دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
آن نخل کریم خفته در خاک
روزنامهنگاری، فقط یک شغل یا یک دلمشغولی نیست. یک نوع خوگرفتن است. عادت است و دلبستگی. روزنامهنگاری، چه برای آنها که شغل شاغلشان است و چه برای آنها که کار دومشان است و چه اشخاصی که از روی ضرورت گاهگاهی دست به قلم میبرند، یک وجه مشترک دارد و آن، تعلق خاطری است نهانی و مدتی به حضور در این فضا که خود، نَفسِ نَفَس کشیدن است. کاری است که هوای آن تا آخر عمر در سر هر آدمی که آغشته به این کار شده، باقی است.دو سال بود که بعد از بیست سال قلم زدن در مطبوعات، از فضای حرفهایها کناره گرفته بودم و به تمام کردن کتابهایی مشغول شدم که سالهای سال نیمهتمام مانده بودند. به دعوت یک دوست از یک طرف و سر برآوردن نیازی ریشهدار و قدیمی از طرف دیگر، نیاز به نوشتن در رسانهای روزآمد با این ستون روزانه، با «کوک امروز»، به دوستداران موسیقی ایران سلام میگویم؛ هم مگر لطف شما پیش نهد گامی چند.
...و اما آن نخل کریم خفته در خاک. از کریم چمنآرا میگویم که چهارشنبه قبل درگذشت. یکشنبه به خاک سپرده شد و دوشنبه در مرگش، دوستدارانش به یادش نشستند و از او خاطره گفتند و بازماندگانش را گرامی داشتند. چمنآرا از اولین ناشران بزرگ موسیقی در ایران بود و به فرهنگ موسیقی در این کشور، یاری بسیار رساند.کریم چمنآرا هنگامی نشر آثار صوتی را شروع کرد که این وضعیت در ایران، به نوعی اصلا وجود نداشت. بهتر است به گذشتههای خیلی دور برگردیم: از سالهای ۱۲۸۰ خورشیدی، هنرمندان ایرانی با مدیریت کمپانیهای خارجی به پرکردن صفحهگرامافون پرداختند. در فاصله دو جنگ بزرگ جهانی، یعنی از سالهای ۱۲۸۴- ۱۳۲۴، آثار موسیقیدانان این سرزمین بدون وجود کمپانیهای خارجی، فرصتی برای ضبط و نگهداری نداشت. از اوایل دهه ۱۳۳۰، چند تولیدکننده داخلی سعی کردند که این صنعت را در ایران راه بیندازند.
اما بسیاری از شرایط لازم برای این کار را نداشتند و محصولاتشان نیز تیراژی محدود داشت و عملا بینفوذ و بیشمول بود. صفحات ایرانی تا اواخر دهه ۱۳۳۰ روی فرمت ۷۸ دور (معروف به «صفحه سنگی») تولید میشد که فناوری پیشرفتهای نبود و از استاندارد جهانی نیز حدود پانزده سال عقبتر بود. کریم چمنآرا از سال ۱۳۳۲ با تاسیس مغازه «بتهوون» رسما وارد این میدان شد و صفحهفروشی او پاتوق فرهنگیان، روشنفکران و موسیقیدانان بود. او زمانی به پخش وسیع صفحات موسیقی کلاسیک اروپایی و سایر موسیقیهای ارزشمند از سایر ملل در تهران پرداخت که دستیابی به موسیقی ضبط شده، با کیفیت خوب و قیمت مناسب، بسیار مشکل بود. تنها راه دسترسی به موسیقی، فقط رادیو بود که آن هم قابل ضبط و نگهداری نبود؛ صدایی بود که پخش میشد و میرفت. با تلاشهای کریم چمنآرا و تاسیس شرکت تولید صفحه به نام «آهنگ روز»، از عصر صفحه سنگی وارد عصر صفحات وینیل (صفحههای نرم و به قولی «نشکن» و با طول زمانی مناسب) شدیم. عصری که روزگار کارشکن و ناپایدار ما، علیرغم تمام تلاشهای کریم چمنآرا، تا سال ۱۳۵۶ در ایران ادامه پیدا کرد ولی هنوز هم در اروپا و آمریکا وجود دارد و از فرمتهای محبوب و معتبر برای ضبط آثار ماندگار موسیقی بهشمار میرود. کریم چمنآرا، موسیقیهای رنگارنگ را، از سرگرمکنندهها تا کلاسیکها را برای مردم به فراوانی و ارزانی دستیاب کرد. ۲۵ سال تمام، هم معتبرترین تولیدکننده داخلی بود و هم تنها نماینده کمپانیهای بزرگ خارجی که شهرت صفحاتشان عالمگیر بوده و هست. نقش چندوجهی او در اشاعه موسیقی در این کشور که همیشه از حداقل امکانات برای گسترش فرهنگ بیبهره بوده، به حدی است که خلاصه کردن آن در چند جمله ساده، بیانصافی است و ضایع کردن حق عظیمی که او به گردن فرهنگ از نفس افتاده این مرز و بوم دارد.
کریم چمنآرا، از مردان آهنینی بود که جوهره کار و استقامت را در خون و استخوان خود دارند. از تبار مردانی چون جبار باغچهبان، محمدحسن عذاری، علی سلیمی و ... ؛ همه آنهایی که اهل ساختن هستند و دوباره بنا کردن و ساختن. اما انگار این اقلیم با چنین مردان و با چنین منشهایی سرسازگاری ندارد و آنها را ناکام و نامراد میخواهد. چمنآرا در زندگی بسیار بر خاک افتاد و بسیار برخاست و دوباره ساخت و باز هم تندبادهای روزگار، آنچه را که او ساخته بود، درهم شکست. ولی به تحقیق، حداقل چهار بار مرگ خود را قبل از این به چشم دید؛ بار اول، بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که نیروهای نظامی هست و نیست او را در هم کوفتند و سوزاندند. یک بار دیگر در سال ۱۳۵۸ که محموله صفحات فوقالعادهای که تولید کرده بود، در یکی از بنادر جنوب آتش گرفت و مغازه بتهوون و شرکت آهنگ روز تعطیل شد؛ و بار دیگر فروخته شدن و از بین رفتن مغازه بتهوون در چهارراه ولیعصر و بار آخر، تعطیل شدن مغازه بتهوون در میدان محسنی (میرداماد) که انگار نابود شدن آخرین آرزوهای او بود. چمنآرا در زندگی، سودایی جز راه انداختن مجدد چرخ فعالیتهایش نداشت و نشر موسیقی اصیل و کلاسیک برای او، مثل نفس کشیدن بود. اما زمانه دگرگون شده، این پهلوان پیر را میدان نمیداد و او هم آدمی نبود که بتواند اصول و ارزشهایش را به خاطر ضرورتهای پلشت زمانه، کنار بگذارد. این بود که سوخت و ساخت و به قول شاعر بزرگ روزگار ما همچنان کریم و بخشنده ماند و لبخند تلخش را زد و شکایتی از کسی یا جایی نکرد. این اواخر، طبقه بالای فروشگاه آوای باربد و کتاب مهر، پاتوق روزانه او شده بود که ناشرانی از نسل جوان، وجودش را غنیمت میشمردند و حرمتش را داشتند. قامتش، چراغ روشن آن بالاخانه مملو از کتاب و سیدی بود.
ده سال تمام از دور و نزدیک با کریم آقا، با چمنآرای بزرگ، آشنایی داشتم و از او کلامی به شکایت نشنیدم. در ۸۵ ساله زندگی، یکبار هم در نشریهای مصاحبه نکرد و از خودش سخن نگفت. اندوهی که تحمل کرد، وصفنشدنی بود ولی بیاحترامیای که به او شد نیز پیشبینی ناپذیر بود. هفتاد و دو ساعت تلاش دوستان و بازماندگان او برای گرفتن اجازه دفن در «قطعه هنرمندان» بهشتزهرا به جایی نرسید و پیکر آن مردآهنین فرهنگ موسیقی ایران، در قطعهای دور از هنرمندان محبوبش دفن شد. از ناشران موسیقی، موسیقیدانها و اهالی مطبوعات، تعداد اندکی حضور داشتند.
کریم چمنآرا، تمام عمر را تلاش کرد و ساخت و جز ویرانی حاصلی ندید. با این حال، او کار خود را کرد و تاثیر خود را گذاشت. او سازنده سلولهای حافظه موسیقایی مهمترین بخش از تاریخ موسیقی عصر خود بود. هیچوقت فراموشش نخواهیم کرد. هیچوقت فراموش نخواهد شد.
سیدعلیرضا میرعلینقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست