شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تقسیم بندی انواع موسیقی در ایران


تقسیم بندی انواع موسیقی در ایران

در دوره های مختلف تاریخی می توان به سبكهای مختف نیز از لحاظ تقسیم بندی موسیقی پرداخت اما بدیهی است كه در شرق , همچنین ایران , سبكها همانند سبكهای موسیقی غرب شكل نمی گیرد چون تفكر شرق همانند غرب نیست

یكی ازمشكلات موسیقی امروز ما عدم وجود تقسیم ، تعریف و دسته بندیهای موسیقی است . به طور كلی موسیقی ایران از دیدگاه برخی از موسیقدانهای ایرانی به دو نوع تقسیم می شود: یكی موسیقی عامیانه كه شامل موسیقی ردیف دستگاهی ، موسیقی نواحی مختلف ایران و موسیقی مذهبی و آیینی است ، و دوم موسیقی هنری كه شامل موسیقی كلاسیك بین المللی و موسیقی ملی است .

اما این نگاه ، نظر موسیقی شناسان قرن نوزدهم اروپاست كه موسیقی را به دو دسته تقسیم می كرده اند: موسیقی عامیانه شفاهی كه بیشتر از شرق به اروپا رفته است، كه آن موسیقی پس از قرن ۱۴ و ۱۵ مكتوب شد و در قرن ۱۶ یعنی دوره رنسانس ، باخ آن را به موسیقی هنری تبدیل كرد و نوع دوم موسیقی ، موسیقی هنری است . به دلیل این تقسیم بندی ، غرب موسیقی فرهنگهای دیگر را به دلیل شفاهی بودن هارمونی نداشتن و ... عامیانه تلقی می كند و هنری نمی داند . در حالی كه از نظر علم اتنوموزیكولوژی این نظر قابل قبول نیست . زیرا موسیقی بسیاری از نقاط مختلف ایران ویژگیهای زیبا و هنری دارد كه كاملاً بر همه روشن است.

اگر چه امروزه نیز برخی معتقدند موسیقی «ردیف» ابتدایی و عامیانه است، اما با مطالعه می توان اثبات كرد كه این موسیقی علمی، با شكوه ، با معنا و هنری است و جایگاه خاصی در بین موسیقی فرهنگهای مختلف دارد. در یك بررسی می توان متوجه شد كه در ایران علم نظری موسیقی ما از زمان فارابی و ابن سینا وجود داشته است. موسیقی ما بعد از اسلام به موسیقی مقامی تبدیل شد و در اوایل دوره قاجار با تغییاتی به موسیقی ردیف تبدیل گشت. این بدین معناست كه ما دوره های مختلف ، سبكها و انواع مختلف موسیقی نیز در كشورمان داشته ایم .

به طوركلی دیدگاه گذشته غرب در مورد تقسیم موسیقی شرق صادق نیست . زیرا فرهنگ شرقی دو یا چند نوع موسیقی خاص خود را دارد كه نوع جدی و هنری آن كاملاً با فرهنگ موسیقی هنری كلاسیك غربی یا بین المللی متفاوت است . بنابراین بهتر است با توجه به روشهای علمی ، تجربی و مشاهده فرهنگهای شرقی موجود ، به بررسی و تحقیق پرداخت و انواع موسیقی ایران را پس از شناخت، تقسیم بندی و حتی الامكان تعریف ، توصیفق و مقایسه كرد.

الف : موسیقی ایرانی می تواند از لحاظ مختلف تقسیم شود:

▪ از لحاظ جغرافیایی : موسیقی نقاط مختلف ایران .

▪ از لحاظ تاریخی : دوره های مختلف موسیقی

▪ از لحاظ ارزشی : بد و خوب بودن موسیقی ، در هر مكان و هر دوره ای

▪ از لحاظ فلسفی : تقسیم موسیقی آن طور كه هست ، هنری و عامه پسند .

▪ از لحاظ علمی : شامل علم نظری و علم عملی موسیقی .

▪ از لحاظ كاربردی : كاربردهای متفاوت موسیقی مثل موسیقی فیلم ، كودك و ...

▪ از لحاظ آموزشی : انواع روشهای آموزش موسیقی .

۱- تقسیم بندی موسیقی از لحاظ جغرافیایی :

موسیقی در دنیا می تواند به طور كلی به موسیقی اروپا ، آفریقا، اقیانوسیه ، آسیا و آمریكا (شمالی ، جنوبی) تقسیم شود . موسیقی آسیا نیز به نوبه خود می تواند به موسیقی خاور دور ، خاور میانه و آسیای مركزی تقسیم شود. در مكتبهای قدیم ، موسیقی خاورمیانه ۴ كانون بزرگ موسیقی داشته است : مصر ، لبنان ، عراق و ایران . موسیقی ایران نیز به موسیقی نواحی مختلف مانند لرستان ، سیستان و بلوچستان ، خراسان ، مازندران ، گیلان و ... تقسیم می شود كه هر كدام قابل تقسیم به مناطق كوچكتر هستند. به طور مثال موسیقی خراسان به موسیقی شمال خراسان ، موسیقی تربت جام و ... تقسیم می شود.

۲- تقسیم بندی موسیقی از لحاظ تاریخی :

▪ موسیقی قبل از اسلام : آن طور كه در مقاله های پژوهشسی و كتابها مشاهده می شود ، موسیقی ایران قبل از اسلام شامل ۷ خسروانی ، ۳۰ لحن و ۳۶۰ دستان بوده است .

▪ موسیقی بعد از اسلام : به نظر می رسد خسروانی ها در دوره بعد از اسلام تغییر نام میدهند و به موسیقی مقامی تبدیل می شوند. ۱۲ مقام مشهور ۶ اواز ، ۲۴ شعبه و تعدادی دستان در دوره بعد از اسلام موجود بوده اند .

▪ موسیق معاصر : از اوایل قاجار (كه تاریخ دقیق مشخصی ندارد) موسیقی مقامی به موسیقی ردیف تبدیل می شود كه شامل ۷ دستگاه و ۵ آواز است . مجموع آنها همان ۱۲ ، یعنی ۱۲ مقام گذشته است . موسیقی ردیف در واقع همان مقامهای جهان اسلام است كه امروزه نیز همچنان مورد استفاده اند.

در دوره های مختلف تاریخی می توان به سبكهای مختف نیز از لحاظ تقسیم بندی موسیقی پرداخت . اما بدیهی است كه در شرق ، همچنین ایران ، سبكها همانند سبكهای موسیقی غرب شكل نمی گیرد چون تفكر شرق همانند غرب نیست . شرق آنچنان به دنبال تغییر و تحول و دگرگونی نیست ، بلكه انگار می خواهد یك سبك موسیقی را به كمال برساند و این كمال را نیز اول در خود شخص هنرمند و موسیقیدان جستجو می كند.

۳- تقسیم بندی موسیقی از لحاظ ارزشی :

در زندگی روزمره و در صحبتهایی كه با هم می كنیم ، بیشتر با خوب و بد سر و كار داریم و خوبی و بدی بخش مهمی از زندگی ما را گرفته اند . اما این خوب و بدها عقلی یا منطقی به نظر نمی رسند ، بلكه فقط احساسها و هیجانهای شخصی است و متاسفانه اغلب غرض آلود هم هست . اگر موضوع بخواهد راه درست علمی خود را بیابد نیازمند دانستن مسائل دیگری است ، از جمله :

▪ از لحاظ منطق : به حق و باطل و درست و نادرست می پردازد . متدلوژی و روش كار و تحقیق امروز ما غربی است اما گذشتگان ما همانند فارابی ، ابن سینا ، مراغه ای و ... علم منطق می دانستند و مسائل را از طریق آن اثبات می كردند و به حق و باطل آن می رسیدند كسی كه بخواهد اینگونه حق و باطل را بگوید ، باید علم حكمت بداند و به عنوان حكیم خوبی و بدی چیزی را بیان كند .

▪ از لحاظ احلاق : به خیر و شر و پسندیده و ناپسند می پردازد و برای ما شرقی ها اهمیت زیادی دارد . تمام ادبیات ما هنرش را صرف پند دادن كرده است تا اخلاقمان را پسندیده كنیم . موسیقی ما نیز با مهر با ما سخن می گوید كه آزادیمان را به دست آوریم ، از دنیا توقع نداشته باشیم و ...

▪ از لحاظ زیباشناسی : به زشت و زیبا و ملایم و ناملایم می پردازد زیباشناسی علم است نه سلیقه شخصی. ابتدا باید زیبایی را تعریف كرد و سپس امری مانند موسیقی را زیبا یا نازیبا دانست .

امروز ما از لحاظ تقسیم بندی ارزشی نیازمندحكیم در زمینه موسیقی هستیم تا بتوانیم ارزشهای موسیقایی را پیدا كنیم ، افرادی ماننداستادان قدیم كه با وجود اینكه در مورد یك موسیقی فقط خوب یا بد می گفتند ، اما نوع بیانشان آگاهانه و حكیمانه بود. حكمت طبق آنچه در كتب قدیم ، آمده است پیامبری است، حق و باطل را تشخیص می دهد و وسوسه و الهام را از هم جدا می كند.

۳- تقسیم بندی موسیقی از نظر فلسفی:

● موضوع فلسفه ، هعستی است نه خوبی و بدی . اگر از این دید موسیقی را تقسیم كنیم به دو نوع موسیقی می رسیم:

▪ موسیقی هنری (عالمانه ، جدی ، اندیشمندانه ، حكیمانه ): موسیقی كه در تعریف خود تعادل ، تكرار ، برجستگی ، و ... یعنی خواص یك موسیقی هنری را دارد.

▪ موسیقی عامه پسند (تفننی، مردم پسند) : همانند یك موسیقی بازاری است كه برای جلب مشتری و گیشه اجرا می شود.

از آنجا كه روح ارزشی ما شرقی ها قوی است ، هر چیز را ارزشی می كنیم ، اما این تقسیم بندی را نباید ارزشی تلقی كرد. هر موسیقی جدی حتماً خوب نیست و هر موسیقی پاپ بد نیست . موسیقی دستگاهی یك موسیقی هنری و عالمانه است . اما تمام موسیقی هایی كه در این سنت اجرا می شوند هنری نیستند ، هنری بودن آن به شرط آن است كه بیان اندیشه ای در آن باشد. بنابراین نوع اجرا مهم است نه نوع موسیقی . به طور مثال غزل به خودی خود عارفانه نیست ، حافظ آن را عارفانه می كند، ولی ممكن است كسی غزلی مبتذل بگوید.

موسیقی عامه پسند نمی تواند هنری باشد و باید عواملی را در خود تغییر دهد تا موسیقی هنری شود. اما موسیقی هنری تغییر پذیر است به طوریكه می تواند به صورت عامه پسند اجرا شود. اگر كسی شور را عالمانه اجرا كند موسیقی جدی اجرا كرده است . به هر جهت ، هر موسیقی كه بتواند در دل ما مهر، امید، كوشندگی و حركت ایجاد كند، می تواند موسیقی خوبی باشد و اگر این كار را نكند، خوب نیست .

منبع : سایت خانه موسیقی

مجید كیانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید