جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

لو رفتن در ۵ دقیقه


لو رفتن در ۵ دقیقه

ملی پوشان كشورمان با دو نمایش پر گل مقابل دو تیم شبه غنا و شبه جامائیكا بار سفر به سوی جنوب شرقی آسیا, بستند تیم ملی قبل از این دو دیدار یك دیدار سنگین و مفید را هم مقابل مكزیك برگزار كرد تا در مجموع با انجام سه دیدار تداركاتی پا به جام ملتهای آسیا گذارد

● جناح چپ تیم ملی تعطیل است

ملی پوشان كشورمان با دو نمایش پر گل مقابل دو تیم شبه غنا! و شبه جامائیكا! بار سفر به سوی جنوب شرقی آسیا، بستند. تیم ملی قبل از این دو دیدار؛ یك دیدار سنگین و مفید را هم مقابل مكزیك برگزار كرد تا در مجموع با انجام سه دیدار تداركاتی پا به جام ملتهای آسیا گذارد.

مقابل مكزیك در حالی شكست سنگینی خوردیم كه با تركیب اصلی حاضر نشده بودیم، اما مقابل غنا و جامائیكا تمام بازیكنانمان را در اختیارداشتیم.

در مجموع آنچه كه تیم تحت رهبری قلعه نویی در چندین ماه گذشته به نمایش گذاشت، امیدواركننده بود؛ بخصوص در مركز خط میانی كه بهترین بازیكنان حال حاضرمان در این منطقه ساكن هستند. با وجود نكونام، تیموریان، كریمی و مهدوی كیا بعید است زور آسیایی ها در مركز میدان به ما برسد.

در خط حمله هم اوضاعمان بد نیست. هاشمیان، عنایتی، خطیبی و حتی معدنچی از آمادگی خوبی برخوردارند و می توانند دست مربیان را برای چینشی ایده آل باز گذارند. اگرچه از همین الآن هم می شود حدس زد كه هاشمیان انتخاب اول و آخر قلعه نویی و دار و دسته اش در خط حمله است. به تیم ملی كه نگاه می كنیم كم ستاره نداریم. ما جزو تیمهایی در آسیا هستیم كه بیشترین لژیونر را داریم. آن هم در بهترین لیگهای دنیا.

از كالچو بگیرید تا لالیگا و از بوندس لیگا بگیرید تا لیگ برتر انگلستان تك ستاره های ایرانی مایه فخر قاره كهن هستند. لیگ امارات هم كه در قرق ماست. نتیجه اینكه تیم قلعه نویی غنی از مهره های كارآمد است و نباید جز قهرمانی از آن چیزی انتظار داشت.

در چنین حالتی كادر فنی می تواند هر تصمیمی را كه اراده كرد مقابل هر تیمی به اجرا گذارد. اتفاقاً در چند دیدار گذشته تداركاتی قلعه نویی همین كار را نیز به آزمایش گذاشت.

او گاه با یك مهاجم بازی كرد و گاه با سه مهاجم. تركیب خط دفاعی اش را چندین بار عوض كرد و كمربند میانی اش را با مهره های مختلف آرایش داد.

نتایج این جابه جایی ها برای گروه آنالیز قابل ثبت و البته قابل استنباط است. ما طی این دو دیدار اخیر ۱۲ گل زدیم و البته سه گل هم دریافت كردیم. با این حال بر این باورم كه ارزش آن سه گل دریافتی از لحاظ ارزیابی بسیار بالاتر از آن ۱۲ گل زده است. ما سه گل از دو تیمی خوردیم كه در ضعیف ترین شرایط ممكن مقابل ما صف آرایی كردند.

غنا هیچ نشانی از غنای جام جهانی نداشت. آنها كجا آن غنایی بودند كه اشك برزیلی ها را در آوردند؟ همین هم هست كه معتقدم دریافت دو گل از این غنا باید زنگ خطری برای مربیان تیم ملی باشد. خط دفاعی ما از هماهنگی آرمانی به دور است و هنوز ضعفهای مشهودی در آن به چشم می آید. مدافعان اصول پوششی را رعایت نمی كنند و به هنگام قرار گرفتن در فشار حملات، فضاهای خالی را پر نمی كنند. حفره های به چشم آمده در یك سوم دفاعی به طور حتم به تیم ملی ضربه خواهد زد.

ضمن اینكه به نظر می رسد مربیان تیم ملی هنوز نتوانستند برای آخرین نقطه دفاعی تصمیم گیری كنند. تركیب رضایی، حسینی و كعبی روی كاغذ بد نیست، اما روی مستطیل سبز چنگی به دل نمی زند. اگر محمد نصرتی به آمادگی صد در صدی برسد احتمالاً باید شاهد تغییراتی در تركیب دفاعی و حتی سیستم تیمی باشیم.

اما نگرانی مهمتر در جناح چپ تیم ملی خودنمایی می كند. جایی كه با غیبت نیكبخت واحدی عملاً از كار افتاده است. در چند بازی تداركاتی گذشته بیش از نود درصد حملات تیم ملی از جناح راست پی ریزی شد و نتیجه هم داد. با وجود مهدوی كیا، كعبی و تمایل هاشمیان به راست البته نباید انتظاری هم جز این داشت.

در حقیقت هر چقدر ما در راست كارآمد هستیم، در چپ ناكارآمدیم. نه ستار زارع و نه مهرزاد معدنچی هیچ كدامشان توانایی ایمن سازی جناح چپ را ندارند.

ستار زارع در كارهای تهاجمی ضعیف است و معدنچی در كارهای دفاعی. استفاده از تركیب این دو هم نشان داد كه تأثیر چندانی در تأثیرگذاری جناح چپ در حملات تیم ملی ندارد.

امروز گمنام ترین آنالیزورها و كارشناسان با تماشای تنها ۵ دقیقه از بازی تیم ملی به راحتی می توانند پاشنه آشیل تیم ملی را شناسایی و نسخه لازم و مؤثر برای فلج كردن ما را تجویز كنند. در جام ملتها اگر تیمی تمام روزنه های سمت چپش را بپوشاند، قدرت تهاجمی ما تا مرز صفر افت خواهد كرد. از كار انداختن مهدوی كیا و كعبی یعنی بی كار ماندن مهاجمان.

در چنین شرایطی تنها راه فرصت سازی برای تیم ملی باز اتكا به هنرهای فردی امثال كریمی و البته قدرت شوت زنی نكونام و تیموریان خواهد بود.

به نظر می رسد قبل از رسیدن به بن بست، كادر فنی باید فكری به حال جناح چپ كند. حتی اگر شده یك راست پا در جناح چپ بگذارند باید این كار را عملی كنند و این جناح را از حالت انفعال خارج نمایند.

امروز بسیاری از تیمهای باشگاهی و ملی از راست پاها به دلیل قدرت تهاجمی بالایشان و البته فقر چپ های كارآمد در جناح چپ استفاده می كنند.در تیمهای ملی انگلستان و باشگاه چلسی ما بارها دیده ایم كه جو كول راست پا در قسمت چپ زمین به كار گرفته شده و اتفاقاً باعث بالا رفتن بار هجومی تیم هم شده است.

دنیزلی هم در پرسپولیس چندین بار از این حربه استفاده كرد. یك راست پای كامل و باهوش در جناح چپ به طور حتم عملكرد بهتری از دو چپ پای ناقص! خواهد داشت.

ما در این قسمت فریدون زندی را هم داریم. اما فریدون زندی هیچ گاه یك پیستون نفوذی نبوده و بیشتر به عنوان یك بازیكن ایستا در پشت فورواردها مورد استفاده قرار گرفته، پس امید بستن به او عبث است.

با توجه به تمام آنچه كه در بالا آمد باید اعتراف كنیم جناح چپ تیم ملی فعلاً تا اطلاع ثانوی تعطیل است درست مثل زمان جام جهانی. آنجا هم مدافعان و هافبكهای جناح راست حریفان خوردند و خوابیدند و در طول مدت سه بازی جز یك حركت نفوذی معدنچی چیزی ندیدیم.

اینكه ما از جام جهانی تا جام ملتها نتوانستیم این جناح را ترمیم كنیم معانی بسیاری دارد كه به تحریر در آوردن آنها خود مطلبی جداگانه را می طلبد.

جواد رستم زاده



همچنین مشاهده کنید