به نظر میرسد که او ظلم را به معنی حصول حیرت و متابعت تاویل گرفته است.
غزالی معتقد است که در مورد گناهان صغیره میتوان به عفو خداوند امیدوار بود، اما این گناهان در بعضی از موارد، اسباب گناهان عظیم هستند و در نتیجه خطر آن بزرگتر است. اگر انسان، گناه خود را خرد و کوچک شمارد، به این سبب گناه، بزرگ میشود. البته گناهی که انسان بزرگ میشمارد از نظر خداوند کوچک و بیمقدار است، اما خداوند میفرماید که همانا کوچک شمردن گناه در نظر بنده، گناهی بزرگ و کبیره است. انسان نباید گناه را همان گونه که از نظر خداوند کوچک است، کوچک بشمارد. انسان بایستی به بزرگی خداوند بنگرد و از این که مرتکب گناه شده است، شرمسار باشد.
فردی که خداوند او را به حال خود رها میکند، آنقدر در گناه غرق میشود که از خود و خدای خود غافل میگردد و در نتیجه، فراموشی از وضع خود، چنانچه در قرآن آمده است همان استدراج است، یعنی غرق بودن در امور زندگی و وسائل زندگی را در خدمت گناه گرفتن و به یاد خود و خدا نبودن.
کسی که اظهار معصیت میکند و ستر حق تعالی از خویش بازمیگیرد، به گونهای که به سبب وی نیز دیگران به گناه راغب شوند و آنان را در این امر تشویق نماید، گناهش مضاعف میگردد و در نهایت میتوان به فرد عالم اشاره کرد که گناه کند و به سبب عمل وی دیگران از او پیروی نمایند.
باید گفت که اگر گناه در قلب باشد، از مرضهای قلبی به حساب میآید و اگر در کالبد باشد، در مالها و اهل منزل است و در سقوط و انهدام جاه و منزلت از چشمهای علما و مومنین میباشد. هر گناهی که انسان مرتکب میشود، عقوبتی را به دنبال دارد، مگر آن که لطف خدا شامل حال انسان شود و او را مورد عفو قرار دهد. عقوبت و عذاب به اندازه گناه نیست و فرد گناهکار اندازه آن را نمیداند و اندازه آن در علم ربوبیت میباشد.
برخی از منابع:
۱ـ غزالی، ابومحمد حامد، کیمیای سعادت
۲ـ خوارزمی، تاجالدین حسین، شرح فصوصالحکم
۳ـ طباطبایی، سیدمحمد حسین، تفسیر المیزان
۴ـ ابوطالب، مکی، قوت القلوب
۵ـ سوره ۸۳، آیه ۱۴
۶ـ غزالی، ابوحامد محمد، احیاء العلومالدین
۷ـ سوره رعد، آیه ۲۲
مریم لبافزادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست