سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

سیری در سیره سید الساجدین ع


سیری در سیره سید الساجدین ع

به مناسبت ۱۲ محرم الحرام سالروز شهادت امام سجاد ع

بی‌تردید یکی از مهمترین رازهای توفیق پیشوایان معصوم علیهم السلام در طول حیات وبعد از شهادت آن بزرگواران ، جایگاه معنوی و شخصیت والایشان در قلوب انسان‌های مشتاق فضایل وکمالات بوده است. از آنجا که حضرات معصومین (ع) هر کدام در عصرخویش به عنوان اسوه کامل انسانیت و بارزترین نمونه کمالات و صفات انسانی‌بوده‌اند وعموم مردم فطرتا چنین صفاتی رادوست دارند؛ به این جهت، به امامان معصوم (ع) به دیده محبت و عشق می‌نگریسته‌اند. حتی دشمنان آن بزرگواران با اعتراف به این حقیقت انکار ناپذیر ، بارها زبان به ستایش پیشوایان معصوم گشوده و مناقب و افتخارات آنان را به دیگران یاد آور شده‌اند.

در این مقاله مروری کوتاه بر سیره اخلاقی ، معنوی ، فرهنگی و سیاسی امام سجاد(ع) خواهیم داشت؛ باشد که ما نیز با پرورش محبت روزافزون آن امام همام، دلهایمان را از زنگار جهل و خرافه‌ها زدوده ودر پرتو دوستی اهل بیت (ع) گامهای سعادت آفرین به سوی کمال برداریم، ان‌شاءالله.

● سیره اخلاقی امام سجاد(ع)

از ویژگی‌های ممتاز امام سجاد(ع) اخلاق نیکو بود. او مظهر عفو خدا بود و به سادگی ازمجرمان می گذشت. مردم تحت تاثیر تبلیغات امویان، از او عیب جویی کرده و زبان به بدگویی ودرشت گویی بازکرده و خاطر حضرت را می‌رنجاندند، اما هر بارملایمت و بردباری و برخورد محبت آمیز او را می‌دیدند ،از کرده خود شرمگین می‌شدند.

بسیاری ازخانواده‌های محروم و نیازمند مدینه، از لطف و بخشش مردی ناشناس ودر تاریکی شب بهره‌مند می‌شدند وهرگز او را نشناختند،مگر زمانی که علی بن الحسین(ع) درگذشت و انتظار محرومان بی‌پاسخ ماند؛ آن گاه بینوایان دانستند آن ناشناس درد آشنا، همو بوده است.

امام سجاد(ع) به آزاد سازی بردگان و مستخدمان اهتمام زیاد داشت؛ چنانکه در روایات آمده است که حضرت هزار بنده را در راه خدا آزاد کرد. امام (ع) بردگان را می‌خرید و آنان را تحت پوشش خویش قرار می‌داد. آنان از نزدیک با امام پرهیزگاران آشنا شده و ازگفتار و رفتار آن حضرت تاثیر می‌پذیرفتند. هنگامی که برده‌ای آزاد می‌شددر حقیقت انسانی آزاده، آگاه ، دانش آموخته ، شیعه ومرید اهل بیت (ع) از مرکز علم و اخلاق فارغ التحصیل شده بود. جذبه امام به حدی بود که برخی از بردگان ، بندگی در خدمت امام را بر آزادی ترجیح می‌دادند. امام زین العابدین(ع) افزون بر آنکه خود می‌کوشید بردگان را خریداری کرده و پس از مدتی آزاد سازد دیگران را به این امر مهم ترغیب می‌کرد و می‌فرمود: "هیچ مومنی بنده مومنی را آزاد نمی‌کند، مگر اینکه خداوند به جای هر عضوی از اعضای آن بنده ، عضوی از اعضای او را از آتش دوزخ ایمن می‌سازد." سیره امام سجاد(ع) چنان بود که هرگاه بنده‌ای را در اول سال یا وسط سال مالک می‌شد بعد از یک دوره آموزش واعمال شیوه های تربیتی صحیح، در شب عید فطر آزادش می‌کرد.

● امام سجاد (ع) عابدترین و زاهد ترین فرد زمانه خود

در بررسی اساسی‌ترین مظاهر زندگی امام سجاد(ع) به مواردی چون: ترک دنیا، کثرت عبادت، زهد نسبت به مال دنیا و خوشی‌های آن خواهیم رسید . ما از این مظاهر به " تعبد" وروی گردانی از دنیا تعبیر می‌کنیم. " تعبد" در حیات پربرکت امام (ع) به گونه‌ای است که محتاج دلیل و نص تاریخی نیست . همین کافی است که بدانیم آن حضرت را " زین العابدین" و " سجاد" لقب دادند.

در نظر علمای غیر شیعی ، امام سجاد (ع) عابدترین و زاهدترین فرد زمانه خود است که مانند خورشیدی بر تارک انسانیت می‌درخشد وتاریخ او را در اعلای مرتبه می‌ستاید.

● اهتمام امام سجاد(ع) به فعالیت‌های عبادی

بخشی ازعبادت‌هایی که جنبه سیاسی زیادی دارد؛ مورد توجه امام سجاد(ع) بوده است. اهتمام آن حضرت در مورد مراسم باشکوه حج از آن شمار قلمداد می‌شود. امام سجاد(ع) بیست بار سفر حج را پیاده برگزار کردند ودر طول مدت ۳۴ ساله امامت خود همواره به این عبادت توجه داشتند. حج، کنگره عظیم مسلمانان بود که

همه ساله درمکه برگزار می‌شد. حضورامام سجاد(ع) در میان مردمان ، بهترین فرصت برای رساندن پیام اسلام واعلان مواضع شیعیان در قبال ظالمان و ستمگران بود.

گفته شده که بسیاری ازفقیهان و بزرگان، امام را در سفر حج همراهی می‌کردند. از همه طبقات جامعه ، کارگزاران ، فقیهان ، محدثان ، اشراف ، رجال مذهبی ، سیاسی واجتماعی وعموم مردم وگاهی اوقات شخص خلیفه در آن شرکت می‌کردند. امام سجاد(ع) با دعا وموعظه وسلوک فردی، جمعیت را به حقیقت وروح حج توجه داده ، برائت عملی را که تجسم حج ناب بود، به نمایش می‌گذاشت.

امام سجاد(ع) در نمازهای جمعه شرکت می‌کرد و نماز را به جماعت می‌خواند. این حرکت گرچه در ظاهر به معنای همراهی با حاکم وزمامدار است و

شرکت نکردن در آن به معنای به رسمیت نشناختن حکومت تلقی می‌شد، اما امام در آن شرکت می‌کرد؛ زیرا خطر عدم حضور بیشتر بود و بهانه‌ای به دست دشمن می‌داد. نماز جمعه به دلیل بعد سیاسی آن اهمیت زیادی داشت و حضور در آن مهم می‌نمود. کناره گیری امام (ع) از این گردهمایی عبادی- سیاسی کافی بود تا وی را عامل تفرقه و اختلاف معرفی کنند ویا اورا منکر نماز و تارک معروف بشناسانند. همچنین پیامدهایی که آن تهمت‌ها و تبلیغات داشت، به ضرر امام و شیعیان بود. امام با شرکت در نماز جمعه ، آنان را خلع سلاح کرد اما پس از اقامه نماز جمعه ، آن را ازتکلیف نماز ظهر کافی نمی‌دانست و نماز ظهر را نیز می‌خواند. درحقیقت با این عمل، نامشروع بودن آن وعدم صلاحیت امام جمعه را مطرح می‌کرد واز این نماز عبادی- سیاسی نیز به شیوه‌ای مطلوب بهره می‌جست.

● فهرستی از فعالیت‌های فرهنگی امام سجاد(ع)

امام سجاد(ع) درعصر عاشورا و پس از شهادت پدرش حسین بن علی(ع) به مقام امامت نایل آمد. آن حضرت (ع) از آن پس تا زمان شهادت ، در مدت ۳۴ سال حضوری ویژه داشت که با دوره‌های سه امام پیش از خود متفاوت بود. برای تجزیه و تحلیل مواضع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هریک از امامان، شناخت وآگاهی از شرایط و مقتضیات عصر آنان ضروری است؛ چه اینکه بدون این شناخت، تجزیه و تحلیل مواضع و خط مشی آن نمی‌تواند بایسته ومطابق واقع باشد. ناکامی کسانی که نمی‌توانند میان جنگ و صلح، قیام و سکوت وانتقاد وتقیه امامان (ع) رابطه‌ای مستحکم ومنطقی جستجو کنند، معلول بی‌توجهی به واقعیت‌ها و عینیت‌هایی است که نقش تعیین کننده‌ای در خط مشی سیاسی واجتماعی رهبران دارد. در صورتی که زمینه‌ها شناخته شود، تعارضی در برنامه امامان معصوم(ع) دیده نخواهد شد. اینک در ذیل به برخی ازفعالیت‌های فرهنگی آن امام همام(ع) فهرست وار اشاره می‌گردد:

۱) دایرکردن حوزه درسی درموضوعهای فقه، تفسیر، حدیث، فلسفه، کلام، عرفان و اخلاق.

۲) آن حضرت هر روز جمعه جلسه سخنرانی عمومی برگزار می‌فرمود و به پند واندرز مردم ، ترغیب به زهد در دنیا وشوق به آخرت و انتقال معارف می‌پرداخت.

۳) آن حضرت، شاگردان بسیاری را تربیت کرد که برخی از آنان از بزرگان و سرآمدان دانشمندان اسلامی شدند.

آقای باقرشریف قرشی، تعداد ۴۶۱ تن از آنان را نام برده است که هریک دارای برکاتی بوده‌اند.

۴) مبارزه با فساد اخلاقی

۵) توجه به خدا ؛ پیروی از قرآن و سنت و نیز تقویت ایمان مردم و آشتی دادن امت با امام واهل بیت(ع)

۶) مبارزه با قصاصین؛ قصه پردازان که ابزار دست حاکمان بودند و سیاست‌های دیکته شده آنها را با هنرمندی وهنرنمایی برمردم تحمیل و به آنان تلقین می‌کردند.

۷) گسترش اعتقاد به اصول اسلامی ؛ امام در قالب دعا، مضامین بلد توحیدی را تعلیم می‌فرمودند.

۸) مباحث علمی؛ در صحنه فعالیت‌های فرهنگی امام به آوردگاه ارباب مذاهب رفته و با استدلال‌های قوی، کید آنان را در هم می‌شکست.

۹) مقابله با مدعیان عقل گرایی؛ امام در جبهه‌های مختلف اعتقادی ، یک تنه به مقابله مدعیان نقل گرایی و با متمسکان به ظاهر کتاب خدا رفته و خانه‌های عنکبوتی سست بنیان تفکر آنان را فرو می‌ریخت

( سه گرایش اسلامی در اواخر نیمه اول قرن اول هجری پابه عرصه اندیشه گذاشت؛ عدلیه، معتزله واشاعره وبه مرورازدل مکتبها، گروهها و نحله‌های دیگری بیرون آمد).

۱۰) صحیفه سجادیه؛ مهمترین میراث فرهنگی امام سجاد(ع) صحیفه سجادیه می‌باشد که همان قرآن صاعد ومجموعه ادعیه‌ای است که همه معارف الهی وآنچه مورد نیاز سالک الی الله است درآن گرد آمده وسرچشمه فیض، مشعل هدایت، مدرسه اخلاق و تهذیب به شمار می‌آید که همواره دست نیاز انسان به سوی آن بلند است.

۱۱) رساله حقوق امام سجاد(ع) کتاب قانون اسلام است و درتمام شئون و همه مناسبات و تعاملات انسان با خویشتن، با خدا، با دیگران و با محیط اطراف آن، قوانینی وضع و حقوق متقابلی تعریف کرده است.

۱۲) افزون بر آن، دیوان شعری منسوب به امام سجاد(ع) به جا مانده وروایات بسیاری نیز ازشاگردان امام (ع) در موضوعهای مختلف درج گردیده است.

فهرستی از فعالیت‌های سیاسی امام سجاد(ع) :

۱) زنده نگه داشتن نهضت عاشورا با گریه مداوم و پیوسته؛امام سجاد(ع) در طول دوران امامت آن حضرت، بر سید الشهداء (ع) بسیارگریست. ( امویان با توجهیات و تفسیرهای گوناگون، درصدد تحریف و به فراموشی سپردن واقعه عاشورا بودند وامام سجاد(ع) از روشهایی برای احیای آن استفاده کرد و پیروزی امام سجاد(ع) در این زمینه درجور خفقان آن روز چشمگیر است).

۲) وی درکوفه وشام، در حضور عبیدالله بن زیاد ویزید، با پاسخهای صریح و سخنرانی عمومی و افشاگرانه و پرده‌برداری از جنایتها وددمنشی‌های امویان ومعرفی خاندان عصمت و بیان حقانیت راه و مرام امام

حسین (ع) و ارشاد وهدایت مردم گمراه و فریب خورده، به بیداری وجدان عمومی پرداخت

۳) آن حضرت (ع) از هر موقعیتی برای یاد آوری جنایات یزید درکربلا و حماسه ایثار و شجاعت و شهادت شهیدان کربلا و پدرش امام حسین (ع) استفاده می‌کرد و نمی‌گذاشت تحریف وتغییری در آن ایجاد گردد یا به فراموشی سپرده شود( البته نقش حضرت زینب (س) را نیز نباید از نظر دور داشت که در این زمینه بسیار تعیین کننده بود)

۴) اهتمام به امر به معروف ونهی ازمنکر

۵) افشاگری بر ضدامویان وزمامداران ناصالح

۶) مقابله با حاکمان و نهی از تبعیت از ظالمان

۷) ترغیب وتشویق به مبارزه جهاد وشهادت.

قیامهای عصر امام سجاد(ع):

۱) قیام مدینه( واقعه حره) : سه روز مانده به پایان ذی الحجه سال ۶۳ ق اتفاق افتاد. آگاهی مردم از فساد و فحشای دستگاه حاکمه و نیز اعلام واعلان بی‌کفایتی یزید برای منصب خلافت ، مهمترین زمینه‌های قیام اهل مدینه بر ضد امویان درسال ۶۳ ق بود . عبد الله بن حنظله و عبدالله بن مطیع رهبران مهاجران و انصار، و معقل نیز فرماندهی تیره‌های مختلف مهاجران غیر قرشی را برعهده گرفته و فرماندهی نیروی‌های مدینه را درمقابل سپاه شام برعهده داشتند. طولی نکشید که سپاه اموی به فرماندهی مسلم بن عقبه، قیام را سرکوب کردند و پس از پیروزی ، جان و مال اهل مدینه را برای سه روز بر سربازان شامی مباح گردانیدند. امام سجاد(ع) دراین واقعه تقیه را پیشه خویش ساخته و به ظاهر نقشی در مبارزه مردم مدینه نداشتند.

۲) قیام توابین: کوفیان از سال ۶۱ هـ به بعد ، در آتش ندامت از کوتاهی در حادثه کربلا می‌سوختند و سرآمدان کوفه ، از بی‌وفایی و پیمان شکنی خویش نادم گشته و برگناه خود افسوس می‌خوردند و به فکر توبه وتدارک آن بودند. توابین کنار قبر مطهر سالار شهیدان جمع شدند و با ناله و انابه پیمان بستند که برضد امویان بشورند وتا سرحد شهادت بتازند و خون خود را به کفاره گناه خویشتن بریزند. آنان از آنجا به سوی شام حرکت کردند و درعین الورده، با سپاه عبیدالله بن زیاد به پیکار پرداختند. پنج هزار تن ازکوفیان شیعه و مخالفان بنی امیه با سلیمان بن صرد همراه شدند و از این تعداد حدود یک هزار تن به فرماندهی رفاعه بن شداد موفق شدند از معرکه جان به سلامت ببرند و باز گردند . ستاره قیام توابین در عین الورده غروب کرد وباقیمانده آنان ، بعدها به مختار پیوستند. سران توابین هیچ گونه ارتباطی با امام سجاد(ع) نداشتند؛ نه دعوتی از امام به عمل آورده و نه در بیعت امام در آمده بودند، نه سفارش و اشارتی از طرف امام برشروع و ادامه قیام داشتند و نه حذر و تکذیبی از امام برضد ایشان شده بود.

۳) قیام مختار: مختار در روز جمعه نیمه ماه رمضان و شش ماه بعد از وفات یزید، در سال ۴ ق وارد کوفه شد. حرکت توابین ، شور و هیجان زاید الوصفی در کوفه ایجاد کرده بود اما مختار با ایشان همراه نشد و رهبران آن قیام را فاقد بینش صحیح سیاسی و تجربه نظامی دانست. پس ازشکست توابین، مختار با جمع آوری توبه گزاران شکست خورده و طرح شعار خونخواهی سالار شهیدان ومبارزه با قاتلان کربلا، خود را به عنوان نماینده محمد بن حنفیه معرفی کرد و رهبری شیعیان عراق را به دست گرفت وتوانست بزرگانی چون ابراهیم پسر مالک اشتر را که درشجاعت همچون پدرش بود با خویش همراه کند. مختار بزودی با بیرون راندن عبدالله بن مطیع والی کوفه برشهر حاکم ومسلط شد و با ورود به دارالاماره بیعت همه مردم را از آن خود کرد. او در سال ۶۶ ق برکوفه غلبه یافت. مختار با شعار انجام اصلاحات ریشه ای، توانست موالی ، بردگان و مستضعفان را به خود نزدیک کند .

او در فییء به تساوی میان مردم از اشراف و بردگان رفتار کرد و این موجب نارضایتی اشراف کوفه بود که پنهانی به ابن زبیر علاقه داشتند واز موقعیت اعطایی مختار به بردگان در شخصیت سیاسی و اجتماعی سخت ناراحت بودند و چنین می‌گفتند: " این مرد( مختار) بدون رضایت ما بر ما فرمان می راند، بردگان ما را به خود نزدیک ساخته و آنان را بر چارپایان نشانیده و سهم فییء مارا به آنان بخشیده و خورانده است و دیگر بردگانمان از ما فرمان نمی‌برند". اشراف احساس خطر کردند و هیئتی نزد محمد بن حنفیه روانه کردند تا درباره نمایندگی او تحقیق کنند. ازجمله اقدامات مختار، انتقام از قاتلان شهدای کربلا و کسانی بود که در کربلا حضور داشتند. ابراهیم به همراهی سپاهی، با عبید الله درگیر شد واو را کشت . مختار سرعبیدالله را به مدینه نزد امام سجاد(ع) فرستاد وموجب تسلای دل بنی هاشم گردید.

با وجود جو خفقان واختناق، انتظار ارتباط علنی میان امام و مختار بی‌مورد است. امام شخصا از رهبری قیام سرباز زد، اما به عمویش محمد بن حنفیه ولایت داد که رهبری و پشتیبانی معنوی قیام را به عهده بگیرد و مختار مردم را به بیعت با محمد بن حنفیه فرا می‌خواند. از آثار و فواید این کار ایجاد امنیت برای امام ، مشغول کردن ذهن دشمن و جاسوسان آن به غیرامام، ومصونیت آن حضرت (ع) از خطر را می‌توان نام برد. امام مردم وانقلابی‌ها را به همراهی با مختار تشویق و ترغیب می‌کرد وبه عمویش می‌فرمود: ای عمو! اگر برده سیاهی برای ما اهل البیت قیام کند، برمردم است که اورایاری رسانند و من تورا بر این امر گماردم. پس هرچه خواهی کن. آن گاه آنان پس از شنیدن کلام امام خارج شدند، درحالی که می‌گفتند: زین العابدین و محمد بن حنفیه به ما اجازه دادند. امام با پذیرفتن هدایایی که مختار برای حضرت فرستاده بود، در واقع او را تائید می‌کرد. در چند مورد گزارش شده که امام در حق مختار دعا کرده است.

● شهادت امام سجاد(ع)

ولید بن عبدالملک مانند دیگر زمامداران ستمگر آن زمان، از شهرت و محبوبیت امام چهارم(ع) بیمناک بود واز شخصیت و نفوذ روحانی آن حضرت به شدت رنج می‌برد. او می‌ترسید که مردم گرد آن حضرت جمع شده برای سلطنت و حکومت او خطری به وجود آورند. از این رو نتوانست وجود آن بزرگوار را تحمل کند وسرانجام ، آن حضرت را پس از یک زندگی سراسر رنج و مبارزه ، در ۱۲ محرم سال ۹۵ هـ ق و در سن ۵۷ سالگی به وسیله هشام بن عبدالملک مسموم کرد وبه شهادت رساند( در روز شهادت حضرت نیز اتفاق وجود ندارد) . هم اکنون قبر آن بزرگوار در قبرستان بقیع در کنار قبور امام مجتبی (ع) ، امام محمد باقر(ع) وامام جعفرصادق (ع) ، بدون قبه وبارگاه است.

اسدالله افشار



همچنین مشاهده کنید