یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
مرگ ژانر پلیسی در سقوط آزاد
پس از چندین سال قهر سینما و تلویزیون از ژانر پلیسی، دیدن آنونس سریالی با ویژگی های منحصر به فرد و بازیگران محبوب سینما مردم را به دیدن یک سریال پلیسی خوب امیدوار کرد. اما متاسفانه آنچه دیده شد غیرقابل باور بود.
سریال "سقوط آزاد" با وجود هزینه های زیادی که برای تولید داشته است به جای اینکه محل تحقق اهداف نیروی انتظامی باشد، بیشتر شبیه به تفرج گاهی برای بازیگران این مجموعه بود. صحنه ها و بازی هایی را در این سریال تجربه کردیم که هیچ گاه انتظارش را نداشتیم بگونه ای که بیننده را دچار شک تصویری می کرد. مخاطب در حین تماشا نمی دانست بازیگرانی که در این وجه و بازی می بیند را باور کند یا بازی هایی که دارند ارائه می دهند را باور کند. جنس بازی و نقش هایی که حامد بهداد ایفا می کند، به عنوان یک چهره سینمایی معروف، برای مردم شناخته شده است به گونه ای که وقتی به تماشای بازی او می نشینی می دانی که می توانی به راحتی خیالت را به بازی او بسپاری و یک بازی قابل قبول را تجربه کنی. اما در این سریال مخاطب دچار سردرگمی است نمی داند که باید به بازی عجیب او در نقش یک سرگرد تند خو و عصبی اعتماد کند یا اینکه غیرقابل باور بودن این نقش را متوجه اشکالات فیلمنامه و کارگردانی بداند گرچه برای طرفداران او ناخواسته این سوال ایجاد می شد که وقتی بازیگر محبوبشان حاضر نشد لباس پلیس بپوشد پس چطور توانست به راحتی یک خاطره بد ۱۵۰ میلیون تومانی را از خود به جا بگذارد.
شما هیچ تلاشی از بازیگران برای بازی نقش هایشان در این مجموعه نمی بینید و به راحتی می توانید بی تفاوتی آنها را از حالت هایشان دریابید اما قضیه به اینجا ختم نمی شود بلکه حتی گاهی احساس می شود که بازیگر دست به تمسخر مخاطب زده است که از این نمونه ها در بازی پوریا پورسرخ به وفور می توان دید. از آنجایی که شبکه های تلویزیونی ما پر است از سریال های پلیسی خارجی، مخاطب به خوبی پلیس و نقش هایش را می شناسد پس نمی توان او را احمق فرض کرد و چنین نقش های سطحی را به خوردشان داد. ایفا کنندگان نقش های پلیسی در دنیا از معروف ترین چهره های سینما و تلویزیون به شمار می روند و حتی سعی می شود از بهترین بازیگران به خصوص آنهایی که از آمادگی فیزیکی خوبی برخوردار هستند استفاده شود. اما نقش هایی که در این سریال می توانستند تا مدت ها ماندگار شوند به بدترین نحو بازی شده اند و بازیگران نه تنها آمادگی حسی برای چنین نقش هایی را نداشته اند بلکه از فیزیک نه چندان معقولی برای بازی در چنین نقش هایی برخوردار بودند.
این سریال به ما نشان داد که بازیگران ما هنوز توانایی بازی در نقش های سخت و خشن فیلم های اکشن را ندارند بلکه گریه کردن و لوس بازی درآوردن در نقش های ملودرام برای آنها به صورت یک عادت درآمده است و این نقصی مهم در بدنه سینمای ما محسوب می شود. صحنه های بی ربط و نا به جا در این سریال نشان از یک فیلم نامه و یک طرح ضعیف دارد که معلوم است نه پرداخته شده است نه بازنگری; بلکه به نوعی تحمیل شده است. گرچه این سریال با نام و نشان غریب اداره سینمای ناجا پیوند خورده است ولی این همکاری باعث شده است تا خاطرات همکاری های خوب ناجی هنر به عنوان یکی از موسسات پیوند خورده با ناجا تا حدودی کم رنگ بشود; سریال هایی مثل "خواب و بیدار" و فیلمی مثل "خانه پدری"; و باز جای تعجب دارد که چرا از تجربه های خوب و چندین ساله "ناجی هنر" در این مجموعه اثری نمی بینیم. شتابزدگی در این سریال به خوبی قابل لمس است و معلوم است که فیلم نامه و تدوین از دخالت های بسیاری زخمی شده و به این حالت آشفته و شلخته رسیده است. تنها ویژگی مثبت این سریال را می توان مرهون زحمات گروه بدلکاری آن دانست که با ایجاد صحنه هایی جذاب تا حدودی سریال را از بیهودگی در آورده است.
ارشا اقدسی، با اعضای گروه خود توانست با خلق صحنه های پرکار نمونه های جالبی از توانایی های این گروه را نشان دهد البته تدوین صحنه های اکشن و بدلکاری که از بخش های مهم در دیده شدن کار محسوب می شود ناقص است و باعث شده تصاویر نیمه کاره ای را از صحنه های اینچنینی در فیلم داشته باشیم. در کل دیدن صحنه های بدیع از تکنولوژی و امکانات نیروی انتظامی در این سریال جای تقدیر دارد اما وقتی این امکانات در خلال یک طرح ناقص قرار می گیرد امکان پذیرش آن را از سوی مخاطب غیر ممکن می کند به خصوص در بخش هایی که جریان داستان به شدت از منطق روایی رنج می برد و داستان به درستی برای همراهی مخاطبان نقل نمی شود. با توجه به کمبود و شاید منقرض شدن نسل فیلم ها و سریال های اکشن و پلیسی ایرانی خواهش ما از بخش ها و موسساتی مثل معاونت اجتماعی ناجا که حاضر به سرمایه گذاری در این نوع مجموعه و فیلم ها هستند; این است که با سهل انگاری و عجله چنین سرمایه هایی را به باد فنا ندهند و مردم را از دیدن آثار خوبی از این دست محروم نکنند.
نویسنده : زهرا اسدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست