چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

زلال ناب کرامت


زلال ناب کرامت

آنها ـ نوزادگان آهرمن ، دشداشه پوشهای مخنث ـ
با شکم های برآمده چون طبل
در تالارهای طلایی هزار ویک شب
تردید ندارند که ذلت را
و خون سیاه رذالت را
در خانه ی جان و دل بپذیرند
و غزه …

آنها ـ نوزادگان آهرمن ، دشداشه پوشهای مخنث ـ

با شکم های برآمده چون طبل

در تالارهای طلایی هزار ویک شب

تردید ندارند که ذلت را

و خون سیاه رذالت را

در خانه ی جان و دل بپذیرند

و غزه

با جسمی سراسر خون و همه زخم

و سینه ای لبریز از فریاد و همه خشم

تردید ندارد که عزت را

وزلال ناب کرامت را

همیشه و تا هر روز

پرچم افراشته ی خود بداند

غزه ، اکنون و تا همیشه

شهر متبرک خون است

شهر شهود و شهادت انسان

شهر شکوه رهایی .

آنها ـ دشداشه پوشهای مخنث ـ

با فرمان کاخ سفید و واکینگهام

دردانه ی اهریمن را بزک می کنن

و با ناز و کرشمه ، خون کودکان غزه را

در جام فرزندان " هرتزل " می ریزند .

دیشب غزه خواب " تل زعتر " را دیده بود و " کفر قاسم "

خواب " دیر یاسین " و " صبرا و شتیلا "

به غره گفته بودند تو می مانی ، چنانکه ما

اگر چه زخمی ، اگر چه خونین

گاهی زمان سکته می کند ، می ماند

اما غزه ، امروز

به زمان شهامت رفتن داده است

تا در میان کوچه های غم گرفته ی زخم و خون و غربت

سرشت بالیدن را دوباره بیابد

غزه ، امروز

میزان الحراره ی انسانیت است

خطی است باریک میان اهریمن و انسان

امروز ، در غزه

انسان دوباره ترجمه می شود

و ابلیس دوباره نمایان

اکبر نبوی