دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آیا مجازاتهای اسلامی خشونت بار است


آیا مجازاتهای اسلامی خشونت بار است

مجازات عبارتست از تنبیه و کیفری که بر مرتکب جرم تحمیل می شود, مفهوم رنج و تعب از مفهوم مجازات غیرقابل تفکیک است و در واقع مشخصهٔ حقیقی مجازات می باشد

ابتدا باید مفهوم خشونت و همچنین مجازات را مورد بررسی و دقت قرار دهیم در یک تعریف جامع و فراگیر می‌توان گفت: «خشونت عبارتست از اقدام علیه جسم، جان، شرف، مال و سایر حقوق افراد به طوری که ایجاد ترس و ناامنی نماید».

این تعریف شامل خشونتهای قانونی یعنی مجازاتها، و غیرقانونی که خود جرائم هستند می‌گردید.از مجازات نیز تعاریف متعددی توسط حقوقدانان به عمل آمده است. یکی از حقوقدانان در تعریف مجازات می‌گوید: «مجازات عبارتست از تنبیه و کیفری که بر مرتکب جرم تحمیل می‌شود، مفهوم رنج و تعب از مفهوم مجازات غیرقابل تفکیک است و در واقع مشخصهٔ حقیقی مجازات می‌باشد.»(۱)

در تعریف دیگری: «مجازات آزاری است که قاضی به علت ارتکاب جرم و به نشانهٔ نفرت جامعه از عمل مجرمانه برای شخصی که مقصر است بر طبق قانون تعیین می‌کند.»(۲)

و باز در تعریفی دیگر آمده است: «مجازات واکنش جامعه در قبال پدیدهٔ مجرمانه است و از دیدگاه حقوق جزا عبارتست از واکنش اجتماعی به صورت تحمیل رنج و تعب بر بزهکار.»(۳)

از تعاریف ذکر شده در مورد مجازات این نکته استفاده می‌شود که مفهوم رنج و آزاردهندگی از عنصر مجازات تفکیک‌ناپذیر است. لذا خشونت که همان اقدام علیه جان، مال و .. همراه با ایجاد رعب و آزار و اذیت است در ذات مجازات نهفته است.

اکنون اگر تکیه و تأکید سوال بر وصف «اسلامی» باشد بدین معنا که سوال شود آیا صرفاً مجازاتهای اسلامی خشونت بار هستند؟ قطعاً پاسخ منفی است زیرا همهٔ مجازاتها در هر مکتبی و به هر درجه‌ای از کمترین حد آن مانند توبیخ و تعزیر تا شدیدترین آن مانند اعدام و قصاص عاری از خشونت نیستند. با این توصیف خشونت یک مفهوم نسبی است که هر مجازاتی آن را در بردارد. حتی اعلان و اخطار به مجرم پیام تهدیدآمیزی دارد که در او ایجاد رعب نموده نقش رنج‌آمیز بودن و ارعاب آور بودن مجازات را ایفا می‌کند. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «رُبّ ذنبٍ مقدار العقوبهٔ علیه اعلام المذنب به»(۴)

«چه بسا جرائمی که مجازات آنها صرف اعلان مجرم به ارتکاب آن جرم است»

با این مقدمه نگرش ما به سؤال قدری متفاوت خواهد بود. زیرا روشن شد که هر مجازاتی در بردارندهٔ خشونت است. با اندکی دقت روشن می‌شود که مقصود طرح کنندگان این شبهه در جامعه اینست که مجازاتها دارای تناسب لازم با جرائم نیستند. به عبارت دیگر قانونگذار اسلام مجازاتهای شدیدی چون اعدام، قصاص، قطع دست و امثال آنرا برای برخی جرائم تشریع نموده که متناسب با جرائم ارتکابی نیستند و می‌بایست مجازاتهای خفیفتری مورد تقنین قرار گیرد. در تکمیل شبهه باید گفت آنچه که امروزه در غرب تحت عنوان انسانی کردن مجازاتها مطرح گردیده و پیامد آن حذف مجازتهایی چون اعدام در قوانین برخی کشورهای غربی بوده موجب شده تا بر مجازاتهایی چون قصاص و اعدام در قوانین اسلامی خرده‌گیری شود. چگونه مکتب اسلام که پیامبرش جز برای رحمت و بشارت مبعوث نشده متوسل به خشونت می‌شود؟ «و ما ارسلناک الاّ رحمهًٔ للعالمین.»(۵)

شبهه افکنان با یکسونگری چنین مطرح می‌کنند که واکنش اسلام در مقابل قتل عمدی قصاص نفس، در مقابل زنای محصنه، اعدام یا رجم، در مقابل سرقت، قطع دست و امثال آن می‌باشد،

در حالیکه اولاً ـ واکنش مکتب اسلام درمقابل پدیدهٔ بزهکاری می‌بایست به عنوان یک مجموعه به طور کامل مد نظر قرار گیرد و جایگاه مجازات در آخرین مرحلهٔ روند مبارزه با بزهکاری به عنوان یک ضرورت مورد بحث واقع شود.

ثانیاً ـ مجازاتهای شدیدی چون حدود و قصاص با همهٔ جوانب از قبیل شرایط اثبات جرم راههای سقوط مجازات و سایر موانعی که بر سر راه مجازات است مطرح گردد تا سیاست جنایی همه جانبه و جامع نگرانهٔ مکتب اسلام تبیین نشود.

اسلام که از طرفی چنان بر قطعیت و حتمیت در اجرای حد تاکید دارد که اجرای آن را از باران چهل شبانه روز مفیدتر می‌داند(۶) و از طرف دیگر افراد را به توبه و ترک اقرار نسبت به جرائم خود ترغیب می‌کند،(۷) سیاست کیفری ویژه‌ای را تعقیب می‌کند که نیاز به بررسی دارد. سیاست کیفری مکتب اسلام به محو خشونت می‌اندیشد. اما آیا این هدف با از میان برداشتن خشونتهای قانونی حاصل می‌گردد؟ آیا صرف اینکه مجرم بیمار است که باید معالجه شود دلیل بر نفی مجازات است؟ و آیا این مطلب راه را به سمت گسترش جرم نخواهد گشود؟ آیا پذیرایی از مجرم در زندان توان اصلاح مجرم و جلوگیری از تکرار جرم را خواهد داشت؟

خطوط کلی سیاست مکتب اسلام در برخورد با خشونت اجمالاً از این قرار است:

بیشترین تلاش شارع مقدس اسلام در جهت خشکاندن ریشه‌های خشونت و بزهکاری از طریق راهکارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. این مهم خود گامی در جهت کاهش خشونت‌های مشروع و قانونی است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.