پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نوشتن از زبان «درویشیان»


نوشتن از زبان «درویشیان»

«علی اشرف درویشیان» از تجربه نوشتن سخن گفت و «محمد محمدعلی», «سیمین بهبهانی», «محمود دولت آبادی»و از این نویسنده پیشکسوت گفتند

«علی اشرف درویشیان» از تجربه نوشتن سخن گفت و «محمد محمدعلی»، «سیمین بهبهانی»، «محمود دولت آبادی»و... از این نویسنده پیشکسوت گفتند. «درویشیان» در نخستین برنامه «شب های تجربه» نشر ثالث گفت: در کتابی که به اسم نوشتن درمی آمد، از من پرسیده بودند که چگونه نویسنده شدید؟ آن جا تاکید کرده بودم نویسنده باید تجربه داشته باشد و مطالعه کند و این را به جوانان تاکید می کنم.

اما تجربه کافی نیست و باید با شناخت و آگاهی همراه باشد. «درویشیان» در ادامه یادآور شد: من جوان بودم و کسی نبود به من بگوید فلسفه بخوان. در جلسه ای در خارج برای سخنرانی رفته بودم، کسی آمد گفت یک کم پیچیده حرف بزن که کسی نفهمد. گفتم اگر می خواستم پیچیده حرف بزنم، «آبشوران» را خلق نمی کردم. من دلم می خواهد ساده و خودمانی حرف بزنم. او سپس به نقل خاطراتش از دوران دانشگاه پرداخت و گفت: زمانی که دانشگاه قبول شدم، تصادف باعث شد که استادانی چون جلال آل احمد، سیمین دانشور، سیدجعفرشهیدی و امیرحسین آریان پور استادان من باشند.

آل احمد روی من تاثیر زیادی گذاشت که نوشتن را جدی بگیرم. همچنین آریان پور این تاثیر را داشت. هروقت سر کلاس آن ها می رفتی، اگر چند کتاب تازه نخوانده بودی، خجالت می کشیدی. هر دوی این اساتید شور خواندن را در دانشجویان راه می انداختند. این داستان نویس افزود: زمانی که در کرمانشاه بودم، متل ها را داشتم جمع آوری می کردم.

برای این کار، ضبط صوتی را پنهان کرده بودم که مشکوک شدند و مرا به زندان بردند. او با ابراز تاسف از سانسور متذکر شد: من برای سانسور و خیلی چیزها متاسفم. بعضی اوقات چیزهایی را سانسور می کنند که اصلا نمی دانیم چرا. این نویسنده در پایان صحبت هایش گفت: «اورهان پاموک» در کشوری زندگی می کند که دو روزنامه آن، ۵میلیون تیراژ دارند. اما تمام روزنامه های مان را که روی هم بگذاریم، به ۲میلیون تیراژ هم نمی رسند.

چطور می خواهیم نویسندگان ما جهانی شوند؟ ما سال هاست با سانسور مبارزه می کنیم. اعتقاد داریم جواب قلم را باید با قلم داد; نه با سانسور. می خواهیم شخص نویسنده پاسخ گوی آن چه می نویسد، باشد. در کشورهای دیگر کتاب نوشته و چاپ می شود; بعد اگر شاکی خصوصی داشت، برخورد می شود.

«محمد محمدعلی» هم در این نشست، با اشاره با داستان «آبشوران» درویشیان یادآور شد: این اثر نمونه ای خوب از تجربه های نویسنده از زمانه خود است . «آبشوران» در تهییج مردم در اوایل انقلاب موثر بود; درویشیان تمام زندگی اش را برای پیروزی و بهروزی این مردم گذاشت. سی سال پیش که «آبشوران» درآمد، ما عمق یک فاجعه اجتماعی را می دیدیم.

«سیمین بهبهانی» نیز در سخنانی گفت: واقعا نویسندگانی داریم که قدرشان را ندانستیم; نویسندگانی که با نویسندگان بزرگ دنیا هم سنگ اند; ولی ما نتوانستیم تاکنون قدردان باشیم. مقداری گناه زبان ماست که مخاطب نداریم و هنوز ترجمه نشده است; اگر هم شده، آن قدر نیست و نمی توانیم بگوییم که نوبل حق ماست.

او در ادامه یادآور شد: دو چیز همیشه بر مغز من مانده است; یکی صحنه اسب دوانی در داستان «آنا کارنینا» تولستوی است و دیگری عروسی پسر بی بی در «سال های ابری» درویشیان که وقتی خواندم، دیدم با آن صحنه هم طراز است. «محمود دولت آبادی» هم با اشاره به صداقت شخصیت علی اشرف درویشیان، گفت: این صداقت، انعکاس روشنی در آثار او داشته است.

وقتی در جوانی گفت وگویی درباره او داشتم، گفتم حقیقتا انسان شریفی است. کاش قدری زیرک بود; اما این موهبت را خدا از او دریغ کرده است.

اکنون خرسندم او به سمت اراده و توانایی رفت و از آن بستر خود را برانگیزاند و امروز برای مان صحبت می کند. وقتی او را در بستر بیماری دیدم، حال بدی به من دست داد.

دولت آبادی تاکید کرد: آنچه درویشیان را نویسنده کرد، عواطف شدید و انسان دوستی شدید بود که تاوان های آن را مرحله به مرحله پرداخته است. درویشیان بیش از آن چه که لازم بود، تاوان آن را داد، که به این سرزمین، مردم و وسیع تر از آن به آدمیزاد، عاطفه شدید دارد.