جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

رویارویی یاتعامل


پیشینه به وجود آمدن دولت ها در جهان به چند قرن پیش برمی گردد می توان به جرات گفت دولت های گذشته با دولت های فعلی بسیار متفاوتند

در این میان نگرش ها روز به روز متحول شده است و دولت های کارآمد و پاسخگو از دل این تحولات متولد می شوند تا در عرصه خدمات رسانی از خود موفقیت های چشمگیرتری نشان دهند.در دهکده جهانی ما، سرعت تحولات در زمینه های مختلف بیشترین تاثیرگذاری را در عرصه سیاست ، اجتماع ، اقتصاد، فرهنگ و... می گذارد.در این میان تولد دولت های جدید باید مطابق با شرایط روز جهان صورت گیرد تا بتوانند در عرصه داخلی و بین المللی عملکرد موفقیت آمیزی از خود نشان دهند. بی شک تاثیرگذارترین عنصر بین المللی در جهان تعامل یا برخورد دولت های مختلف است ؛ تعاملی که موجب بهبود وضعیت ها (اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، امنیتی و...) می شود یا برخوردی که سبب به وجود آمدن وضعیت های قرمز (جنگ ، آشوب ، کشتار و...) می شود.فضای متحول شده سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و... جهان موجب شده نگرش بر دولتها و ابزارهای آن در حالتی دگرگون قرار گیرد. در این حالت تاثیرگذاری و تاثیرپذیری های دولتها متفاوت تر از گذشته شده است. در روزگار ما گاهی اقدامی سیاسی ، اقتصادی و... دولتی در جهان می تواند چنان تاثیر منفی در عرصه جهانی بگذارد که سرنوشت ملتها و دولتهای دیگر را تغییر دهد و عکس این قضیه هم می تواند صادق باشد.چگونگی شکل گیری دولتهای جدید در عصر معاصر، دیگر مساله داخلی کشورها محسوب نمی شود و خواسته یا ناخواسته جامعه جهانی از آن تاثیر می گیرد یا تاثیر می گذارد.گاهی منافع مشروع یا نامشروع دولتی ایجاب می کند در روند شکل گیری و به قدرت رسیدن دولتهای دیگر جهان تاثیر بگذارد. می توان نتیجه گرفت تولد دولتهای متفاوت ، به شکلی عجیب جهانی شده ، در حالی که خود دولتها در روند جهانی شدن در ابعادی دیگر کوشا هستند.ورود فناوری و اندیشه های مدرن به بطن اجتماع ، دولتها را بر آن می دارد که برای ارتقای سطح علمی و عملی وزارتخانه ها و نهادهای دیگر کوشاتر از گذشته باشند. دولتهای امروز وقتی احساس می کنند ابزارهای سنتی دیگر نمی توانند پاسخگو باشند، رویکرد خود را بر پایه ایجاد ابزارهای جدید بنا می کنند.اندیشه سازان ابعاد مختلف دولتها اینک دریافته اند سیستم های قدیمی نمی توانند در عصر حاضر کارآمد باشند. از این رو آنها برای معضلات داخلی و خارجی خود چاره ای جز مدرن کردن دولت و ابزارهای آن نیافته اند.ویژگی های دولتها ابتدای قرن بیست و یکم با ویژگی های دهه های گذشته بسیار متفاوت است و همین مساله باعث شده حاکمان جدید بر دولتها فضای سنتی را رها کنند و به استقبال اندیشه های نو و کارآمد بروند. رهبری بر دولتها در نظام جدید ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی و... جهان نیازمند شناخت نظام جدید بین المللی است.اینک تحولات و دگرگونی ها و تلاطم های جهان ، ساختارها را تغییر می دهند و روسای دولتهای جدید با توجه به فضای نوین سیاسی ، اقتصادی و... بین المللی کابینه خود را کارآمدتر از گذشته تاسیس می کنند تا در رقابت های جهانی بتوانند از خود موفقیت نشان دهند.

انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران

در حالی که هنوز ۸ ماه از دوران ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی باقی مانده است برخی رسانه ها از ماههای قبل سعی کرده اند موضوع انتخابات و نامزدهای ریاست جمهوری را به موضوع روز تبدیل کنند.با مطرح شدن موضوع انتخابات ریاست جمهوری آینده هرکدام از نخبگان سیاسی کشور به فراخور مرام سیاسی ، مشی فکری و رویکرد خود به گمانه زنی درباره نامزدی برخی عناصر سیاسی ، چگونگی سطح مشارکت عمومی و... پرداخته اند.برخی نظارت استصوابی شورای نگهبان در انتخابات مجلس هفتم را دلیل سرد بودن فضای سیاسی می دانند و برخی دیگر بی پاسخ ماندن مطالبات مردم در پی انتخابات قبلی و... را عنوان می کنند.باتوجه به شرایط و موقعیت راهبردی کشور، برخی عملکردهای گروههای سیاسی اهدافی فراتر از رقابت های جناحی معمول را دنبال نمی کنند. در موقعیت خاص ایران راهی جز این که جناح ها و گروهها در رفتار سیاسی خود منافع ملی را در اولویت کار قرار دهند، نیست.در این راه چنین گروههایی وظیفه ای سخت تر از گذشته به عهده دارند که همانا مهیا کردن فضا برای استقبال عمومی است.برخی معتقدند شرایط اجتماعی ایران به سوی حداقل مشارکت پیش می رود و حداقل های مشارکت عمومی را در عرصه سیاسی برای آینده ایران پیش بینی می کنند؛ اما نباید فراموش کرد هر جامعه ای در ادوار مختلف ویژگی های متفاوت دارد و هر دوره ای شرایط اجتماعی می تواند با دگردیسی های دیگر آمیخته شود.

نخبگان سیاسی و تحلیلگران عرصه اجتماعی باید دوران رکود اجتماع را درک کنند و برای به جریان کشیدن برخی لایه های اجتماعی در مسیر منطقی از خود همت نشان دهند. مطمئنا دلایل رکود اجتماع در مقاطع مختلف روشن است ، اما نباید مسائل به جریان اندازی اجتماع در مسیر درست را در حالتی قرار دهیم که استخراج راهبرد اصولی و منطقی از آن دچار مشکل شود.

احزاب و رویارویی با انتخابات ریاست جمهوری

مسلما هرچه احزاب و گروههای سیاسی قدرتمند به فعالیت بپردازند، مشارکت و حاصل کار بهتر به فرجام می رسد. برخی احزاب سیاسی در رقابت ها هنوز برای پیدا کردن پاشنه آشیل سیاسی رقیب دچار سر در گمی می شوند و گاه شاهد آن هستیم که عرصه رقابت را به میدان تخریب تبدیل می کنند.آفتی که گریبان تعدادی از گروههای سیاسی را گرفته این است که اسلوب های منطقی و اصولی و رقابت های سالم سیاسی را کنار گذاشته و به جای آن حاشیه و تخریب رقیب را به متن قضایا سوق داده اند که این خود موجب به حداقل رسانی مشارکت مردمی می شود.در رقابت های سیاسی نباید منطق و رعایت مسائل اخلاقی حرفه ای به دست فراموشی سپرده شود و برای عبور از رقیب از هر ابزاری (غرض ورزی و...) استفاده شود. احزاب و شخصیت های سیاسی باید اشتباهات و معایب طرف مقابل را به خوبی تجزیه و تحلیل کنند و از نتایج به دست آمده برای رقابتی سالم و عامه پسند استفاده کنند.با ارائه انتقادهایی اصولی و اثبات نقاط قوت خود می توان در رقابت های انتخاباتی پیروزی های چشمگیری را به دست آورد. رئیس جمهوری جدید از هر حزب و با هر گرایش سیاسی باید توانمندی و پتانسیل خوبی برای عمل به وعده های خود و در نظرگرفتن مطالبات قانونی مردم داشته باشد. مردم از احزاب سیاسی صداقت ، توانایی ، اهداف و برنامه منطقی می خواهند و همواره بر رفع مشکلات فعلی و ساختن آینده ای روشن برای کشورشان اصرار می ورزند. در موقعیت زمانی حساس ایران چه از منظر داخلی و چه از منظر بین المللی ، انتظار می رود احزاب و گروههای سیاسی با پرنسیب سیاسی والای خود موجب افزایش سطح مشارکت شوند.

مردم و انتخابات آتی

مردم شریف ایران آگاه هستند که کشورشان در دهه های گذشته علم استقلال را بلند کرده است و همین موضوع باعث شده قدرتهای استعماری و استکباری در راه رشد و کمال آن سنگ اندازی کنند که مصادیق بسیاری را مانند جنگ تحمیلی ، تحریم اقتصادی و صدها مساله دیگر می توان نام برد.سال ۱۳۵۷ با پیروزی انقلاب و باوجود مشکلات زیاد، نظام نوپای جمهوری اسلامی قصد داشت معضلات اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و... را از سر راه بردارد که یکباره کشور درگیر جنگ تحمیلی شد.پس از ۸ سال جنگ با رژیم بعث عراق دوران سازندگی آغاز شد و مردم با صبوری کامل سختی های این دوران را پشت سر نهادند.اینک شرایط به طور کلی فرق می کند و نمی توان حتی ویژگی های این دوره را با ادوار قبل مقایسه کرد. ایران امروز به لحاظ شرایط خاص داخلی ، منطقه ای و بین المللی وضعیتی کاملا جدید دارد.از این رو رئیس جمهوری آینده تا آنجا که به تاسیس یک دولت کارآمد مربوط می شود نباید در راههای ناموفقی که تجربه شده است ، گام بردارد. رئیس دولت آینده باید واقعیات آشکار جامعه خود را درک کند و راهبردهای خود را براساس حل معضلات پیچیده فعلی و تامل در تحولات آینده ایران بنا گذارد. در سالهای پس از انقلاب ۵۷ به علت افزایش توجه افکار عمومی به مسائل سیاسی ، تجزیه و تحلیل امور مختلف بر مدار سیاست در جامعه ما رواج چشمگیری یافته است.بیشتر مردم مسائل اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی خود و دیگران را با نگرش سیاسی تحلیل می کنند. باید بدانیم یک رخداد. تحول و پدیده در هر زمینه ای ابعاد متفاوتی دارد که باید به صورت تخصصی و کارشناسانه به آن پرداخته شود و مردم از نتایج متخصصان آگاهی بگیرند.سیاست ، اقتصاد و فرهنگ از مهمترین ابعاد یک جامعه است که به صورت عجیبی با هم در ارتباطند از این رو رئیس جمهوری آینده باید بیش از هر وقت دیگر معضلات اساسی و ریشه ای این بخشها را مورد توجه خاص خود قرار دهد. از سالهای اولیه انقلاب تاکنون پروژه های فرهنگی بسیار زیادی در کشور اجرا شده است که در جای خود موفقیت های بزرگی کسب کرده اند، اما نباید این نکته را فراموش کنیم که این اقدامات جوابگوی جامعه نبوده است. در دو دهه گذشته بحث فرهنگ از مباحث رایج در کشور بوده است که به نظر می رسد توجه اساسی و کافی به این بعد مهم اجتماعی نشده است.گاهی به این مساله پرداخته ایم و گاه در پیچ و تاب مسائل سیاسی آن را گم کرده ایم. باید پذیرفت در همه موارد نباید تنها به بعد سیاسی قضیه توجه کنیم. یک تحول ، حادثه و رویداد می تواند ابعاد بسیار وسیع تری داشته باشد.

انتظار مردم از دولت آینده

با توجه به تجربه های سیاسی و اقتصادی که مردم ایران در سالهای اخیر کسب کرده اند جامعه خواهان عنصری قدرتمند است که بتواند در امور اقتصادی ، اجتماعی ، امنیت ملی ، فرهنگی و... معضلاتشان را حل کند.موفقیت در امور اقتصادی از سوی هر دولتی (نه فقط اقتصاد کلان بلکه اقتصاد بازار و خانواده ) مساوی است با رضایتمندی آن جامعه. یکی از انتظارات اساسی مردم ، کاهش نرخ تورم و افزایش قدرت خرید در جامعه است.همان طور که قانون اساسی گفته کار برای انسان ، دولت آینده باید در زمینه اشتغال جوانان که در حال حاضر یکی از معضلات مهم ایران است اقدامی اصولی و کارآمد از خود نشان دهد. مردم حق دارند بگویند وضعیت تورم در ایران افسار گسیخته شده است ، زیرا آنها بیش از این تحمل فشارهای فزاینده تورمی را ندارند.اگر دولت ، نفت را بشکه ای حول وحوش ۴۰دلار بفروشد مازاد درآمدها رقمی معادل ۲۰میلیارد است که این رقم دست دولت را برای مبارزه با گرانی و تورم باز می کند. مردم ایران همیشه از بالا رفتن قیمت نفت خوشحال می شوند، زیرا تصور می کنند با مازاد پول نفت ، دولت فکری به حال اقتصاد ضعیف عمومی می کند.در حالی که برخی کشورها با وجود فقدان منابع زیرزمینی بسیار فقیر هستند، اما آنها موفق شده اند با استفاده از مواد اولیه دیگر کشورها ارزش افزوده بالایی در کشورشان پدید آورند. متاسفانه باید به این آمار که واقعیت تلخی برای مردم ایران است استناد کرد که ما میان ۵۵کشور اسلامی به لحاظ گرانی و تورم جزو ۳ کشور اول هستیم. شاید بتوان گفت مهمترین ضعف دولتهای ایران در ۲دهه گذشته ، ضعف در طبقه مدیران بوده است.معمولا در دولتهای پیشرفته جهان برای ارتقای سطح کیفی مدیران برنامه های بسیار گسترده ای را به اجرا در می آورند. مطمئنا رئیس دولت آینده این ضعف کهنه شده را با اندیشیدن تدابیری خاص به نقطه ای قوت تبدیل می کند.از سوی دیگر دولت می تواند پس از سامان دادن به معضل مدیریت ها به غیرتخصصی بودن مشاغل توجه ویژه ای داشته باشد. با هر زاویه ای که به مسائل اقتصادی و سیاسی و... ایران نگاه کنیم در می یابیم دولت آینده ، سرنوشت سازترین دولت بعد از انقلاب اسلامی است.رئیس این دولت هر شخصی که باشد باید شناخت بالایی از دشواری های پیش رو داشته باشد و با قدرتمندی خاص برای بهبود وضعیت های قرمز، گامهای اساسی بردارد.