دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
بازاندیشی درباره بریکس
تولید ناخالص داخلی همه اعضای بریکس با هم در حال حاضر تقریبا با تولید ناخالص داخلی ایالات متحده آمریکا برابر است، اما آیا این کشورها آینده اقتصاد جهانی هستند؟
بیگمان بریکس شامل برزیل، روسیه، هند، چین و جدیدترین عضو این گروه یعنی آفریقای جنوبی- بزرگ است و آنها اهمیت دارند. از نظر اندازه جمعیت، سرزمین و اقتصاد، اهمیت مطلق آنها چشمگیر است و آشکارا در مقایسه با سایر کشورها، برجسته به نظر میرسند. آنها با هم ۴۰ درصد جمعیت جهان، ۲۵ درصد سرزمینهای جهان و تقریبا حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میدهند. آنها در حال حاضر، حدود ۴۳ درصد ذخایر جهانی مبادلات خارجی را کنترل میکنند و سهم آنها از این ذخایر همچنان صعودی است.
جیم اُنیل از «ساچز گلدمن» وقتی در سال ۲۰۰۱ چهار عضو اولیه بریکس را «بریک» نام نهاد، برآمدنِ این چهار قدرت اقتصادی جدید را نشان داد. اما در واقع، موفقیت اقتصادی آنها مدت زمان زیادی است که در حال شکل گرفتن است. بیست سال پیش، وقتی من در «موسسه مالی بینالمللی» متعلق به بانک جهانی بودم، ما داشتیم زمانی را برای نامگذاری دوباره این کشورها تعیین میکردیم، چرا که برخلاف توان اقتصادی عظیم این کشورها، آنها هنوز با مجموعه کشورهایی که به عنوان «کشورهای غیرتوسعه یافته» در«جهان سوم» گیر افتادهاند، یکسان پنداشته میشدند. در آن زمان، رشد بازارهای سهام جهان سوم آغاز شده بود؛ از این رو، آنها را «بازارهای در حال ظهور» نام نهادم. در حال حاضر، سرمایهگذارهای محلی کاملا در مالزی، تایلند، کرهجنوبی، تایوان، مکزیک و هر جای دیگر فعال هستند، همان طور که شرکتهای داخلی این کشورها بزرگتر و در حوزه صادرات رقابتپذیرتر شدهاند. در عین حال، مقررات بازار نیز مشکلتر و پیچیدهتر شدهاند. تا سال ۱۹۸۱ که موسسه مالی بینالمللی شاخص و پایگاه دادههای «بازارهای در حال ظهور» خود را ایجاد کرد، هیچ روشی برای اندازهگیری کارآیی سهام گروه نمایندگیکننده این بازارها وجود نداشت.
زمان زیادی طول کشید تا اعضای بریکس به اوج آمادگی خود برسند. تا اوایل دهه ۱۹۹۰، روسیه هنوز پشت پرده آهنین بود، چین پس از شورشهای میدان تیان آنمن و انقلاب فرهنگی در حال احیای دوباره خود بود. هند یادآور کابوس بوروکراتیک بود و برزیل نیز یک دوره تورم شدید با یک دهه افت رشد اقتصادی را تجربه میکرد. این کشورها خارج از بازار اقتصاد جهانی به شدت بدون برنامه پیش رفته بودند؛ سیاستهای اقتصادی آنها اغلب چیزی جز فاجعه نبودند و بازارهای سهام آنها یا وجود نداشتند یا اینکه بوروکراتیک و بسیار بیثبات بودند. هر یک از بحرانهای تهدیدکننده حیات باید به طور عمیق بررسی شوند. بحرانهایی که اعضای بریکس را به مسیری متفاوت از توسعه پرتاب میکند. وقتی آنها چنین کردند، به توان اقتصادی وسیع خود دسترسی مییابند. کل تولید ناخالص داخلی آنها نزدیک به ۱۴ تریلیون دلار در حال حاضر تقریبا برابر است با تولید ناخالص داخلی ایالات متحده آمریکا و حتی از قیمت واحد برابری قدرت خرید، بزرگتر است.
به هر حال، مشکلاتی در اینجا وجود دارد. بزرگ به معنی پیوستگی نیست. بریکس بخشی از گروه بیست است، اما یک بلوک قدرت واقعی یا واحدی اقتصادی درون یا بیرون از گروه بیست به شمار نمیرود. هیچ یک از اعضای بریکس حتی در گروه خودشان به عنوان «رهبر» پذیرفته نشدهاند. پیشرفت ِچین، انزجار ژاپن و بی اعتمادی در آسیای جنوب شرقی را برانگیخته است. هند و چین از روی حسادت به یکدیگر مینگرند. برزیل تامینکننده عمده مواد اولیه برای چین به شمار میرود و به چین به دلیل موفقیت اقتصادیاش تکیه کرده است، اما هر دوی این قدرتها برای دستیابی به منابع مادی آفریقا با هم رقابت میکنند. در همین حال، اگرچه، تجارت درون گروهی بریکس به سرعت در حال رشد است، اما این کشورها هنوز توافق تجارت آزاد را با یکدیگر امضا نکردهاند. در عین حال، آفریقای جنوبی در سال ۲۰۱۰ رسما به این گروه سیاسی بیربط پیوست. اما عضوی از بریکس بودن، صرفا به معنی برابر بودن عضو جدید با سایر اعضا نیست: آفریقای جنوبی جمعیت، رشد اقتصادی یا توان بلندمدت اقتصادی چهار عضو دیگر را ندارد. اندونزی، مکزیک و ترکیه یا کرهجنوبی و تایوان مدعیان دیگر عضویت در بریکس بودهاند، کشورهایی که اگر چه از نظر جمعیت، دارای جمعیت کمتر از چهار عضو اصلی بریکس هستند، اما تولید ناخالص داخلی آنها قابل مقایسه است.
بریکس همچنین از نظر اقتصادی در هیچ موردی همگن نیست. روسیه و برزیل در شاخص درآمد سرانه، سرآمد هستند و با مقدار بزرگی نزدیک به ۱۳ هزار دلار در مقایسه با ۵۴۱۴ دلار چین و ۱۳۸۹ دلار هند بر اساس آمارهای صندوق بینالمللی در ۲۰۱۱ بر این دو کشور غلبه یافتهاند. خط سیر رشد اقتصادی اعضای بریکس نیز بسیار متفاوت است. در حالی که به نظر میرسد که چین و هند با فاصله کمی به دلیل پایین بودنِ هزینههای نیروی کار خود، رقابت میکنند. این در حالی است که به نظر میرسد رشد اقتصادی در بریکس در حال کند شدن است، بسیاری از کشورهای آفریقایی که شاید از نظر سیاسی باثبات باشند، در حال جذب سرمایهگذاریهای خارجی بیشتری هستند.
● کاهش رشد اقتصادی بریکس
کاهش تدریجی رشد اقتصادی بریکس واقعی است. پیشبینیهای ساچز گلدمن و سایر پیشبینیها نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی چین تا قبل از ۲۰۳۰ از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده پیشی میگیرد. در همین حال، چین سایر اعضای بریکس را ضعیف نشان میدهد، کشورهایی که انتظار نمیرود اندازه اقتصاد همه آنها با هم از اقتصاد چین در دوره یادشده پیشی بگیرند. بریکس تا سال ۲۰۳۰ به اندازه مجموع هفت اقتصاد بزرگ توسعه یافته خواهد رسید و پیشبینی میشود که تا اواسط این قرن، بریکس این اندازه را به دو برابر اندازه گروه هفت افزایش دهد.
از سوی دیگر، هیچ ضمانتی برای حفظ رشد بسیار زیاد بریکس وجود ندارد. فقط همانطور که توسعه اقتصادی آنها در دهه گذشته جهان را شوکه کرد، شوک بزرگِ دهه آینده ممکن است این باشد که بریکس با سرعت کمتری از آنچه فرض شده، رشد کنند.
تا حدی این موضوع در حال وقوع است. اقتصاددانان برجسته چین پیشبینی میکنند که رشد سالانه این کشور تا پایان این دهه از ۱۰ تا ۱۲ درصد به ۶ تا ۸ درصد کاهش خواهد یافت. رویای هند مبنی بر دستیابی به رشد پایدار سالانه ۸ درصد یا بیشتر، به رشدی معادل ۵ تا ۶ درصد افت کرده است. برزیل همچنین برای بازگشت به نرخ رشد بالای پیش از بحران تلاش میکند. در همین حال، روسیه با مشکلات اقتصادی اروپا دست و پنجه نرم میکرده است. این پیشبینیهای ساچز گلدمن و سایرین همواره رشد کمتری را برای آینده پیشبینی کردهاند.
بحران مالی ۲۰۰۸ در بازارهای در حال ظهور بروز نکرد. در عوض، وقتی که اقتصاد ِایالات متحده، اروپا و ژاپن به دلیل هزینههای بیش از اندازه، بیمبالاتی مالی و... فروپاشیدند، بریکس برای نجات این کشورها کمک کرد. بریکس نیز پس از اینکه مختصری از بحران مالی آسیب دید، به بیرون کشیده شدن اقتصاد جهانی از رکود اولیه کمک کرد.
بریکس طی چندین دهه از نیروی کار ارزان، بهرهوری بالا، سرمایهگذاریهای زیاد در زیر ساختها و آموزش، و همچنین از انگیزه زیاد برای رسیدن به رقبای ثروتمندتر بهرهمند شد. دگرگونی آنها برجسته بود: با جمعیتهای غنیتر، بازارهای داخلی، سرانجام از نظر اقتصادی جذاب شدند؛ تجارت جنوب- جنوب گسترده شد؛ و شرکتهای پیشرو، خود را از تولیدکنندگان درجه دوی کالاهای ارزان به تولیدکنندگان جهانی گوشیهای همراه هوشمند، نیمه رساناها، نرم افزار و هواپیما تبدیل کردهاند. «لِنووا»ی چین بر کسب و کار کامپیوترهای شخصی آ.بی.ام غالب شد. شرکتهای آبجوی برزیل و آفریقای جنوبی به آبجو سازان جهانی تبدیل شدند. از آنجا که چنین مواردی برای روسیه پس از فضایی شدن و ژاپن پس از دهه ۱۹۸۰ رخ داده است، اعضای بریکس به رقبایی ترسناک [برای سایر اقتصادهای جهان] تبدیل شدند. هر چند بخشی از این ترس ناشی از بزرگنمایی بود.
داستان اما پایان نیافته بود. انرژی فراوان و ارزان به دست آمده از گاز رُسی [تولید گاز از سنگهای رسی]، در حال جذبِ سرمایهگذاریهای جدید در ایالات متحده است، و برای صنایع انرژی خوار یک دوره رقابتی تازهای را ایجاد میکند. فراوانی گاز رسی همچنین میتواند حفاری در منطقه قطبی روسیه و تولید نفت پری سالت برزیل [نفتی که در عمق ۲۰۰۰ متری اعماق آبها و بیش از ۵۰۰۰ متری زیرصخرههای سنگی و پس از آن لایههای نمکی قرار گرفته است] را بسیار گران کند. دستمزدهای ثابت در ایالات متحده از سویی و از سوی دیگر، دستمزد نیروی کار در چین و هند که در حال جهش هستند، مزیت هزینه اندک نیروی کار در کشورهای بریکس را فرسوده میکند، در حالی که ظاهرا منبع نیروی کار بی پایانشان ناگهان در حال ته کشیدن است و آنها را با کمبود کارگر آموزش دیده تنها گذاشته است.
ماشینی کردن نیز به جهان توسعه یافته اجازه میدهد تا دوباره به موقعیت گذشته خود بازگردد. روباتهای پیچیده و کارآ اینک میتوانند کاری را که ۱۰ کارگر یا بیشتر انجام میدهند انجام دهند. آنها بیست و چهار ساعت در روز کار میکنند، در همین حال، درخواست افزایش دستمزد و مزایای بیشتر نمیکنند. گوشیهای همراه هوشمند و تبلتها شاید هنوز هم در آسیا ساخته بشوند، اما بریکس در کسب سود عایدیهای ناشی از بهرهوری روباتها عقب افتاده است. در نتیجه، شرکتهای چند ملیتی کلاسیک پس از سالها انزوا و پس رفت برای بازگشتن مبارزه میکنند. مزیت رقابتی شاید زودتر از آنچه که فکر میکنیم، به غرب بازگردد.
تا سال ۲۰۰۸، بریکس بسیار بهتر از سایر بازارهای مشترک در حال ظهور یا بازارهای توسعه یافته عمل کرد. طی پنج سال منتهی به ۲۰۰۷، سرمایهگذاران در چهار کشور اصلی بریکس سالانه ۵۲ درصد سود به دست آوردند، این در حالی است که در دوره مشابه بازارهای گروه هفت ۱۶ درصد سود دادند. اما طی پنج سال گذشته منتهی به ۳۱ آگوست، این سود برای بریکس ۳ و برای گروه هفت یک درصد بود.
همه اعضای بریکس بسیار متفاوت هستند و از این رو، سوالهای زیادی در رابطه با اقتصادهای آنها وجود دارد. به طور مثال، هزینههای نیروی کار چین طی مدت چندین دهه بسیار پایینتر از هزینههای نیروی کار در مکزیک بود، به گونهای که مکزیک بهرغم نزدیکیاش به بازار ایالات متحده، به سختی با چین رقابت میکرد. اما شکاف دستمزد طی سالهای اخیر کمتر شده است- نرخهای نیروی کار چین از ۳۳ درصد هزینههای نیروی کار مکزیک در سال ۱۹۹۶، به ۸۵ درصد در سال ۲۰۱۰ افزایش یافته است- و هم اینک جریان سرمایهگذاری در حال بازگشت به مکزیک است. حتی وقتی نرخهای رشد اقتصادی هند بسیار افزایش یافت، بوروکراسی، کسریهای بودجه، تنگناهای زیرساختی، همچنان موانع جدیای باقی ماندند. برزیل اما به طور موفقیتآمیزی از اقتصاد دهه ۱۹۸۰ خود بازگشت و از سه فرصت غیرمترقبه منتفع شد: عطش چین برای مواد اولیه، اکتشافات انرژی و مزیت رقابتی به عنوان غول تجارت محصولات کشاورزی. هر چند، اینک، اقتصادِ در حال کند شدن چین و گرایش جهان به گاز رسی در همه جا موجود، این تصویر را تغییر میدهد یا به مخاطره روسیه توجه کنید که با خوار شمردن توان گاز رسی، سلاح نفت و گاز خود را از دست داد و فرصتهای صادرات برای ایالات متحده به اروپا را ایجاد کرد.
همان گونه که بریکس منبع اصلی رشد اقتصادی در جهان امروز است، منبع اصلی رشد در جهان آینده باقی خواهند ماند. آنها با هم به همان شیوهای که ایالات متحده و اروپا روزگاری انجام دادند- در اواخر این قرن بر اقتصاد جهانی مسلط خواهند شد.
نشانههایی از اشکال جدید ِرقابتپذیری بریکس وجود دارد. تحقیق و توسعه در بریکس تولید ارزش افزوده بالا را تسهیل میکند. بر اساس پژوهش «اینداستری ویک» در سال ۲۰۰۷، ۹۱ درصد از واحدهای صنعتی ایالات متحده بیش از یک دهه عمر دارند، این در حالی است که تنها ۴۳ درصد از واحدهای صنعتی چین بیش از یک دهه عمر دارند. در حالی که ۵۴ درصد از شرکتهای چین نوآوری را یکی از اولویتهای برتر خود اعلام کردند، تنها ۲۷ درصد از پاسخگویان آمریکایی چنین پاسخی دادند. بازارهای تجهیزات تله کام چین به خوبی فعالان سنتی در این حوزه هستند، داروهای ژنریک ساخت هند موجب رقابت بیشتری میشوند، تولیدکنندگان پروتئین برزیل بر بازارهای جهان تسلط دارند و طرفداران دولت روسیه در خارج از این کشور در مقیاس کوچک سرمایهگذاری میکنند.
بریکس شاید در حال حاضر با ثبات به نظر برسد، اما هیچ کس نمیداند که آینده چه میشود.
تلخیص و ترجمه: مجید اعزازی
منبع: فارن افرز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست