جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نیاز مبرم به اتحاد و تغییر سیستم ها


نیاز مبرم به اتحاد و تغییر سیستم ها

منصور برزگر مربی سال های طولانی تیم ملی کشتی آزاد ایران که این تیم را در ادواری غیرقابل شمارش از مسابقات قهرمانی جهان و المپیک هدایت کرد و همیشه از وی به عنوان یکی از بهترین کوچ ها و مربیان کنار تشک در سطح جهان یاد شده, معتقد است مشکل اصلی کشتی ایران در حال حاضر نداشتن وفاق و اتحاد است و بیش از هر چیزی به آشتی و وحدت نیاز است

منصور برزگر مربی سال های طولانی تیم ملی کشتی آزاد ایران که این تیم را در ادواری غیرقابل شمارش از مسابقات قهرمانی جهان و المپیک هدایت کرد و همیشه از وی به عنوان یکی از بهترین کوچ ها و مربیان کنار تشک در سطح جهان یاد شده، معتقد است مشکل اصلی کشتی ایران در حال حاضر نداشتن وفاق و اتحاد است و بیش از هر چیزی به آشتی و وحدت نیاز است. مردی که در ایام کشتی گیری اش ۴ مدال جهانی و المپیکی را برد و در ۷۴ کیلو از پیشتازان بود و تک طلای جهانی اش را به سال ۱۹۷۳ و در زمان میزبانی مسابقات توسط ایران در ورزشگاه نصیری تهران کسب کرد، اظهار می دارد: هر فردی که در هر جایگاهی می تواند به کشتی کمک کند، نباید از این کار دریغ ورزد و برعکس باید در حوزه و حیطه خود فعال شود. ما باید بپذیریم که به اندازه گذشته کشتی گیران برجسته نداریم. روس ها در هر وزن چندین و چند کشتی گیر عالی و همسطح دارند، اما ما در هر وزن به ندرت یک کشتی گیر صاحب سبک و مورد اطمینان در اختیار داریم. برای توفیق کشتی باید پشتوانه سازی کرد، زیرا این ورزش در حال حاضر از نفرات مستعد و پرتعداد تهی شده و اگر این روند ادامه یابد، کشتی به شدت ضعیف خواهد شد.

● با خیال راحت

برزگر که بعد از بالا گرفتن دعواهای داخلی در کشتی و ازدیاد حملات جناح های مختلف و به خصوص معترضان به روند دوری جستن فدراسیون از مربیان جوان تر عطای ماندن در پست سرمربی و سپس مدیرفنی تیم های ملی کشتی را به لقایش بخشید و اولی را به معزی پور و دومی را به صنعتکاران سپرد و با قبول پست ریاست کمیته استعدادیابی فدراسیون از مقابل انظار دور و خیالش راحت شد، می گوید: باید روندهای آموزشی خود را تغییر دهیم و در آنچه قبلا داشته ایم، تجدیدنظر کنیم، زیرا دیگر ثابت شده است که با آن سیستم ها نمی توان کشتی گیران بزرگ ساخت. من فقط با یک تیم با (باشگاه آبفای تهران)، تیم ملی را در دهه ۱۹۹۰ تغذیه کردم، اما برخی معترضان کنونی به فدراسیون هنوز یک کشتی گیر را هم به تیم ملی نداده اند. بخش هایی از اظهارات فوق، برابر با حقیقت و در بردارنده راه حل هایی مناسب برای کشتی و حتی کل ورزش ایران است، اما قسمت های دیگری از حرف های برزگر توام با ابهام است زیرا او عیب هایی را برشمرده که به طور مستقیم برخاسته از ضعف های فدراسیون و سران آن در گردش امور است و با این وجود برزگر گویی قصد دارد رئیس فدراسیون را از این روند بر حذر دارد و بگوید که درست است که تمام این نقایص وجود دارد اما مسئولان امر مسئول آن نیستند!

● با وسعت

آنجا که برزگر از عدم دوستی و رودررو ایستادن آشکار و نهان اعضای شاخص جامعه کشتی می گوید، حقیقت را بیان می دارد و لاجرم بر دل می نشیند. اما در همین وجه نیز می توان ردپای تصمیم گیرنده های اول کشتی را یافت.

در فزون تر از دو سالی که یزدانی خرم مسئول فدراسیون کشتی بوده، این نهاد با وسعت متهم به پیرگرایی و ارجح شمردن بی دلیل مربیان مسن بر مربیان نسل جوان تر در تیم ملی کشتی آزاد شده و معترضان و مربیان جوان دور مانده از تیم های ملی که بر اثر روند فوق حاشیه نشین شده و کاوه و فلاح از سرآمدهای آن هستند، اعتقاد دارند دلیل اصلی شکست های بزرگ دو سال اخیر کشتی آزاد در مسابقات جهانی و المپیک همین مساله بوده و اگر به جای معزی پور و برزگر به مربیان جوان تر و به روز همانند نامبردگان رجوع می شد، نتایج حاصله ارتقا می یافت. این طرز تلقی و تقابل حاصله زمانی اوج گرفت که دو سه ماه مانده به المپیک پکن محسن فره وشی کهنه کار جانشین محمد طلایی جوان تر و عضو کادر فنی تیم ملی کشتی آزاد شد و این را گروه مخالفان نشانه دیگری از روند پیرگرایی در کادر فنی تیم ملی کشتی و حذف جوانترها از آن مجموعه دانستند و وقتی تیم ملی کشتی آزاد به رغم داشتن سهمیه ای در چین فقط یک مدال برنز برد و پایش به حتی یک فینال هم باز نشد، لابد دلیل و تاییدیه دیگری بر طرز نگرش فوق به دست آمد.

● سهم اول

این که چطور روندهای آموزشی در کشتی ایران چنان تضعیف شده که ما اینک بیش از هر زمانی فقدان کشتی گیر برجسته داریم اما مقام های ارشد فدراسیون از این قضیه مبرا هستند، معضل و چیستانی است که خود برزگر باید پاسخگو باشد. اگر این حرف برزگر را بپذیریم که ما در حال حاضر دچار فقر و کمبود آشکار کشتی گیران برجسته شده ایم و در این زمینه تهی و دست هایمان خالی شده است، باید پرسید آیا می توان فدراسیون را به عنوان طراح و متولی این ورزش و تنظیم کننده روندهای آموزشی و هر پدیده دیگری بی تقصیر دانست و اگر فدراسیون و مدیران آن بی تقصیرند باید پرسید چه کسی مقصر است؟

اینک تردیدی نیست که فدراسیون و بهتر بگوییم کمیته فنی و کادر فنی تیم ملی با برخی گزینش های غلط خود سهم اول را در ناکامی این تیم در پکن داشتند. سعید ابراهیمی پس از کسب نقره سال ۲۰۰۷ جهان در وزن ۹۶ کیلو لای پرقو خوابید و در مدت یک سال شاید فقط در یکی دو مسابقه شرکت کرد در حالی که آشکارا آمادگی مسابقه ای نداشت، بر کسانی که از وی آماده تر و خواهنده تر بودند، ارجح شمرده شد و به پکن رفت و در همان ابتدای کار با شکستی بد حذف شد و اگر این را هم بخواهیم به حساب کلی گویی های برزگر بگذاریم، راه را گم کرده ایم، زیرا مشخص است این ناکامی و توقف در چند وزن دیگر محصول مستقیم انتخاب های بد کادر فنی تیم ملی بوده است.

● حقیقت محض

بدتر این که همین کادر ماه ها و ماه ها را صرف این گزینش ها کرد و تا ۴۰ روز مانده به المپیک هنوز ترکیب تیم ملی در دو سه وزن نامشخص بود و معلوم نیست اگر این همه وقت را صرف کشیدن مو از ماست و داشتن انتخابی درست در اوزان نامبرده کرده اند، منتخبین آن قدر در پکن ضعیف کار کرده اند و اگر این را هم نباید نتیجه ناکامی کادر فنی و افراد منصوب کننده این کادر یعنی مسئولان فدراسیون دانست پس به حساب چه کسی باید نوشت؟ این حرف برزگر که منشا بسیاری از مشکلات کشتی درگیری اهالی ارشد آن با یکدیگر است، عین حقیقت می نماید، اما حقیقت محض تر این است که باید کل اساس اداره کننده کشتی عوض شود تا بهبود و تغییر قابل توجهی در مسئله حاصل آید و در غیر این صورت ناهماهنگی ها همچنان خسران ساز و خراب کننده نتایج حاصله ما در میدان های بزرگ خواهد بود.

وحید رسولی