شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نهضت ترجمه نتایج و پی آمدهای آن


نهضت ترجمه نتایج و پی آمدهای آن

در این مقاله نگارنده تلاش دارد تا ضمن معرفی هرچه بهتر و دقیق تر نهضت بزرگ علمی جهان اسلام ـ نهضت ترجمه ـ تلاش های راستین محققان طراز اول و دانشوران سازنده آن دوره را بیان نماید در این عرصه به برخی ویژگی های فرهنگی عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی نیز اشاره خواهد شد

در این مقاله نگارنده تلاش دارد تا ضمن معرفی هرچه بهتر و دقیق تر نهضت بزرگ علمی جهان اسلام ـ نهضت ترجمه ـ تلاش های راستین محققان طراز اول و دانشوران سازنده آن دوره را بیان نماید. در این عرصه به برخی ویژگی های فرهنگی عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی نیز اشاره خواهد شد.

آن چه فرا رو دارید مقاله ای است با عنوان: ((بررسی تاریخ ترجمه در دوره اول خلافت عباسیان)) در این مقاله نگارنده تلاش دارد تا ضمن معرفی هرچه بهتر و دقیق تر نهضت بزرگ علمی جهان اسلام ـ نهضت ترجمه ـ تلاش های راستین محققان طراز اول و دانشوران سازنده آن دوره را بیان نماید. در این عرصه به برخی ویژگی های فرهنگی عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی نیز اشاره خواهد شد.

در این مقاله به بررسی موارد ذیل خواهیم پرداخت:

۱ـ آغاز نخستین حركت علمی مسلمانان و معرفی اولین بنیان گذاران آن در عصر اموی.

۲ـ نهضت ترجمه در عصر طلایی عباسیان.

۳ـ نهضت ترجمه در اندلس و دلایل توجه مسلمانان به ترجمه آثار پیشینیان.

۴ـ روش های مترجمان در ترجمه نصوص و متون كهن.

در پایان, نتایج و پی‌آمدهای نهضت ترجمه را مورد بررسی قرار می دهیم.

●حركت علمی مسلمانان در قرون نخستین اسلامی:

محیط جغرافیایی خشن, نامساعد و در عین حال متكی بر طبیعت شبه جزیره عربستان, سادگی معیشت را برای ساكنان آن به ارمغان آورده بود. بازتاب این سادگی تنها در ظاهر عرب جاهلی خلاصه نمی شد, بلكه بی نیازی آنان را به علوم مختلف نیز در بر داشت. (۱) اگرچه در برخی علوم چون طب(۲) و نجوم(۳) تجربه هایی كسب كرده بودند, لیكن هنوز معرفت علمی آنان تكوین نیافته و متكی بر علل مبهم و ناشناخته پدیده های طبیعی بود.

با ظهور اسلام, براساس توصیه های قرآن كریم(۴) و سفارش های پیامبر اكرم(ص),(۵) عرب مسلمان به خواندن و نوشتن روی آورد و نخستین گام های معرفتی خود را با فراگرفتن قرآن آغاز نمود. اما هنوز اتكای بر قوه حافظه سرشار و به تبع آن قبح نگارش, مانع از یادگیری نوشتن و ثبت آموخته ها می شد(۶) و همین عامل مانع بزرگ رسیدن جامعه اسلامی به مراحل تكمیلی بود.

فرایند عصر فتوحات اسلامی, رویارویی فرهنگ ها و تمدن های مختلف و كهنی بود كه در سایه آمیختگی آن ها, فرهنگ و تمدن اسلامی با همه ویژگی های بارز خود شكل گرفت. هرچند در مراحل نخستین خلافت اسلامی و تا اواسط حكومت امویان, هنوز اعتقاد به عدم پذیرش هر چیز غیر از قرآن و تإكید برقوه حافظه و اجتناب از نگارش, بی اقبالی بسیاری از علوم را فراهم آورده بود, اما با گذشت زمان و در پی رشد معرفتی مسلمانان و نیاز مبرم تمدن نوخاسته اسلامی به آموختن و رسیدن به سرچشمه های اصلی معرفت و علم, مسلمانان ناگزیر به روی آوردن به ترجمه و نقل متون گردیدند.

با استقرار خلافت امویان در شام و نزدیكی آنان به رومیان و تسلط بر مدارس علمی رها (ادسا), نصیبین, حران و انطاكیه, رفته رفته زمینه های آغاز حركت علمی مهیا گردید. خلفای نخستین اموی با خواندن و شنیدن سرگذشت پر عظمت پیشینیان, به تاریخ علاقمند شدند; چنان كه درباره معاویه آورده اند:

... تا یك ثلث شب به اخبار و ایام عرب و عجم و ملوك آن ها و رفتار آنان با رعیت و سیرت شاهان ملل و جنگ ها و حیله ها و رعیت پروریشان می گذشت ... هنوز سه یكی از شب مانده برمی خاست و دفترهایی را كه سرگذشت اخبار و جنگ ها و خدعه های ملوك در آن ثبت بود, می خواست و غلامان مخصوص كه مإمور نگهداری و قرائت دفترها بودند به خواندن آن می پرداختند و هرشب بر بخشی از اخبار و سرگذشت ها و آثار و انواع سیاست مداریها واقف می شد.(۷)

همین تمایل وافر به اطلاع از اخبار ملوك گذشته(۸) موجب شد تا خبرگانی را برای ترجمه و یا قرائت گزیده هایی از متون تاریخی و پزشكی به دربار دعوت نمایند. بنابر قول مشهور, نخستین ترجمه عهد اموی به خالدبن یزیدبن معاویه (م۸۵ه") اختصاص دارد.(۹) خالد به دلیل علاقه بسیار به علم و دانش,(۱۰) حكیم آل مروان(۱۱) نام گرفت و با پشتكار فراوان به فراگرفتن علم كیمیا (شیمی) پرداخت و به ترجمه متون علمی از زبان یونانی و قبطی به عربی توجهی ویژه مبذول داشت.(۱۲) عمربن عبدالعزیز در مورد او می گوید: ((در میان بنی امیه مانند خالد زاده نشده است. ))(۱۳)

از دیگر خلفای برجسته اموی كه نامی در ترجمه و نقل منابع و یا جمعآوری كتاب از خود برجای نهاد, عمربن عبدالعزیز است. در مورد اقدامات وی مطالب فراوانی در منابع آمده است, از جمله این كه او در گنجینه كتاب های شام, اثری از علم پزشكی, نوشته قس بن هارون بن إعین,(۱۴) یافت كه از بهترین كناش های(۱۵) قدیمی به شمار میآمد. این اثر ارزشمند و بی نظیر كه اهرنheron) ) نام داشت, توسط ماسرجویه(۱۶) (ماسرجیس)(۱۷) به عربی برگردان شد. عده ای از خلیفه خواستند تا از آن كتاب رونویسی كرده و آن را منتشر نمایند, اما خلیفه سخت گیر راضی نمی شد. سرانجام پافشاریهای بسیار آنان خلیفه را وادار نمود تا پس از چهل روز اندیشیدن و استخاره كردن, كتاب را عرضه نموده, اجازه طبع و نشر آن را صادر نماید.(۱۸)

این گونه تردید و تنگ نظری خلفای اموی نسبت به علوم, سالیان متمادی آثار ارزشمند و نفیسی را در گنجینه ها و كتاب های آنان متروك باقی نهاد. با این توصیف, از میان مترجمان این عصر می توان به صالح بن عبدالرحمن,(۱۹) ماسرجویه(۲۰) سرجون بن منصور(۲۱) و پسرش منصور بن سرجون,(۲۲) تیاذوق,(۲۳) اصطفن قدیم,(۲۴) قیس بن قنان بن متی,(۲۵) و حسان نبطی(۲۶) اشاره كرد.

●نهضت ترجمه در عصر طلایی عباسیان

سقوط خاندان بنی امیه و طلوع اقبال آل عباس دوره جدیدی از تحولات تاریخی, فرهنگی و علمی را در تمامی ممالك تابعه خلافت اسلامی به دنبال داشت. دوره ای كه اربابان قلم آن را عصر طلایی اسلام (عصر الاسلام الذهبی), دوره مدنیت اسلامی, و عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی نام نهاده اند.(۲۷) انتقال مركز خلافت از دمشق به مدینه الاسلام بغداد و نزدیكی آن به كانون علمی جندی شاپور و حضور بی شائبه وزیران كاردان و مستشاران با كفایت ایرانی در دربار خلافت اسلامی و علاقه وافر خلفای نخستین بنی عباس به علم, ادب و فرهنگ پروری, نهضت بزرگ علمی و فرهنگی جهان اسلام را به بار نشاند.

اگرچه بنیان گذار خلافت عباسیان, ابوالعباس سفاح (۱۳۲ـ۱۳۶ه" ) به دلایل متعدد هم چون دشواریهای عصر استقرار, مقابله با مخالفان و معارضان حكومت نوخاسته, و كوتاهی عمر خلافتش, هرگز نتوانست به علوم توجهی شایسته مبذول دارد, اما برادر او منصور (۱۳۶ـ۱۵۸ه") به رغم همه مشكلات عصر تثبیت, به خوبی بر اریكه قدرت سامان گرفت(۲۸) و با بنای شهر بغداد(۲۹) و انتقال مركز خلافت به آن جا, دولتی قدرتمند و كارآمد تشكیل داد. علاقه و اعتقاد بیش از حد منصور به تنجیم و احكام ستارگان و طالع بینی موجب شده بود تا بدون اجازه منجمان به كاری دست نیازد. از این رو با فراخوان سرآمدان نجوم از ایران و هند نام خود را به عنوان نخستین خلیفه ای كه منجمان و ستاره شناسان را به دربار فراخواند,(۳۰) رقم زد.

به دنبال این نیاز و توجه خلیفه منجمان و آگاهان به علم ستاره شناسی از ایران و هند به دربار خلافت راه یافتند. در رإس این جماعت, ((نوبخت منجم)), از اعاظم و بزرگان خاندان مشهور نوبختی(۳۱) قرار داشت كه از سرآمدان ستاره شناسی عصر خود محسوب می شد و دارای زیج ها و جداول فلكی مشهوری بود.(۳۲) منصور در ساختن شهر بغداد و انتخاب محل آن, بارها از نظرات نوبخت استفاده نمود.(۳۳) فعالیت با نشاط و مهارت وی در كار تنجیم, به استمرار حضور خاندان نوبختیان در دربار خلفای بعدی انجامید.(۳۴)

علاوه براین, ستاره شناسان هندی نیز در دربار منصور آمد و شد داشتند; در حدود سال ۱۵۶ ه" كه هیإتی از آنان به حضور منصور رسیده بودند, یكی از آن ها كتابی به نام ((سندهند))(**)با خود داشت كه دارای اطلاعات جامعی در مورد نجوم و حساب هندی بود(۳۵) و خلیفه یكی از مترجمان طراز اول دربار به نام ابراهیم فزاری را مإمور ترجمه آن نمود. حاصل تلاش ابراهیم كتابی شد با عنوان ((سند هند كبیر))(۳۶) كه بعدها در عصر مإمون, توسط محمدبن موسی خوارزمی خلاصه گردید و تا مدت ها اساس زیج منجمان اسلامی بود.(۳۷) به استناد منابع, در همین دوره است كه كتاب های بسیاری از علم نجوم و احكام مربوط به آن ها برای عباسیان ترجمه شد. از میان مترجمان آثار ستاره شناسی دربار منصور می توان به ابراهیم فزاری(۳۸) و فرزندش محمد(۳۹) و علی بن عیسی اسطرلابی(۴۰) كه نام و آوازه ای بس بلند در این عرصه داشتند, اشاره نمود.

علاقه و اشتیاق فراوان منصور به كسب معارف جدید, او را متوجه مرزهای خارجی خلافت نمود. از این رو, با اعزام هیإت هایی بلندپایه به دربار قیصر روم, از او خواست تا كتاب ها و متون قدیمی یونانی را برای وی بفرستد.(۴۱) رومیان هم كتاب اقلیدس و برخی آثار علوم طبیعی(۴۲) و شاید كتاب مجسطی بطلمیوس(۴۳) را به دربار خلافت اسلامی ارسال نمودند. در پی این اقدام, خلیفه عده ای از دانشمندان و سرآمدان فن ترجمه را مإمور كرد تا به برگردان این كتاب ها به زبان عربی مبادرت نمایند. مسعودی معتقد است كه منصور اولین خلیفه ای بود كه از زبان های بیگانه برای او آثاری به عربی ترجمه كردند;(۴۴) درحالی كه ابن ندیم بر این باور است كه نخستین ترجمه ها به امویان اختصاص دارد.(۴۵)

در هر صورت, از نخستین آثاری كه از زبان پهلوی به عربی ترجمه گردید, می توان از كتاب ((كلیله و دمنه)) نام برد. این كتاب ارزشمند از مشهورترین آثار ادبی هندی است كه در عهد ساسانیان توسط برزویه طبیب از سانسكریت به پهلوی برگردان شد,(۴۶) و ابن مقفع در این دوره, یعنی آغاز عصر ترجمه, آن را از پهلوی به عربی ترجمه نمود.(۴۷) علاوه بر آن, كتاب سند هند هم توسط مترجمان عالی رتبه هندی به عربی ترجمه شد.(۴۸) در كنار ترجمه برخی آثار یونانی چون مجسطی بطمیوس(۴۹) و كتاب اقلیدس, تعدادی از كتاب های ارسطو و هم چنین كتاب ارثماطیقی(۵۰) arithmeetic)) و دیگر آثار كهن یونانی نیز به عربی ترجمه شد.

بدین سان, خلافت منصور عباسی فرصتی مناسب برای مولفان و اربابان قلم بود تا آن چه را كه پیشتر اجازه نگارش و نشر آن را نداشتند, اكنون به رشته تحریر درآورند. از جمله آنان, مورخ نامی ((محمدبن اسحاق)) صاحب كتاب ((المغازی و السیر و اخبار المبتدإ)) است. بنابر اظهار مسعودی, این كتاب پیش از آن, مدون و معروف نشده بود.(۵۱)

نویسنده:فاطمه جان احمدی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 10 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.