پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

حتی یک پنی


حتی یک پنی

فرض کنید شما در اروپا یا امریکا در خانه نشسته اید و شخصی که درخواست اعانه برای یک موسسه معتبر را دارد در می زند, اگر مایل به کمک نباشید, شاید پیدا کردن دلیل مشکل باشد پولش را ندارید, کمک شما به هر حال چندان تاثیری نخواهد داشت , و از این قبیل ولی فرض کنید پس از ایراد درخواست متعارف , فرد مذکور یک جمله ساده نیز اضافه کند «حتی یک پنی هم کمکی به ما محسوب می شود» دیگر تکلیف عذرهای ساده شما معلوم شده است

فرض‌ کنید شما در اروپا یا امریکا در خانه‌ نشسته‌اید و شخصی‌ که‌ درخواست‌ اعانه‌ برای‌ یک‌ موسسه‌ معتبر را دارد در می‌زند، اگر مایل‌ به‌ کمک‌ نباشید، شاید پیدا کردن‌ دلیل‌ مشکل‌ باشد: پولش‌ را ندارید، کمک‌ شما به‌ هر حال‌ چندان‌ تاثیری‌ نخواهد داشت‌، و از این‌ قبیل‌. ولی‌ فرض‌ کنید پس‌ از ایراد درخواست‌ متعارف‌، فرد مذکور یک‌ جمله‌ ساده‌ نیز اضافه‌ کند: «حتی‌ یک‌ پنی‌ هم‌ کمکی‌ به‌ ما محسوب‌ می‌شود» دیگر تکلیف‌ عذرهای‌ ساده‌ شما معلوم‌ شده‌ است‌. امتناع‌ از پرداخت‌ اعانه‌ پس‌ از شنیدن‌ این‌ جمله‌ بی‌تردید، به‌ دلیل‌ تعارض‌ با درکی‌ که‌ از خود دارید، ناهماهنگی‌ ایجاد خواهد کرد. از اینها گذشته‌، چقدر باید شخص خسیس‌ و پست‌ باشد که‌ یک‌ پنی‌ ندهد؟! توجیهات‌ قبلی‌ شما دیگر کارایی‌ نخواهد داشت‌. دام‌ توجیه‌ نهاده‌ شده‌ است‌. درخواست‌، عزت‌ نفس‌ شما را به‌ مخاطره‌ انداخته‌ است‌، و تنها یک‌ راه‌ برای‌ تخفیف‌ این‌ احساس‌ منفی‌ وجود دارد: پرداختن‌ صدقه‌.

این‌ سناریو توسط‌ رابرت‌ چالدینی‌ و دیوید شرودر در یک‌ آزمایش‌ تجربه‌ شد. دانشجویان‌ در نقش‌ جمع‌کنندگان‌ اعانه‌ برای‌ درخواست‌ کمک‌ به‌ در خانه‌ها رفتند. متن‌ درخواست‌ آنان‌ یکسان‌ بود، با این‌ تفاوت‌ که‌ نیمی‌ از آنان‌ جمله‌ «حتی‌ یک‌ پنی‌» را اضافه‌ می‌کردند. آن‌ دسته‌ از ساکنان‌ منازل‌ که‌ با درخواست‌ «حتی‌ یک‌ پنی‌» روبرو شده‌ بودند بیشتر اعانه‌ پرداختند. تقریبا دو برابر کسانی‌ که‌ با درخواست‌ ساده‌ روبرو شده‌ بودند. به‌ علاوه‌ اعانه‌ دهندگان‌ «حتی‌ یک‌ پنی‌» بطور متوسط‌ در همان‌ حدود و میزان‌ اعانه‌ پرداختند؛ یعنی‌ جمله‌ معترضه‌یی‌ که‌ پرداخت‌ اندک‌ را مجاز می‌داشت‌، میزان‌ کمک‌ را تقلیل‌ نداده‌ بود. ظاهرا، فقدان‌ توجیه‌ خارجی‌ برای‌ انصراف‌ از پرداخت‌ نه‌ تنها مردم‌ را به‌ اعانه‌ تشویق‌ می‌کند، بلکه‌ پس‌ از تصمیم‌ به‌ پرداخت‌، تمایل‌ به‌ دوری‌ از خسیسی‌ و پست‌ جلوه‌ نمودن‌، به‌ تصمیم‌ آنان‌ درباره‌ میزان‌ پرداخت‌ اثر می‌گذارد. پس‌ از آنکه‌ مردم‌ دست‌ در جیبشان‌ کردند، در آوردن‌ یک‌ پنی‌ سبک‌ کردن‌ خویش‌ است‌. پرداخت‌ بیشتر در انطباق‌ با این‌ درک‌ از خود است‌ که‌ او، شخص نسبتا مهربان‌ و بخشنده‌یی‌ است‌.

یکی‌ از زیانبارترین‌ پیامدهای‌ تبلیغات‌ جنگی‌ تسهیل‌ نابودی‌ افراد یک‌ ملت‌ به‌ وسیله‌ افراد ملت‌ دیگر بدون‌ عذاب‌ وجدان‌ است‌. جنگ‌، نابودی‌ و آسیب‌ فراوانی‌ به‌ بار می‌آورد، بویژه‌ برای‌ کودکان‌ و افراد بی‌گناهی‌ که‌ هیچ‌ نقشی‌ در آن‌ ندارند. این‌ درک‌ که‌: «من‌ و کشورم‌ محترم‌، درست‌ و معقول‌ هستیم‌» در ناهماهنگی‌ با شناخت‌ «من‌ و کشورم‌ مردم‌ بی‌گناه‌ را آزار داده‌ایم‌» قرار دارد. اگر صدمه‌ آشکار شود، دیگر نمی‌توانید ناهماهنگی‌ خود را با ادعای‌ آنکه‌ آن‌ کار انجام‌ نگرفته‌ یا در واقع‌ خشونتی‌ در کار نبوده‌ است‌ تخفیف‌ دهید. در چنین‌ وضعی‌، موثرترین‌ شیوه‌ تخفیف‌ ناهماهنگی‌ به‌ حداقل‌ رساندن‌ ماهیت‌ انسانی‌ قربانیان‌ اعمال‌ خود یا به‌ حداکثر رساندن‌ استحقاق‌ آنان‌ در آنچه‌ نصیبشان‌ شده‌ است‌ خواهد بود. به‌ چه‌ طریق‌ دیگری‌ می‌توان‌ پدیده‌ زیر را توضیح‌ داد؟ نزدیک‌ به‌ پایان‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌، هواپیماهای‌ امریکایی‌ به‌ روی‌ هیروشیما و ناکازاکی‌ بمب‌های‌ اتمی‌ ریختند. بیش‌ از ۱۰۰ هزار نفر غیرنظامی‌ از جمله‌ زنان‌ و کودکان‌ کشته‌ شدند و هزاران‌ نفر بسختی‌ آسیب‌ دیدند. امروزه‌ برای‌ اکثر امریکایی‌ها تقبیح‌ این‌ عمل‌ عادی‌ شده‌ است‌. اما یک‌ هفته‌ پس‌ از ریختن‌ بمب‌ها، یک‌ نظرخواهی‌ عمومی‌ نشان‌ داد که‌ کمتر از ۵ درصد جمعیت‌ امریکا مخالف‌ استفاده‌ از آن‌ سلاح‌ بودند. حیرت‌انگیز آنکه‌ ۲۳ درصد اعتقاد داشتند باید بیش‌ از آنکه‌ اجازه‌ تسلیم‌ به‌ ژاپنی‌ها داده‌ می‌شد، بمب‌های‌ بیشتری‌ ریخته‌ می‌شد.

در همین‌ اواخر، در اثنای‌ جنگ‌ خلیج‌ فارس‌، مردم‌ عراق‌ به‌ عنوان‌ پیروان‌ بخت‌برگشته‌ صدام‌ حسین‌ «قصاب‌ بغداد» معرفی‌ شدند. در پایان‌ جنگ‌ و در جریان‌ جشن‌ و سروری‌ که‌ به‌ دلیل‌ پیروزی‌ خیره‌کننده‌ برپا شده‌ بود، تعداد بسیار اندکی‌ از امریکایی‌ها تاسف‌ خود را از کشتار دهها هزار غیرنظامی‌ عراق‌ توسط‌ بمباران‌های‌ «حراجی‌ شده‌» اظهار داشتند. بمباران‌هایی‌ که‌ تمام‌ تاسیسات‌ شهری‌ بغداد از جمله‌ شبکه‌ آب‌ را ویران‌ ساخت‌ و در نتیجه‌ باعث‌ عذاب‌ صدها هزار غیرنظامی‌ بی‌گناه‌ شد. تقریبا تمامی‌ جنگ‌های‌ معاصر، همراه‌ با نمایش‌ دشمن‌ به‌ عنوان‌ موجودی‌ پایین‌تر از انسان‌ بوده‌ است‌ از جمله‌ حمله‌ امریکا به‌ عراق‌ و عواقب‌ شوم‌ آن‌.

«انسانیت‌زدایی‌» موفق‌ به‌ رفع‌ هرگونه‌ ناهماهنگی‌ محتمل‌ ناشی‌ از وحشیگری‌ انسان‌ نسبت‌ به‌ دشمن‌ می‌شود. اما باید مراقب‌ بود، هرچه‌ انسان‌ بیشتر وحشیگری‌ خود را توجیه‌ کند، ارتکاب‌ وحشیگری‌ ساده‌تر می‌شود. دام‌ توجیه‌گری‌ به‌ یک‌ روند تصاعدی‌ مبدل‌ می‌شود.

«من‌ مرتکب‌ یک‌ عمل‌ وحشیانه‌ شده‌ام‌، با اعتقاد به‌ اینکه‌ قربانی‌ استحقاق‌ آن‌ را داشت‌ خود را توجیه‌ می‌کنم‌. اگر قربانی‌ مستحق‌ آن‌ وحشیگری‌ بود، شاید او و امثال‌ او استحقاق‌ بیشتر از آن‌ را هم‌ داشته‌ باشند و شاید من‌ آن‌ کسی‌ هستم‌ که‌ باید آن‌ را اعمال‌ کنم‌.»

مردم‌ را می‌توان‌ چه‌ در زمان‌ گیجی‌ و چه‌ در زمان‌ هشیاری‌ اقناع‌ کرد، اما نحوه‌ دقیق‌ تاثیرگذاشتن‌ در هر یک‌ از این‌ حالات‌ بطور قابل‌ توجهی‌ متفاوت‌ است‌. ریچارد دپتی‌ و جان‌ کاچیوپو معتقدند که‌ دو مسیر برای‌ اقناع‌ شدن‌ وجود دارد مسیر جانبی‌ و مسیر اصلی‌.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.