یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

تئاتر ایران در سالهای اخیر


تئاتر ایران در سالهای اخیر

نمایش ایرانی و دست کم آنچه که امروز به عنوان نمایش های سنتی می شناسیم ریشه در سنت ها و آیین های نمایشی ایرانی دارند هر چند همه این آیین ها تا کنون به خوبی تبدیل به تئاتر نشده اند اما به هرحال داشته ها و ظرفیت های نمایشی ما همین ها هستند

نمایش ایرانی و دست کم آنچه که امروز به عنوان نمایش های سنتی می شناسیم ریشه در سنت ها و آیین های نمایشی ایرانی دارند. هر چند همه این آیین ها تا کنون به خوبی تبدیل به تئاتر نشده اند اما به هرحال داشته ها و ظرفیت های نمایشی ما همین ها هستند.

تخت حوضی، خیمه شب بازی، تعزیه، تقلید، مضحکه و ... اصیل ترین شکل ها و آیین های نمایشی هستند که به خاطر قرار نگرفتن در ساختار درام به معنای غربی و اروپایی آن همچنان شکل سنتی و آیینی شان را حفظ کرده اند.

اما تئاتر با ساختار داستانی و به صورت غربی و اروپایی آن که متکی به اکت نمایشی و دیالوگ است از دوران قاجاریه وارد ایران شده است. بحث در مورد نحوه ورود این نوع تئاتر چگونگی آن مطلب را به درازا می کشد و جای پرداخت مفصل دارد.

این تئاتر که وارد کشور ما شده رفته رفته و تا دوران حاضر شیوه های سنتی نمایش ایرانی را تحت تاثیر قرار داده و به حاشیه رانده، تا اوایل دهه شصت به گونه غالب تئاتر در ایران تبدیل شد و بسیاری از هنرمندان این دوران که عمدتاً دانش آموختگان دانشکده هنرهای دراماتیک بودند به همراه گروه ها و تشکیلات مختلف طی مدتی تقریبا کوتاه تعداد بسیار زیادی از آثار معتبر و مشهور بزرگان تئاتر را به روی صحنه بردند.

ضمن این که پیش از این و حتی همراه با این جریان نمایش های ایرانی عامه پسند و معروف به آثار لاله زاری هم آخرین سال های حیاتشان را در تئاتر ایران پشت سر می گذاشتند.

سال های آغازین دهه شصت که با تحولات بزرگ اجتماعی در ایران هم زمان بود، عملا به سال های سکوت و خاموشی تئاتر تبدیل شد. طی این سال ها بیشتر هنرمندان تئاتر توانایی کار کردن نداشتند و اساساً همه فعالیت های تحت تأثیر تحولات و تغییرات تعطیلی شده بود. اما بلافاصله بعد از این، نوع تازه ای از تئاتر که با شعار تئاتر انقلابی و نمایش متعهد معرفی شود توسط هنرمندان آن دوران حیات خود را در ساختار هنر تئاتر کشور آغاز کرد و هنوز به طور کامل پا نگرفته بود که دوران جنگ تحمیلی و درگیر شدن کلیت جامعه با جنگ باز هم تئاتر را دچار مشکلات فراوان و به ویژه محدودیتهای اقتصادی مواجه کرد و به تعطیلی موقت کشاند.

دکتر قطب الدین صادقی درباره وضعیت تئاتر در اوایل دهه شصت می گوید: "... آن زمان فعالیت های تئاتری مرده بودو هیچ خبری نبود. تنها چیزی که وجود داشت تدریس تئاتر در دانشکده میراث فرهنگی و فرهنگسرای نیاوران بود و من هم در این مراکز تدریس می کردم."۱

طی این سال ها بسیاری از کارگردانان و بازیگران تئاتر به دلیل محدودیت های موجود در حوزه ابزار و اقتصاد تئاتر گرایش زیادی به تلویزیون پیدا کردند. خمسه، عبدی، کشاورز، رشیدی، سلحشور، شکیبایی، انتظامی، نصیریان، علو، شیخی و ... یا به تلویزیون رفتند و یا جذب سینما شدند و تئاتر عملاً خالی از هنرمندان فعال در این حوزه شد.

اما در کنار همه این تغییرات، انرژی بسیار زیادی در حوزه آکادمیک و دانشگاهی ذخیره می شد. دکتر ناظرزاده که فارغ التحصیل تئاتر فرانسه است از اواخر دهه شصت با تلاش ها و فعالیت های ارزنده و با ارزش ضمن حمایت از جنبه های علمی و آکادمیک تئاتر به یاری چهره های دیگر دانشگاهی با تأسیس و پیگیری مستمر فعالیت دانشگاه ها بیشترین سرمایه گذاری را در جهت تربیت نسل های جوان برای آینده تئاتر کشور انجام داد و در کنار ایشان کسانی چون دکتر صادقی نیز هنرمندان بسیاری را در حوزه آکادمیک تربیت کردند.

اواخر دهه شصت و اولین سال های دهه هفتاد دوران اوج شکل گیری جریان تئاتر مذهبی و همچنین نمایشهای دفاع مقدس در ایران بود. تئاتر دفاع مقدس و انقلابی که اواسط دوران جنگ تحمیلی اولین سال های شکل گیری اش را تجربه می کرد تا اوایل دهه هفتاد به یک گونه غالب و جدی در تئاتر کشور تبدیل شد.

اما همزمان نخستین سال های دهه هفتاد دانشگاه نسل جدیدی از دانش آموختگان تئاتر را وارد عرصه فعالیت های حرفه ای کرد. در عین حال بسیاری از دانش آموختگان مشغول تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور نیز به ایران بازگشتند و این جریان، خون تازه ای را به بدنه تئاتر کشور تزریق کرد.

ورود اساتید به دانشگاه ها و ظهور نسل جدید هنرمندان جوان چون رایانی، امینی، دژاکام، مسافر آستانه و ... همچنین جوانان با استعداد نسل جوان مثل برهانی مرند، ثمینی، دهقان و .. جان تازه ای به تئاتر دهه هفتاد داد که تاثیرات آن را به ویژه در اواخر و از میانه این دهه می توان به وضوح مشاهده و پیگیری کرد.

بزرگان و اساتید با تجربه، همراه با تحصیل کرده ها و درکنار انرژی جوانان، یکباره تئاتر را به حرکتی جهشی همراه کردند؛ میرباقری، صادقی، بیضایی، سمندریان، محامدی، صابری، قادری، غریب پور و .... همراه با نسل های جدید از اواسط دهه هفتاد و تا سال های نخستین دهه هشتاد تئاتری پر انرژی و پویا را شکل دادند و به وجود آوردند.

جشنواره ها یکی از پس از دیگری راه می افتادند و در میان همه آنها جشنواره بین المللی تئاتر فجر و جشنواره و بین المللی تئاتر عروسکی با استقبال چشمگیر تری مواجه بودند.

سومین دهه از تئاتر جدید ایران را باید تئاتر مدیران و جشنواره ها دانست. حسین پارسایی و همراهانش از پیش از آغاز مسئولیت در مرکز هنرهای نمایشی همایش آیین های عاشورایی را برای روزهای سوگواری سیدالشهدا(ع) آغاز کردند، جشنواره تئاتر رضوی را به گونه ای متفاوت از پیش در دست گرفتند و متولیان اصلی جشنواره دفاع مقدس و مقاومت خرمشهر بودند و چندین و چند جشنواره منطقه ای و استانی و سراسری دیگر که عموماً مذهبی بودند توسط آنها در سراسر ایران آغاز به کار کردند.

در کنار این ها و پس از تعطیلی جشنواره تئاتر ایران زمین در اهواز، جشنواره های بسیار دیگری نظیر تئاتر ماه، تئاتر آیینی و سنتی، جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی، جشنواره کودک و نوجوان، جشنواره مقاومت ، جشنواره تک، جشنواره پانتومیم و ... شروع به کار کردند و برخی از آنها هم بعد از چندین دوره توانستند به یک رویداد مهم فرهنگی- هنری تبدیل شدند. اما بسیاری نیز این چنین نبودند و حتی برخی در سکوت و بی اعتنایی در حال تعطیل شدن هستند.

بسیاری از هنرمندان دهه هشتاد و به ویژه نیمه نخست آن را سال خواب مجدد تئاتر ایران می دانند . در این دهه بزرگان تئاتر کمابیش فرصت تئاتر کار کردن را پیدا نکردند و سالن های نمایش علیرغم تلاش بسیار زیاد رسانه ای – به جز در مواردی- با استقبال خوبی مواجه نمی شدند.

دکتر قطب الدین صادقی که تقریبا حدود دو سال از این دهه با وجود پیشنهاد طرح ها و متن های متعدد سعی داشته کار حرفه ای تئاتر را ادامه بدهد در مورد مقاطعی از این دوران می گوید: "این طور تلقی نشودکه ما نتوانسته ایم یا نخواسته ایم که کار کنیم. متاسفانه همیشه در هر دوره ای به یک عده آدم پول می دهند که کار کنند و به عده ای پول می دهند که جلو کار آنها را بگیرند و متاسفانه من در این دو سال قربانی سوء تفاهم و تحلیل اشتباه مدیران بودم." ۲

جشنواره تئاتر فجر نیز به عنوان یک رویداد مهم تئاتری و جدی ترین آن ، سال به سال با تغییرات و کاستی های چشمگیرتری همراه است. امسال بخش بین الملل آن علاوه بر حضور گروه های ضعیف نمایشی از افغانستان، آذربایجان، سودان و عراق؛ نمایش سمیرا سینایی از مجارستان، نمایش علی راضی از فرانسه و شاید کار علیرضا کوشک جلالی از تهران و .... را برای حضور آماده دارد و سالهاست که در این زمینه شاهد حضور گروههای نمایشی معتبر و بزرگ تر از تئاتر جهان در این تئاتر نبوده ایم و ....

مهدی نصیری

پی نوشت :

فرصت این مقاله بسیار کوتاه و در عین حال مغتنم بود و طبیعتاً بسیاری از گفته ها و نام ها و عناوین و مباحث لازم جای اشاره و پرداخت نداشتند ، یا از قلم افتادند.

۱.انکار حقیقت جنایت است (مصاحبه دکتر قطب الدین صادقی) – مجله صحنه شماره ۶۳و۶۲- صفحه ۵۳

۲.همان مصاحبه – صفحه ۵۶