سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
انتخاب برای ما، از آن کیست؟
![انتخاب برای ما، از آن کیست؟](/web/imgs/16/87/wn4ir1.jpeg)
طی دو دهه گذشته، یکی از پرطرفدارترین شعارهای سیاسی در گروههای چپ، مخصوصا گروههای فمینیست، شعار «هر مساله شخصی، یک مساله سیاسی» بوده است.
برای فمینیستها این شعار نشانه این مساله است که نمیتوان تصمیمات شخصی زنان را – برای مثال، اینکه آیا زنان باید بعد از بچه دار شدن به تمام وقت کار کردن ادامه دهند یا نه؟ - از محیط سیاسی که در آن قرار دارند جدا کرد. در واقع محیط سیاسی به طور عمیقی روی تصمیمات شخصی افراد تاثیر میگذارد و به موجب آن تصمیمات شخصی به کنشهای سیاسی منجر میگردند.
معنایی که چپها از این شعار مد نظر دارند این است که هر اقدامی که شما انجام میدهید سیاسی است پس باید قبل از انجام آن به مفهوم آن فکر کنید. در واقع این دیدگاهی است که لیبرتارینها هم میتوانند با کمی اغماض آن را قبول کنند.
اگرچه، برای گروهی از ما که به دنبال آزادی هستیم، این جمله در بستر ادامه گسترش دخالتهای دولت در سیستم درمانی و محیط، معنایی کاملا متفاوت دارد. همزمان با گسترش نقش دولت در زندگی افراد، تصمیمات بیشتر و بیشتری که ما آنها را شخصی میدانیم، تبدیل به تصمیمات سیاسی میشوند- و چه مشکلاتی که این مساله میتواند به وجود آورد و میآورد. تصمیماتی وجود دارند که ما میخواهیم شخصی باشند و سیاسی نشوند، ولی وقتی منابع ملی -یا اجتماعی- میشوند و اهداف شخصی جای خود را به اهداف جمعی میدهند، دیگر تصمیمات شخصی وجود ندارند و تصمیمات از هر جنبهای که آنها را بررسی کنیم تبدیل به تصمیمات سیاسی میشوند. اجازه دهید مثالی را بررسی کنیم.
همزمان با اینکه دولت بودجه بیشتری را به خدمات درمانی اختصاص میدهد، تعداد تصمیمات شخصی که توسط مقامات دولتی به آنها شبهه وارد میشود بیشتر خواهد شد. وقتی خدمات درمانی خصوصی باشد، تصمیمات شخصی سیاسی نیستند. اگر من تغذیه مناسبی نداشته باشم، هزینهاش را در مطب دکتر میپردازم. در حالی که وقتی این مخارج اجتماعی میشوند، اگر من غذای چرب و ناسالم بخورم در مطب دکتر از منابع کمیابی استفاده میکنم که جمع در اختیار من گذاشته است. البته اگر مدافعان این منابع -سیاستمداران و بوروکراتها- به این نتیجه برسند که نیازهای من به اندازه کافی مهم هستند که ارزش استفاده از این منابع را داشته باشند، که اگر این ارزش را نداشته باشند انتخابهای من به گونهای محدود میشوند که منابع موجود به افرادی تعلق گیرند که سیاستمداران و بوروکراتها نیازهای آنها را مهمتر و فوری تر تشخیص دادهاند. نتیجه چیزی از این دو حالت نیست که یا باید مالیات مخصوص پرداخت کنم یا از دو غذایی که عاشق آنها هستم کلا چشمپوشی کنم.
شواهد آنچه گفتم به فراوانی دیده میشود: تولید روغنهای جامد ممنوع است، دولت فدرال به زنان چهل تا پنجاه ساله «میگوید» که نیازی به ماموگرافی ندارند. هر روز قوانین بیشتری برای سخت کردن شرایط برای تاسیس فستفودها به اجرا میرسند. به جای اینکه به افراد اجازه دهیم خود به سبک سنگین کردن تصمیمات خود بپردازند، دولت خود به جای افراد هم قضاوت میکند، هم تصمیم میگیرد و هم تصمیمات خود را اجرا میکند! بله، هر مساله شخصی تبدیل به یک مساله سیاسی میشود. همانطور که هایک ۷۰ سال پیش در کتاب «راهی به سوی بردگی» نوشته است، وقتی که جامعهای تصمیم میگیرد که برخی اهداف نسبت به برخی دیگر اولویت اجتماعی دارند تنها چیزی که میتواند این اهداف را پیش برد یا پروپاگانداست و یا زور.
هنگامی که مسائل شخصی به این معنا سیاسی شوند، این آزادی انسان است که قربانی خواهد شد.
![](/imgs/no-img-200.png)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست