چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پرسش های کوهنوردان ایرانی


پرسش های کوهنوردان ایرانی

حمایت وزارت از شعاعی, سرپرست فدراسیون کوهنوردی

در روزهای گذشته شاهد بودیم که صلاحیت محمود شعاعی، رییس سابق و سرپرست فعلی فدراسیون کوهنوردی توسط وزارت ورزش تایید شد. او بازنشسته ارتش است و طبق تاکید سازمان بازرسی کل کشور، افراد بازنشسته یا دوشغله نمی‌توانند ریاست فدراسیون‌های ورزشی را عهده‏دار باشند. از سوی دیگر وزارت ورزش اعلام کرد در صورت حضور افراد بازنشسته در فهرست کاندیداها، اخذ مجوز از هیات وزیران جهت شرکت در انتخابات الزامی است، اما شنیده‌ها همچنان حاکی از لابی شعاعی با برخی مسوولان وزارت ورزش و جلب حمایت ایشان برای تداوم ریاستش بر این فدراسیون است و ظاهرا قول‌هایی نیز گرفته است که تاییدیه هیات وزیران، برای او اخذ شود. تحرکات این روزهای شعاعی هم البته حاکی از همین اطمینان خاطر وی از تایید نهایی صلاحیت است، چنانچه تلاش بی‏قفه‏یی را برای جلب آرای روسای هیات‌های کوهنوردی استان‌های مختلف شروع کرده و در این بازی از برگه‏ ادعای حمایت وزارت ورزش از خودش به کرات استفاده می‌کند. اما گذشته از میزان صحت این اخبار و ادعاها بهتر است نگاهی به کارنامه‏ ۷ سال ریاست او بر فدراسیون کوهنوردی بیندازیم:

حضور ۳۰ ساله در مدیریت فدراسیون کوهنوردی: محمود شعاعی از سال ۱۳۸۶ به سرپرستی فدراسیون کوهنوردی منصوب شد و سال بعد در انتخاباتی که خودش پایه‏ آن را ریخت به ریاست این فدراسیون انتخاب شد. در پاییز ۱۳۹۰، پس از تاکید سازمان بازرسی کل کشور بر ممنوعیت ریاست افراد بازنشسته در فدراسیون‌ها، حکمش از ریاست به سرپرستی تغییر یافت تا مقدمات برگزاری انتخابات را فراهم آورد، اما از آن تاریخ تاکنون نیز دو سال است که در این سمت باقی مانده است. البته حضور شعاعی در مدیریت فدراسیون محدود به این ۷ سال نیست. او از دهه‏ ۶۰ و از زمان ریاست صادق آقاجانی تا سال ۱۳۸۴ همواره در سمت‌هایی اصلی همچون دبیری، نایب‌رییسی یا عضویت در هیات‌رییسه فدراسیون قرار داشته است. این شرایط بر مهدی داورپور از مدیران فعلی فدراسیون و یکی دیگر از کاندیداهای ریاست که از او به عنوان مشاور ارشد و همچنین یار ذخیره‏ شعاعی نام برده می‌شود نیز صدق می‌کند و نامبرده نیز همواره در این ۳۰ سال در کنار شعاعی در سمت‌های مختلف فدراسیون کوهنوردی جابه‌جا شده است.

تلاش برای حذف یا تضعیف تشکل‌های مردم نهاد کوهنوردی: در شهریور ۱۳۹۱ و در اوج برخوردهای قهری دولت سابق با تشکل‌های غیردولتی، خبری ناگوار جامعه‏ کو‏هنوردی را متحیر کرد: انجمن‏ کوهنوردان ایران و انجمن غارنوردان و غارشناسان توسط وزارت کشور معلق شدند و از ادامه‏ فعالیت‌شان ممانعت به عمل آمد. انجمن کوهنوردان که از همکاری باشگاه‌های بزرگ و باسابقه‏ تهران و شهرستان‌ها به وجود آمده است، بیش از ۱۲ سال سابقه دارد و نزدیک به ۲۰ شعبه‎ فعال در شهرستان‌های ایران دارد. این انجمن در سال‌های فعالیتش ده‌ها جشنواره، همایش و کلاس‌های آموزشی را بدون استفاده از بودجه‏ دولتی و تنها با جلب مشارکت‌های مردمی برگزار کرده است. همچنین این دو انجمن به دفعات از کوهنوردان و غارنوردان معروف جهان برای فعالیت در ایران دعوت کرده و در قالب برنامه‌های تبادل کوهنورد، تعداد زیادی از جوانان با استعداد ایرانی را به هزینه‏ انجمن‏های خارجی به کشورهای پیشرفته در عرصه‏ کوهنوردی اعزام کرده‏اند. در پیگیری‏هایی که راجع به علل تعلیق این دو انجمن صورت گرفت، مشخص شد شکایت‌های مستمر فدراسیون کوهنوردی مبنی بر اینکه فعالیت‌های این دو تشکل پرکار مردمی را دخالت در کار خود می‏دانسته است، باعث تصمیم وزارت کشور دولت دهم بر تعلیق این دو تشکل شده بود. یکی از رئوس برنامه‌های کلان دکتر گودرزی، وزیر ورزش، «توجه به تقویت باشگاه‌های ورزشی در ابعاد حرفه‏یی، قهرمانی، همگانی و فراهم نبودن امکانات و حمایت‏های قانونی و حقوقی لازم برای توسعه باشگاه ورزشی به عنوان نهاد مولد در ورزش» اعلام شده است.

مخالفت با فعالیت بخش خصوصی در کوهنوردی: در سال‌های اخیر برخی کوهنوردان باتجربه با تاسیس آژانس‌های خدمات مسافرتی سعی در اجرای تورهای کوهنوردی، خصوصا در زمینه‏ اعزام هیمالیانوردان به خارج از کشور و همچنین آوردن کوهنوردان خارجی به ایران داشته‏اند. این امر باعث شده عده‏یی از کوهنوردان و مربیان باتجربه بتوانند از این راه امرار معاش کنند و کوهنوردان نیز در فضایی رقابتی، انتخاب‌های بیشتری برای دریافت خدمات مورد نیازشان داشته باشند. نتیجه‏ دیگر این اتفاق، پایان یافتن انحصار فدراسیون کوهنوردی در عرصه‏ فعالیت‌های اقتصادی تورگردانی بوده است. در این راستا سه سال پیش نایب‌رییس فدراسیون، مرتضی موسوی اعلام داشت که در ایران هیچ شرکت توریستی، آژانس هواپیمایی و فرد مشخصی مورد تایید فدراسیون کوهنوردی برای دایر کردن تورهای کوهنوردی داخل یا خارج از کشور نیست. در آن زمان فدراسیون مکاتباتی نیز با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری انجام داد تا بلکه بتواند جلوی فعالیت آژانس‌های مسافرتی فعال در عرصه‏ کوهنوردی را بگیرد که این امر با عدم پذیرش آن سازمان مواجه شد.

در زمینه‏ ‏تورهای ورودی کوهنوردی نیز برخلاف رویه‏ سایر کشورها، تاکنون هیچگاه در وبسایت فدراسیون فهرستی از آژانس‌های داخلی مجاز که بتوانند به خارجی‏های متقاضی کوهنوردی در ایران ارائه خدمات دهند درج نشده است و مشخص نیست که به این دسته از تقاضاهای خارجی که طبعا به فدراسیون کوهنوردی ایران به عنوان مشاور، مراجعه می‌کنند چه پاسخی داده می‌شود. با توجه به سیاست‌های کلان خصوصی‌سازی کشور که در اصل ۴۴ قانون اساسی آمده است و برنامه وزیر ورزش در زمینه «ایجاد نظام شفاف‏سازی و جریان آزاد اطلاعاتی در ورزش به ویژه در بخش مالی» است.

بی‏توجهی یا مقابله با نخبگان و خبرگان کوهنوردی: در سال‌های اخیر دستاوردهای بزرگی در زمینه‏ صعود قلل مرتفع جهان توسط هیمالیانوردان ایرانی به دست آمده است اما رییس فدراسیون در عدم همراهی با هیمالیانوردان مستقل سابقه دارد.

سنگ اندازی برای کاظم فریدیان، نخستین فاتح ایرانی قله‏ کی‏تو، دشوارترین کوه جهان: کاظم فریدیان همزمان با آغاز سرپرستی محمود شعاعی بر فدراسیون کوهنوردی در سال ۱۳۸۶، دومین قله‏ بلند و دشوارترین کوه جهان را با هزینه‏ خود و مستقل از فدراسیون صعود کرد و موجی از امید و اعتماد به نفس را به کوهنوردان ایرانی داد. اما فدراسیون کوهنوردی از این صعود استقبالی نکرد.

مقابله با نخستین تیم فاتح نانگاپاربات، دومین قله دشوار جهان: در سال ۱۳۸۷ پنج نفر از جوانان باشگاه دماوند موفق شدند نانگاپاربات دومین کوه دشوار جهان را صعود کنند. زنده‏یاد لیلا اسفندیاری سرپرست این تیم قبل از صعود انتقادهایی به عدم حمایت فدراسیون از تیم خود داشت. پس از بازگشت تیم به ایران اما فدراسیون مدعی شد که ایشان دروغ می‌گویند و قله صعود نشده است. در مقابل فدراسیون کوهنوردی پاکستان و تعدادی از کوهنوردان معروف جهان، صعود ایرانیان را تایید کردند.

شکایت از کیومرث بابازاده، پیشکسوت کوهنوردی و سرپرست برنامه برودپیک به دادگاه: در سال ۱۳۹۱، کیومرث بابازاده سرپرست تیم گشایش مسیر ایران بر برودپیک از یک تریبون عمومی از کارشکنی فدراسیون و مداخله‌اش در امور مالی و قراردادی تیم انتقاد کرد. متعاقبا آن پیشکسوت کوهنوردی به شکایت رییس فدراسیون به دادگاه کشیده شد؛ دادگاهی که البته ثمری برای محمود شعاعی نداشت. مواردی اینچنین بسیار است.



همچنین مشاهده کنید