جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سفارت انگلیس تنها محل امن


تحصن شروع شده بود و مردم جهت همراهی و یا تماشا دسته دسته به سمت سفارت انگلیس در حركت بودند جمعیت از ۵۰ نفر شب پیش تا اواخر امروز به نزدیك ۵۰۰ نفر رسیده است

●۲۸تیر ۱۲۸۵

تحصن شروع شده بود و مردم جهت همراهی و یا تماشا دسته دسته به سمت سفارت انگلیس در حركت بودند. جمعیت از ۵۰ نفر شب پیش تا اواخر امروز به نزدیك ۵۰۰ نفر رسیده است.

حوالی ظهر دو نفر از كاركنان سفارت یعنی حسین قلی خان نواب و دیگری میرزا یحیی خان منشی بین متحصنین می آیند و به تجار می گویند: «حالا كه شما آ مده اید و متحصن شده اید بهتر این است كه مقصود را اهمیت دهید و صرف امنیت خواستن برای خودتان را تنها عنوان نكنید. بلكه معاودت آقایان را عنوان كنید كه لازمه آن امنیت خودتان است و هم چند نفری از سادات و اهل علم را نیز با خود همراه كنید هرچه عده زیاد شد و هر قد از سادات و طلاب با شما باشند بهتر است.»

این سخنان كه احتمالا با هماهنگی مسئولین عالی رتبه سفارت گفته شده باعث شد تجار تلاش كنند مردم و به ویژه طلاب را به داخل سفارت جذب نمایند.

جالب است دولت نیز كه با متحصنین در مسجد شاه آنگونه مقابله كرد و دور مسجد را محاصره كرد با ورود مردم به سفارت هیچ برخوردی نكرد، حتی وقتی قائم مقام سفارت برای میرزا نصرالله خان مشیری وزیر خارجه عین الدوله پیغام می بردكه تجار به سفارتخانه پناه آورده اند جلوگیری نماید، او به مسامحه می گذراند و از طرف دولت و خود سفارت هیچ گونه مقاومتی به عمل نمی آید. حتی از صبح امروز سربازانی كه در شهر مستقر بودند نیز از شهر خارج شدند.

اما بعد از سخنان كارمندان سفارت تجار به گفته ناظم الاسلام «جمعی از طلاب مدرسه صدر و دارالشفا را با خود نموده بعضی را با پول و بعضی را بدون پول به سفارتخانه بردند.» از طرفی هم نزدیكان بهبهانی مردم و طلاب و تجار را برای رفتن به سفارت تشویق می كردند. در تاریخ بیداری نقل شده است: «محمدتقی سمنانی از اجزای آقای بهبهانی كه برای همین گونه مطالب در شهر مانده است پنجاه تومان به آقا سیدمحمدتقی و دستورالعملی به آقامیرزا محمود داده است و آن دو نیز عده زیادی از سادات و اهل علم را به سفارت برده اند.»

البته تجار برای اینكه مردم را به سمت سفارت جلب كنند تعدادی اوراق قرآن را كه گفته می شد در واقعه مسجد جامع هدف گلوله قرار گرفته بود به مردم نشان داده و آنها را تحریك می كردند. مشاهده این اوراق هیجان عجیبی بین مردم ایجاد می كرد. امروز دكان ها دوباره بسته شد و اصناف دسته دسته به سمت سفارت رفته و هر صنف برای خود چادری بنا و در آن جمع می شدند. طلاب و مدارس نیز دسته دسته به سمت سفارت می روند. حتی طلاب مدرسه ناصریه كه مدرسه ای دولتی بود و توسط ظهیرالاسلام داماد مظفرالدین شاه اداره می شد نیز مدرسه را رها و به سمت سفارت حركت كردند. امروز آشپزخانه عمومی نیز در حیاط سفارت برپا شد.كلیه امور مالی متحصنین توسط حاجی محمدتقی بنكدار و برادرش حاج حسن انجام می شد و اگر پولی هم به صورت سری می رسید به این دو برادر تحویل می شد.اعضای انجمن ها نیز كه در بیرون سفارت جرات نمی كردند با هم دیدار داشته باشند در سفارت دور هم جمع شده و فعالیت های خود را هماهنگ می كردند.اعضای انجمن مخفی نیز در چادری گرد هم آمدند و در اواخر روز نامه خطاب به مظفرالدین شاه نوشتند و نسخه هایی از آن را بین مردم متحصن در سفارت توزیع كردند. در این نامه بعد از عرض احترام به شاه با ذكر حدیثی از حضرت امام رضاع نوشته بودند: «دعاگویان اصالتا از طرف خود و وكالتا از طرف برادران ایمانی عرضه می داریم كه دو سال است علمای اعلام قبه الاسلام دارالخلاقه از دست ظلم و تعدی حكام جور به حضور مبارك شاهنشاه متظلم شده استدعا نمودند كه بساط عدل گسترده شود...» سپس با یادآوری دستخط شاه مبنی بر تشكیل عدالتخانه و گفتن اینكه خائنین دولت دستخط او را به اجرا نگذاشته اند خطاب به شاه می نویسند: «علمای اعلام و سایر رعایا كه تمام ناموس و عرض پادشاه اند، یاغی و طاغی قلمداد نموده و كار را به جایی رساندند كه جمعی از آل رسول و دوستان علی ابن ابیطالب را در مسجد كه خانه یزدان و محل امن و امان عبادالله است به گلوله بستند.» و در انتها از پادشاه می خواهند «استدعای رعایا آن است كه مجلس معدلتی كه حاوی بر اجرای احكام قانون محمد ص و مشتمل است بر حفظ نفوس و اموال و اعراض و ناموس مسلمین و امنیت دوستان محمد و آل محمد ص اقامه شود.»

در پایان امروز تعداد متحصنین از سقف پانصد نفر گذشته بود و هر ساعت به تعداد متحصنین افزوده می شد.

مهدی محمودیان