یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

امیدوارها دیوانه نیستند


امیدوارها دیوانه نیستند

قرعه كشی مسابقات فوتبال جام جهانی ,۲۰۰۶ عكس العمل های متفاوتی را در سرزمین ما به وجود آورد ابتدا خوشحال شدیم كه با برزیل و انگلیس و آرژانتین همگروه نشده ایم و بعد وحشت زده كه مگر می شود از سد پرتغال و مكزیك گذشت

امروز تمدنی به قدمت تاریخ، به تمامی در برابر كشوری از آمریكای مركزی قد علم می كند. آیا این سخن درستی است؟ بگذارید بررسی كنیم.

قرعه كشی مسابقات فوتبال جام جهانی ،۲۰۰۶ عكس العمل های متفاوتی را در سرزمین ما به وجود آورد. ابتدا خوشحال شدیم كه با برزیل و انگلیس و آرژانتین همگروه نشده ایم و بعد وحشت زده كه مگر می شود از سد پرتغال و مكزیك گذشت.

بخت با ما یار بود و روند حركت تیم در این مدت، قوسی صعودی را طی كرد.

همزمان با رشد این منحنی، منحنی توقعات از پیروزی تیم ملی نیز رشد كرد و نمایش های مكزیك در بازی های تداركاتی، امید به صعود را بیشتر و بیشتر.

بد بین ها اما مثل همیشه وارد گود شدند: همین كه به جام جهانی رفته ایم از سرمان هم زیاد است، همین كه بازی های خوبی كنیم و حریف تمرینی نباشیم بس است. ترس از شكست، سایه اش را بر سر ما گسترد و سیمای این هراس در سخنان بازیكنان تیم آشكار شد. آنها هم به لاك دفاعی فرو رفتند.

منتقدان امید به صعود تیم ملی استدلال می كنند كه آخر كجای فوتبال ما شبیه مكزیك و پرتغال است كه توقع برد داریم؟ كیفیت لیگ برترمان؟ نظم و انضباط برگزاری فینال جام حذفی مان؟ همدلی و مغازله رئیس سازمان تربیت بدنی و رئیس فدراسیون فوتبالمان؟

بی ربط نمی گویند. نیم نگاهی به فرآیند رشد فوتبال در سرزمین ما در مقایسه با رقبایمان كفه ترازو را به نفع آنها پائین می برد. اما این همه ماجرا نیست. بگذارید ما هم نگاهی به تاریخ بیندازیم. تجربه نشان می دهد كه در تمام جام ها، اتفاقاً شگفتی سازها همان هایی بوده اند كه لیگ درست و درمانی نداشته اند و روی نیمكت مربیگری شان هم سوپراستارهای چند میلیون دلاری ننشسته بوده اند. با چه معیاری می توان برونو متسو سرمربی سنگال در سال ۲۰۰۲ را یك مربی آرمانی دانست؟ قبل از جام جهانی متسو كجا بود؟ چه نام و نشانی از دستیاران والری نپوم چی مربی كامرون در سال ۱۹۹۰ به جا مانده است؟ همان موقع هم حتی نمی توانستیم اسمشان را تلفظ كنیم؟ چرا ما نباید امید داشته باشیم؟

منتقدان اما این گونه از میدان به در نمی روند. آنها می گویند امید به موفقیت ایران در جام جهانی، احساسی غیر منطقی است و انسان های مدرن افسار عقلشان را به دست عواطف هیجانی نمی دهند. آنها می گویند باید منطقی بود و تنها توقع داشت ایرانی ها له نشوند در این هیاهوی ستاره ها. از طرف دیگر معتقدند اگر روحیه قهرمانی در جام جهانی را در میان مردم تقویت كنیم اتفاق دیگری می افتد. برفرض كه ایران قهرمان جام جهانی شود. آیا این سرخوشی اتفاقی، تنها پوششی برای ضعف های آشكار و بنیادین نظام فوتبال ما نخواهد بود؟

آیا همین اتفاق باعث نمی شود كه یادمان برود چه معضلاتی گریبان باشگاهداری ما را گرفته است و چه اشتباهات فاحشی در انتقال بازیكنان ارزشمندمان كرده ایم كه امروز نباید پاشازاده ها را در اختیار داشته باشیم؟ سكه اما به زعم آنها روی دیگری هم دارد. تبدیل شدن فوتبال به مظهر تمام آرمان ها و آرزوها، ویژگی اصلی كشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه است. وقتی قرار شد با این امیدهای واهی، مردم یك سرزمین را گمراه كنیم، عكس العملمان در قبال شكست، كه كاملاً قطعی است، چگونه خواهد بود؟

پرسش ها جدی است اما شاید مبتنی بر یك خلط منطقی. امیدواری ضرورتاً نسبت معكوسی با عقلانیت ندارد. می توان منطقی اندیشید اما امیدوار بود و زمانی كه موفقیت و پیروزی به روحیه ای عظیم نیاز دارد، تمام توش و توان خود را مصروف بازتولید آن روحیه كرد. می توان قهرمانانه شعار پیروزی سر داد و در پس زمینه ذهن به خاطر داشت كه باید كاستی ها را جبران كرد و نقص ها را ترمیم. می توان فریاد حمله حمله را در ورزشگاه های آلمان طنین انداز كرد و از خاطر هم نبرد كه در كشور ما، درست یك ماه قبل از جام جهانی، فدراسیون و سازمان تربیت بدنی چگونه به مرافعه رسیدند. می توان دیوانه وار، تنها به پیروزی اندیشید و رندانه در مستی این رویا غرقه شد، اما شكست را هم به منزله نابود شدن همه آمال تصور نكرد. آری، جمله نخستین این نوشتار بهره ای از حقیقت ندارد. حتی شاید عظمت تاریخ و تمدن ما كوچكترین نقشی در جدال امروز نداشته باشد. اما به هرحال امروز تیم ملی ایران، با تمام امیدها و دعاهایی كه بدرقه راهش شده است، با همه چشم های نگران و پرامیدی كه به دنبالش مانده اند، می رود تا گوشه ای از دردهای ما را التیام بخشد.

آقایان منتقد! همه حرف هایتان روی چشم ما. همه نكته سنجی هایتان آویزه گوشمان. اما بگذارید یك بار هم كه شده، چشم بر تمام ناكامی های تاریخ سرزمین مان بنهیم و فریاد جنون سر دهیم كه امروز مكزیك شرمسار حرمت املیانو زاپاتاست.

حمیدرضا ابك



همچنین مشاهده کنید