شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مخالفت با سکوت
اگرچه جنگ میان صربستان و بوسنی در سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ بسیار فاجعهآمیز بود و بیش از صد هزار نفر کشته و زخمی به جای گذاشت اما در جهان سینما چندان به آن پرداخته نشد و به جز نمونههایی چون «به سارایوو خوش آمدید»، «گلهای هریسون» (۲۰۰۰) «پشت خطوط دشمن»، «دسته شکار» یا «ناجی» فیلم مهم دیگری که به این سوژه پرداخته باشد در خاطره سینمادوستان نمانده است. از قرار معلوم آنجلینا جولی ستاره مشهور هالیوود در اولین تجربه کارگردانیاش شگفتیساز شده است و فیلمی جسورانه درباره جنگ بوسنی و قربانیان آن در سالهای میانی دهه ۱۹۹۰ ساخته است. «در سرزمین خون و عسل» درامی جنگی و رمانتیک است که داستانش حول رابطه عاطفی یک سرباز صرب به نام دانیل و زنی مسلمان به نام آجا روایت میشود. آنها که پیش از جنگ با یکدیگر برخورد کرده بودند حالا در موقعیت متفاوتی گرفتار شدهاند: آجا یکی از اسیرانی است که در کمپی به فرماندهی دانیل زندانی شده است. زانا مارجانویچ بازیگر نقش آجا پیش از این در فیلم «برف» محصول بوسنی و ایران بازی کرده بود. آنجلینا جولی که خود تهیهکننده فیلم نیز هست پیش از این در سال ۲۰۰۷ فیلمی مستند به نام «مکانی در زمان» را نیز ساخته بود. جولی از سال ۲۰۰۱ که به عنوان سفیر صلح سازمان ملل انتخاب شد به کشورهای جنگزده و مصیبتزده زیادی سفر کرد، فعالیتهای خیرخواهانه زیادی انجام داد و چندین کودک را هم به سرپرستی گرفت. جالب اینجاست که در سالهای بعد در چندین فیلم بازی کرد که داستانشان به کشورهای مصیبتزده جهان سومی مربوط بود. او حالا در «در سرزمین خون و عسل» نشان داده که دغدغههای انسانی برایش آنقدر مهم هستند که سوژه اولین فیلم بلندش را مهیا کنند. بیشتر بازیگران فیلم از اهالی بوسنی هستند؛ کسانی که خودشان آن جنگ را با گوشت و پوست خود حس کردهاند. اگرچه آنجلینا جولی هنگام ساخت این فیلم مشکلات زیادی را از سر گذراند اما اولین نمایش آن در شهر سارایوو و استقبال تماشاگران از آن نشان داد که زحمات او و عواملش بیهوده نبوده است. اکران گسترده فیلم از این هفته آغاز میشود، به همین دلیل هنوز در سایت IMDb امتیازی به فیلم داده نشده است اما سایت متاکریتیک چندین نظر از منتقدان موافق و مخالف فیلم را جمعآوری کرده است و فیلم تا این لحظه از صد امتیاز به عدد ۵۳ رسیده است. گفتنی است که فیلم احتمالا در جشنوارهها نیز میتواند افتخارات زیادی کسب کند چرا که شروع خوبی داشته و در اولین گامها جزو نامزدهای جایزه گلدنگلوب قرار گرفته است.
اریک کوهن منتقد ایندی وایر فیلم را میستاید و امتیاز B+ به فیلم میدهد و آن را اثری میداند که به طرز شگفتآوری تاثیرگذار است. او آنجلینا جولی را معروفترین هنرپیشه حال حاضر میداند که در نقش وکیل مدافع جهان سوم ظاهر شده است. او برای فیلمی که خودش نوشته و کارگردانی کرده است موضوع دهه نودی جنگ و نسلکشی در بوسنی را انتخاب کرده است؛ موضوعی که در غرب به شدت فراموش شده اما در کابوس مردم بوسنی هنوز وجود دارد. این سوژه با جولی به عنوان یک بازیگر و فعال اجتماعی همخوانی دارد. او این توانایی را دارد که دوربینش را هرجا که میخواهد ببرد. اما آیا میدانسته با دوربین چه باید بکند؟ پاسخ منتقد ایندی وایر این است که بله آنجلینا جولی موفق شده فیلم استانداردی بسازد که اگرچه هوای تازهای در سنت درامهای جنگی محسوب نمیشود اما میتواند روایتی جذاب از جنگ بوسنی ارایه دهد. این منتقد معتقد است آنجلینا جولی توانسته از فیلمنامهاش داستانی دراماتیک و درگیرکننده دربیاورد و به لحاظ تکنیکی هم گام محکمی بردارد چرا که فیلم را در لوکیشنی ساخته که همه عوامل در آن به زبان بوسنیایی و صرب و کرواسی صحبت میکردهاند. حس سردی و خشونت جاری در رویدادهای آن سالها در فیلم درآمده است.
اندرو شنکر سینمایینویس مجله اسلنت منتقدی است که اعتقاد دارد فیلم ساختن درباره موضوع قساوتهای تاریخی به شدت پیچیده و بدنامکننده است چرا که کارگردان چنین فیلمی باید تمام نیرویش را روی نشان دادن آن اکشن وحشتناک بگذارد و همزمان سعی کند که در دام ابتذال یا قهرمانسازی بیهوده نیفتد. در عین حال این کافی نیست که فیلم فقط نشاندهنده آن حوادث تلخ باشد، بلکه باید به نوعی درک بالاتری راجع به اینکه چرا آن اتفاقات ناگوار روی دادهاند، ارایه کند. به باور این منتقد فیلم آنجلینا جولی نمیتواند ادعا کند که این قابلیتها را داراست اما به دلیل یک چیز باید به فیلم توجه کرد: فیلم مخالف این است که در مقابل وحشتی که مردمان بوسنی و صربستان برای همسایگان مسلمانشان ایجاد کردند، سکوت شود. در واقع به جز شخصیت اصلی (دانیل) باقی شخصیتهای بوسنیایی یا صرب بهطور یکنواختی هیولاوار هستند و آنجلینا جولی با نمایش انبوهی از تجاوز و کشتار کودکان و وحشیگری کور ما را آزار میدهد.
در سایت معتبر ورایتی نیز جاستین چانگ منتقد همیشگی نقدش را اینطور شروع میکند که «در سرزمین خون و عسل» به قدر کافی خوشساخت هست که تلاش ماندنیای که در پشت دوربین صورت گرفته را نشان دهد. اما به نظر میرسد فیلم بیشتر از آنکه از انگیزهای هنری نشأت گرفته باشد از اقدامات بشردوستانه ملهم شده باشد. جاستین چانگ محور فیلم را رابطه رمانتیک میان دو نفر از دو جبهه مقابل جنگ بوسنی میداند که تصویری آزاردهنده از جنگ نشان میدهد تا توجه عمومی را دوباره به وقایع جنگ بالکان جلب کند اما به بیراهه میرود. به عقیده این منتقد نام آنجلینا جولی و عوامل درجهیکی که در ساخت فیلم او را یاری کردهاند، میتواند موفقیت تجاری متوسطی برای فیلم به ارمغان بیاورد. جاستین چانگ در ادامه به چند نمونه از فیلمهایی که تا پیش از این درباره جنگ بوسنی ساخته شده بود، اشاره میکند و مینویسد تفاوت فیلم جولی با فیلمهایی چون «به سارایوو خوش آمدید» یا «دسته شکاری» این است که آن فیلمها از زاویه دید یک آمریکایی یا انگلیسی که از خارج وارد جنگ بوسنی شده بود، روایت شدهاند. اما آنجلینا جولی مستقیما به درون قصهای محلی شیرجه میزند و از بازیگران اهل یوگسلاوی سابق استفاده میکند که به زبان بوسنیایی صحبت میکنند (اگرچه نسخه انگلیسیزبان فیلم هم ساخته شده است). این حرکت به تنهایی به فیلم جدیت و اعتبار فرهنگی بیشتری عطا میکند.
سیدحسام فروزان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست