یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

انسانشناسی جنسیت، انسانشناسی خانواده و خویشاوندی


انسانشناسی جنسیت، انسانشناسی خانواده و خویشاوندی

آنچه امروزه می تواند به عنوان مباحث انسان شناسی جنسیت مطرح باشد به مجموعه ای از پدیدارها اشاره دارد که شاید چندان صحیح نباشد در بحث از آنها از جنبش فمینستی شروع کنیم و شاید …

آنچه امروزه می تواند به عنوان مباحث انسان شناسی جنسیت مطرح باشد به مجموعه ای از پدیدارها اشاره دارد که شاید چندان صحیح نباشد در بحث از آنها از جنبش فمینستی شروع کنیم و شاید حداکثر بتوان فمینیسم را به عنوان مجموعه ای از اظهار نظرها و اقدامات در واکنش به بخش کوچکی از این پدیدارها قلمداد کرد. گفتمانی که در برخی از موقعیت های فرهنگ غربی و در مواجهه با بخشی از پدیدار های جنسی ایجاد شده است. و در تعمیم داده های خود بر دیگر پدیدار های و در ابعاد تاریخی و جغرافیایی هر روز بیشتر با عدم توفیق مواجه شده است.

یکی از حوزهایی که می توان در انسان شناسی جنسی مورد توجه قرار داد و تا حدودی از موضوعات مورد توجه فمینیست ها نیز هست، مسائل حقوقی مربوط به روابط جنسی است که هر گونه پیامد حقوقی کنش جنسی، از حقوق زن و شوهر و فرزندان تا جایگاه حقوقی پدیده هایی مثل فحشا، تجاوز، همجنس خواهی، تجارت زنان و کودکان و حتی پیامد های حقوقی پدیده های جدیدی مثل اهدای گامت و رحم را شامل می شود.

در همین جا لازم می نماید به سئوالی پاسخ دهیم؛ که آیا بهتر نیست پدیده های فوق الذکر را به همراه پدیده هایی مثل اهدای اندام، تجارت اندام، قتل بیماران لاعلاج، سقط جنین و... را تحت عنوان انسان شناسی کالبدی مورد مطالعه قرار دهیم؟ در پاسخ به نظر می رسد که در این صورت در مورد پدیده هایی که در پاراگراف قبل تحت عنوان نمونه هایی از کنش جنسی برشمردیم دچار نوعی تقلیل گرایی خواهیم شد.

جنسیت بخش عظیمی از هر فرهنگ را بطور مستقیم و تقریبا تمامی هر فرهنگی را بطور غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد. بطوریکه می توان اغلب پدیده های یک فرهنگ را با مفاهیم جنسیت تفسیر کرد. با اینهمه به نظر می رسد که عوامل دیگری جنسیت یا حداقل شناخت ما از جنسیت را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. عواملی که شاید بیش از آنکه ریشه در کالبد و امیال زیستی انسان ها داشته باشند ریشه در معنی و سبک زندگی فردی و اجتماعی دارد. که هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی، می توان ثبات و تغییر معنی و سبک زندگی و در پی آن ثبات و تغییرات پدیده های جنسی را مشاهده کرد.

در بالا بطور موجز نشان دادیم که مباحث فمیسنیسم، حقوق جنسی و توجه به کالبد انسانی نمی توانند مدخل و محور مناسبی برای مطالعه همه پدیده های جنسی باشند. در مقابل به نظر می رسد خویشاوندی و خانواده مدخل و محوری مناسب برای مباحث انسان شناسی جنسی، حقوق جنسی و کالبدی و حتی بررسی گفتمان و جنبش فمینیسم باشد. البته می باید براساس سنت انسان شناسی در ارایه تعریف پیشین از مفهوم خانواده خوداری کرد.

از محاسن بکارگیری خویشاوندی و خانواده به عنوان مدخل و محور بررسی علاوه بر شمول همه پدیده های مذکور و پرهیز از تقلیل گرایی می توان به وجود ادبیات غنی در مورد خویشاوندی و خانواده در سنت انسان شناسی اشاره کرد. که در بسیاری از موضوعات ما را از جمع آوری مجدد شواهد از میدان تحقیق بی نیاز می کند.

http://www.anthropology.ir/node/۷۲۳