پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
این دفتر را باد ورق خواهد زد
شهاب مقربین متولد ۱۳۳۳ در اصفهان است و نخستین مجموعه شعرش را در سال ۱۳۵۸ با عنوان «اندوه پروازها» منتشر کرد اما نام او در اوایل دهه ۸۰ و با گرفتن جایزه «کارنامه» و انتشار کتاب «کنار جاده نقش کودکیام را دیدم» مطرح شد.
مقربین بتازگی مجموعهای از شعرهایش را با عنوان «این دفتر را باد ورق خواهد زد» توسط انتشارات «آهنگ دیگر» منتشر کرده است، انتشاراتی که البته خود او مدیریتش را برعهده دارد. این کتاب بهانهای شد تا به آثار او بپردازیم.
زبان به مثابه تمامیت شعر میتواند مهمترین موضوع برای یک شاعر در سرودن و برخورد با شعر باشد، زبان در جایگاهی والا که درونه و برونه شعر را شامل میشود، واژهها همچون سربازانی به فرمان ذهن خلاق شاعر به صف میایستند تا در جنگ با تکرار و تلخی هستی، لباسی نو برهرآنچه آزار میدهد بپوشانند، اما این سربازان روح و جان دارند و در پس فیزیکشان، جهانی مملو از احساس و عاطفه و درک خوابیده است.
پس واژهها نیز فراتر از آنچه هستند در عینیت قابل مشاهده و ظهورند و در برخورد با زبان هر شاعر مکانیزم شاعرانه خود را برمیگزیند. اما میتوان عنوان کرد توجه به حوزه اوبژکتیو(عینی) و سوبژکتیو (ذهنی) و ایجاد بالانس این دو در آفرینش اثر هنری راهی کارآمد خواهد بود.
اگر آفرینش را امری ناخودآگاه بدانیم باید اشاره کنیم که جنس ناخودآگاه را نمیتوان به مثابه آنچه در مقوله شهود در دوران کلاسیک مطرح بود بیان کنیم؛ چرا که هنرمند امروز با مدد گرفتن از ناخودآگاه هنگام خلق از خودآگاه خود نیز سود میجوید که به دو شکل این امر اتفاق میافتد: نخست آنچه را که به عنوان ناخودآگاه مطرح میشود میتوان مجموعهای از پارامترهای اکتسابی ذهن محسوب کرد، یعنی انسان ناخودآگاهش را از تجربیات و مشاهدات و مطالعاتش پر میکند و آنها در اعماق ذهن، نقش فعال دارند.
اینجاست که خودآگاه در مرحله کسب تجربه و مطالعه حضوری فعال دارد و سپس از دریچه ناخودآگاه و در مقاطع متفاوت حضور مییابد. دوم آنکه ذهن سازه محور هنرمند امروز در هنگام خلق اثرش نیز حضور دارد. شاید بتوان گفت شاعر هنگام سرودن نه بیهوش است و نه کاملا هوشمند بلکه با واسطه خودآگاه و ناخودآگاه نیمه هوشمند حضور دارد. با این مقدمه میپردازیم به کتاب «این دفتر را باد ورق خواهد زد» سروده شهاب مقربین.
اولین موضوعی که در این مجموعه قابل بررسی است، زبان است. شهاب مقربین در برخورد با زبان درست رفتار میکند. اشعار این مجموعه دارای زبانی است که از هر نوع افراط و تفریط به دورند؛ چرا که واژگان به مثابه اجزاء حضوری دو وجهه دارند، هم شکلشان مورد توجه شعر است و هم معنا و احساس و بار تاریخی که با خود حمل میکنند. زبان شعرهای مقربین نه آنچنان است که مانند برخی گونههای شعر فارسی در مجاورت واژگان، شکل و موسیقیشان بایستد و اجازه حضور در متن و ورود مخاطب را بگیرد و نه آنچنان ساده که مخاطب خودش را در معرض برخورد با شعر نبیند. این ویژگی منجر به خلق اثری میشود که در حوزه زبان بومیاش میتواند به اقناع مخاطب شعرشناس و شعرخوان بینجامد و در قدم بعد در پروسه ترجمه حضوری موفق در زبانی دیگر داشته باشد؛ امری که در جریان شعر سالهای اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
نکته بعدی آن است که فرم به مثابه تکنیکی درونی در اثر نه تکنیکی استخوانی که از اندام شعر بیرون بزند در بسیاری از اشعار این مجموعه حضور دارد و زمانی که این فرم مبتنی بر روایت باشد، پارامتر دیگر برای موفقیت اثر هنری در زبان مقصد محسوب میشود. یعنی اگر قائل به آن باشیم که بسیاری از خصایص ادبی زبان فارسی در ترجمه کمرنگ شده یا حتی محو میشوند، فرم میتواند کماکان حضور داشته باشد، البته باز اشاره شود فرمی که روایت یکی از عناصر سازنده آن باشد در«این دفتر را باد ورق خواهد زد» این تجربه به شکل موفق حضور دارد.
شعر «زن گفت» ص ۸۸ «پدرم» ص ۷۶ «چرا چراغم بند نمیشود» ص۳۱ و نمونههای دیگر مؤید این مطلباند. اما میخواهم اشارهای به مقدمه این مطلب داشته باشم. آنجا که از زبان بیشتر سخن به میان آمد. شهاب مقربین در استفاده از زبان شاعرانه دو محصول دیگر را نیز به دست میدهد ۱ موسیقی: در این دفتر کمتر شعر یا حتی سطری پیدا میشود که دارای موسیقی روان و ریتمیک نباشد. موسیقی به عنوان یکی از عناصری که میتواند در تبدیل متن به شعر موثر باشد، جایگاه حساسی دارد. بازبینی و ارائه راهکارهایی جدید در پرداختن به موسیقی نکتهای است که مدنظر بسیاری از شاعران امروز قرار گرفته. شهاب مقربین موسیقی را نه در جایگاه تمامیت یک شعر بلکه یک فاکتور برای زیبایی در اثر ایجاد میکند.
شعرهای «حرف آخر» ص۷۸ و «رفته رفته» ص ۸۴ به اتفاق نمونههای دیگر آثاری هستند که میتوان ارائه کرد لذا میتوان گفت وجود روایت بههمراه موسیقی، تداعیکننده شیوههای سنتی شعر است که نمونههایی از قالب نیمایی در شعر معاصر را میتوان عنوان کرد. به نوعی کلیت پرداخت و سازهای که شهاب مقربین ارائه میکند، امری جدید و نونیست اما او شعر را در مناطق شعر مییابد. بیشترین کار را از پایان بندی میگیرد. یعنی کماکان کلیتی استوار برزبان و موسیقی و روایت دارد اما در پایانبندی انفجاری شاعرانه ایجاد میکند و نیروی حاصل از این انفجار سطریهای ماقبل خود را متاثر نموده، چهرهای دیگر به آنها میدهد.
اگر آفرینش را امری ناخودآگاه بدانیم باید اشاره کنیم که ناخودآگاه را نمیتوان به مثابه آنچه در مقوله شهود در دوران کلاسیک مطرح بود بیان کنیم؛ چرا که هنرمند امروز با مدد گرفتن از ناخودآگاه هنگام خلق از خودآگاه خود نیزسود میجوید
شعر «در دو سوی تشک ایستادهاند» ص۶۹ که اثر نیمه بلند است و در کنارش شعر «شاید که راه نجات» ص۶۸ که اثری کوتاه است، دونمونهاند که به این دو نمونه آثار دیگری میتوان اضافه کرد، آنچه پیرامون بحث فرم و روایت و موسیقی ذکر شد، بیشتر درباره کارهای بلند مجموعه صادق است. با نگاه به شیوه و تکنیک شهاب مقربین پیرامون پایانبندی و تغییر در کلیت آثار و پرداخت کمتر به اجزا میتوان او را دارای نگاهی هستیشناسانه دانست.
آنچه پیرامون اجزا عنوان شد، به این معنی نیست که در این کتاب، اجزا و سطرها برای شاعر هم نیست بلکه مقصود آن است که شاعر شعریت را در شکست کلیت آثار میبیند و مانند برخی شاعران به دنبال ایجاد بار شاعرانه در سطرها نیست. اتفاقی که برای شاعرانی که به جزئیت میپردازند، میافتد. آن است که در اغلب اوقات، کلیت را از دست میدهند و مقهور سطرها میشوند اما شهاب مقربین با نگاه به کلیت به مثابه سازه اثر هنری و خلق فرم اجزا را نیز دارای بار شاعرانه میکند.
اما محصول دیگر رویکرد شاعرانه شاعر به زبان ایجاز است. مبرهن است که اگر شاعری میخواهد در شعر موفق عمل کند، باید در زبان درست رفتار کند و وقتی دارای زبان تراشیده و درستی باشد، یکی از سازوکارهایی که بهکار میبرد، ایجاز است.
رضا براهنی در مثالی ذکر میکند که ایجاز عنصری است. که حتی در شکلپذیری اثر هنری نیز دخیل است. مثال ایشان مقایسه خمیر و نان است و آنچه باعث میشود خمیر شکل نیابد و در هرجایی سست و بیشکل باشد، آبی است که در ذرات آن وجود دارد و گرما وقتی آن ذرات اضافه را از بین میبرد، خمیر شل و بیشکل به نانی شکل یافته مبدل میشود.
با این اوصاف، شهاب مقربین نیز ذرات اضافه از سطرها را برمیدارد و اگر دیده میشود که فرم در برخی شعرهایی این مجموعه اجرا میشود، به واسطه همین پرداخت درست به ایجاز است. گرما در مثال بالا را میتوان در برخی شاعران تجربه بالای شاعرانه دانست.
سالها ممارست و دست و پنجه نرم کردن با واژه و سطر از شاعر موجودی تیزبین و حساس میسازد که سعی میکند واژگان را درست و سرجایشان به کار گیرد. نداشتن سطرهای تکراری در مضمون و محتوا، وجود موسیقی روان و منتج به فرم شدن زبان آثار، میتوانند فاکتورهایی برای وجود ایجاز باشد. نکته دیگر وجود کارهای کوتاه در مجموعه است که برخی از آنها زیبا و دلنشیناند و برخی نیز به قوت بالایی نرسیدهاند. اما کوتاهگویی نشانهای از تفکر شاعر درباره کوتاهنویسی است و شاید بتوان گفت بلندترین شعر این مجموعه نیز اثری چندان بلند نیست.
اشاره آخر آنکه در بیشتر شعرهای کتاب ما افعال را از اول شخص مفرد یا اول شخص جمع میبینیم با نگاه به ابتدای اشعار این نکته مشهود خواهد شد شاعر در جایگاه روایتکنندهای است که خودش را روایت میکند. روایتکنندهای که روایت شونده نیز هست؛ من شاعر برایش مورد توجه است و کمتر شعری در این مجموعه وجود دارد که شاعر به عنوان مشاهده کنندهای از بیرون به روایت آن بپردازد وقتی از خود بگوید از انسان گفته و گرایش به انسان یعنی نفوذ جهانبینی مدرن در شاعر و جایگاهی که شاعر در هستی برای خود قائل است، برتپههای پرفراز و نشیب عصر جدید، عصری که راوی به مثابه انسان در میان دندههایش درد میکشد و رنج، گاهی این درد و رنج شاعر را به انسان آرمانگرا و ایدهآلیسم مبدل میکند که ایدهالیسم شکست خورده در دل اثر شکل مییابد.
میثم متاجی
گروه فرهنگ و هنر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست