پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
من می گردم, تو می گردی, همه می گردند
آموزش اینکه هر کسی حوزه زندگی شخصی خودش را دارد، قاعدتا باید از محیط خانواده و از دوران خردسالی آغاز شود. کودک خردسال باید بهتدریج و به زبان ساده یاد بگیرد مفهومی بهعنوان مالکیت و حوزه شخصی در زندگی وجود دارد...
باید یاد بگیرد که حق ندارد خوراکی برادر یا خواهر خود را بخورد یا مثلا اگر به مهمانی رفتهاند و اسباببازیای توجه او را جلب کرده است، نمیتواند آن را همراه خود به خانه ببرد چون متعلق به دیگری است. طبیعتا این مفاهیم در مهدهای کودک و سنین دبستان نیز باید روشنتر و تقویت شوند. برای یک کودک دبستانی باید تبیین شده باشد که کیف یا آنچه همکلاسی او در دفترش نوشته است، محدوده شخصی او محسوب میشود و نباید بدون اجازه به آن سرک کشید، بنابراین نقش مربیان در این محدوده و همچنین تا اتمام دوران تحصیلات مقدماتی بسیار اساسی است. پس این مهم است که کودک و بعدها نوجوان، بهتدریج حریمها را بشناسد و برای آنها اهمیت قائل شود. یک کودک ۸ ساله باید بداند اتاق خواب پدر و مادر (اگرچه زمانی حریم امن شیرخوار بوده است)، جزو حریم خصوصی آنها محسوب میشود و برای حضور در آنجا محدودیتها و حساب و کتابی در کار است. در این خصوص حتی آیات قرآنی بر وجود پارهای محدودیتها تاکید میکنند. کمد یا کشوی میز والدین نیز چنین خصوصیتی دارند.
همین محدودیتها بهخصوص با ورود فرزند به دوران نوجوانی به شکل متقابل باید برای بزرگترها نیز وجود داشته باشد. متاسفانه بسیاری از خصوصیات و مهارتهای لازم برای فرزندپروری -حداقل تاجایی که من اطلاع دارم- به پدر و مادرها آموزش داده نمیشود و به همین دلیل در این خصوص حساسیت کافی ندارند و از آن بدتر اینکه چنین حریمی را برای فرزند خود اصلا به رسمیت نمیشناسند. اگر پدر و مادری مخفیانه به تفتیش آنچه حریم خصوصی نوجوانشان محسوب میشود بپردازند، نمیتوانند توقع داشته باشند که فرزندشان همین حریم را برای آنها قائل باشد و مثلا سراغ کیف یا جیب لباس آنها نرود یا بدون در زدن وارد اتاق آنها نشود!
این معضل متاسفانه بین مسوولان مختلف و حتی برخی مربیان در مدارس هم وجود دارد در حالی که شواهد روانشناختی و جامعهشناختی نشان دادهاند در چنین فضا و جامعهای بخش مهمی از سرمایه اجتماعی که عبارت از «اعتماد متقابل» است، از دست میرود. از لحاظ اعتقادی و اخلاقی نیز به این موضوع توجه شده است؛ خداوند در آیه ۱۲ سوره حجرات تکلیف بدترین شکل بیتوجهی به حریم خصوصی یعنی تجسس در احوال و محدوده شخصی دیگران را خوب مشخص کرده و آن را در کنار موضوع غیبت یا خوردن گوشت برادر مرده تشبیه کرده است.
کافی است سری به کلینیکهای مشاوره خانواده بزنید تا همکاران ما برای شما بازگو کنند که این روزها کنترل گوشی تلفنهمراه، کیف، جیب و رایانه شخصی همسران تا چه حد شایع است و متاسفانه زوجها این کار را عادی و طبیعی میدانند! در اعتراض ما به چنین رفتاری، اینکه مثلا در پیامکهای گوشی همسرم موارد مشکوکی را یافتهام، حجتی برای توجیه اخلاقی این رفتار غیراخلاقی قلمداد میشود! تعهد همسران به یکدیگر یک موضوع بسیار پیچیده و چندوجهی است و بسیار خوشخیالی است اگر کسی فکر کند که با نادیده گرفتن حریم خصوصی همسرش (اگر اصلا به چنین چیزی اعتقاد داشته باشد!) میتواند از زندگی مشترک خود محافظت کند.
همین موارد را میتوانید در محیطهای کاری مشاهده کنید. در کشورهایی که حریم خصوصی محترم شمرده میشود، حتی یک رییس حق ندارد از حد معینی به کارمند خود نزدیکتر شود و مثلا مطالب روی نمایشگر رایانه او را مطالعه کند. در محیط جامعه نیز به نمونههای جالب دیگری برخورد میکنید. مثلا بدون اینکه هیچ مانع فیزیکی وجود داشته باشد، بسیار بعید است که افراد به کسی که جلوی دستگاه خودپرداز یا باجه خرید نوعی بلیت قرار گرفته، نزدیک شوند و همیشه فاصله چند متری را بین او و خود بهعنوان نفر دوم صف حفظ میکنند. آیا ما در استفاده از خودپردازها چنین عمل میکنیم؟ شاید باور آن سخت باشد ولی من خود شاهد بودم که وقتی فردی برای بار دوم قصد داشت از دستگاه پول دریافت کند و با اخطار دستگاه مواجه شد، توانست از راهنمایی نفر پشتسر که نسبتی هم با او نداشت بهرهمند و متوجه شود که رمز خود را در نوبت دوم اشتباه وارد کرده است!
برخی در این میان گسترش فناوری را گناهکار میدانند در حالی که همیشه هر تکنولوژی جدیدی مزایا و آسیبشناسی خاص خود را داشته است. مثلا در کنار محاسنی که میتوان برای شبکههای اجتماعی مجازی برشمرد، به نظر من این امکانات گاه به غیرشفاف شدن مرزهای حریم خصوصی و شکسته شدن عامدانه یا سهوی آن منجر شده است، بنابراین استفاده از تکنولوژی هم نیازمند فرهنگسازی مناسب و همچنین سواد سایبری کافی است. مثلا فرد باید بداند که با قرار دادن یک عکس خانوادگی در این شبکه، این فرصت و اختیار را بهوجود آورده تا تعداد نامحدودی از افراد در اقصی نقاط دنیا، به آن دسترسی داشته باشند. او باید این موضوع را فهمیده باشد که حتی اگر این شرایط برای او قابلقبول است، تا هنگاهی که تکتک نفرات حاضر در تصویر چنین اجازهای به او ندادهاند، اخلاقا مجاز به چنین کاری نیست حتی اگر ظاهرا اعتراضی در کار نباشد.
در آخر میخواهم باز به نقش مسوولان در این زمینه با یادآوری یک تصویر اشاره کنم؛ حتما شما هم تصاویر پلیس در حال عملیات راپل برای دسترسی به پنجره و بام منازل مردم را با توجیه اعمال قانونی -که ظاهرا سالها پیش مدت مصوبه آزمایشی آن پایان یافته است- مثل من مشاهده کردهاید. با این احوال چگونه میتوان از محدوده شخصی و حفظ حرمت آن حرف زد؟ در حالی که من اصلا اعتقاد ندارم در یک کشور، اصلاح همه امور باید بهوسیله حاکمان اتفاق بیفتد و مسوولیت فقط بر دوش آنهاست، کمااینکه در حوزه سلامت نیز مردم را بازیگران اصلی میدانم ولی به هر حال بزرگان و مسوولان بلندمرتبه هر جامعه در برقراری و تحکیم استانداردهای اخلاقی آن جامعه نقشی غیرقابل انکار دارند.
نگاه متخصص پزشکی اجتماعی
دکتر سیدعلی آذین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست