سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا

روی سکوی گذشتگان


روی سکوی گذشتگان

فکر می کنم بین نسل دوم و سوم و حتی قبل تر کسی نباشد که اهل موسیقی باشد و «کجایید ای شهیدان خدایی» را که کاری است براساس اشعار مولانا نشنیده باشد

فکر می‌کنم بین نسل دوم و سوم و حتی قبل‌تر کسی نباشد که اهل موسیقی باشد و «کجایید ای شهیدان خدایی» را که کاری است براساس اشعار مولانا نشنیده باشد. هوشنگ کامکار به نظر من با «گلستانه» خودش را در قامت یک آهنگساز و موسیقیدان متفاوت نشان داد؛ کاری روی اشعار سهراب سپهری و با صدای شهرام ناظری. او با گلستانه کار می‌کرد که زیر و بم و ظرافت‌های شعری- موسیقی، اشعار سهراب که شاید تا پیش از آن فقط روی کاغذ و شعرخوانی در محافل ادبی مناسب بودند، در چارچوب موسیقی هم خودشان و قابلیت‌شان را نشان دادند. او سهراب موسیقی را هم جدا از سهراب هشت کتاب و شاعر معرفی کرد. برنده جایزه اول جشنواره سینمایی فجر با موسیقی متن فیلم «پل آزادی» جزء چهره‌های متفاوت و روشنفکر و تحصیلکرده موسیقی ماست؛ چهره‌ای که به نظر من نمونه مشابهی از خودش ندارد. از این جهت که او همانقدر که تحصیلات موسیقی اصیل و کلاسیک را در امتداد هم در ایران، ایتالیا و آمریکا ادامه داده است و از دانشکده هنرهای زیبای تهران به دانشکده سانفرانسیسکو رسیده، اما به جای درگیر شدن و دست و پا زدن بین موسیقی مدرن و کلاسیک غرب؛ موسیقی اصیل، توانسته تلفیق و ترکیب درستی با تکیه بیشتر بر اصالت‌ها به‌وجود آورد. او چه در تفکرات و چه در موسیقی‌اش از اصالت‌ها جدا نشده است؛ اصالت‌هایی که او شدید ولی منطقی به آنها احترام می‌گذارد و معتقد است باید روی سکوی گذشتگان برای رسیدن به پله‌های بالاتر قدم گذاشت. او دقیقا تفکراتش را از دایره حرف و کلام به موسیقی‌اش هم منتقل کرده است.

● دو روی سکه

پای صحبت سرپرست گروه کامکارها که بنشینی بسیار آرام و شمرده صحبت می‌کند. گاهی هم که بحث مهمی می‌کند بین جملاتش که می‌خواهد روی حرفش تاکید کند و حرفش را تایید کند و تایید تو را هم بگیرد، با همان ته لهجه قشنگ کردی که پس از سال‌ها دور زندگی کردن از زادگاهش، هنوز هم فراموشش نکرده، می‌گوید «هان». اما همین آرامش در مواقعی که پای دفاع از گروه خانوادگی‌شان یعنی کامکارها و موسیقی درست و اصولی، اصیل وسط باشد، شاید معترض‌ترین صدای موسیقی داخلی ایران می‌شود. او همواره برای بهتر بودن و بهتر اجرا شدن و معرفی موسیقی اصیل، نقش یک منتقد منطقی موسیقی اصیل را داشته است. پای صحبت‌های خصوصی و خارج از چارچوب گفت‌وگو و مصاحبه‌اش که بنشینی، انتقادات بسیاری را به چهره‌های غیرقابل و تابو شده موسیقی اصیل دارد. او معتقد است کار خوب را بدون در نظر گرفتن نام و سابقه و جایگاه طرف باید ارزیابی کرد. جایگاهی که امروزه چهره‌های هر سبک از موسیقی و در کنار آن موسیقی اصیل، با استفاده از آن گاهی بی‌کیفیت و پیش پا افتاده‌ترین کارهایشان را به خورد مخاطب می‌دهند. او صراحت و صداقت و رک‌بودنش را از مردمان دیارش به خوبی به ارث برده است؛ انتقاداتی که گاه علنی شده‌اند و چهره‌های رویایی موسیقی اصیل را به چالش کشیده‌اند.

● نتیجه‌گرا

قصد تعریف بیجا و چشم بسته را ندارم. همیشه معتقدم در هر کاری و مخصوصا در کارهایی مثل روزنامه و خبرنگاری باید طبق مستندات صحبت کرد تا برنده و پذیرفته شد. در گفت‌وگویی که برای یکی از هفته‌‌نامه‌های معتبر با او داشتم، گفت اصلا اهل گفت‌وگو نیست. گلایه داشت از خبرنگارانی که سواد و تحصیلات موسیقی ندارند و سوالات تکراری درباره گروه‌شان و تعداد اعضای‌شان می‌پرسند و سر چند دقیقه سوالاتشان ته می‌کشد. می‌گفت بدون آنکه اطلاعات داشته باشند منتظرند تا طرف مصاحبه شونده از خودش تعریف کند، اکثرا تعریف بیجا و آن را بدون دیدن مستندات و مدارک بردارند و در مطبوعاتشان چاپ کنند و او را به عنوان همان چیزی که گفته شده برای مردم جا بیندازند. قبل از تمرین گروهشان در آموزشگاه کامکار، برای جشن خانه موسیقی حدود یک ساعت با هم گفت‌وگو کردیم و آخرسر وقت کم آمد و تمرینی که باید شروع می‌شد گفت‌وگو را پایان داد. قبل از خداحافظی گفت: گفت‌وگوی خوبی بود ولی مهم این است که چطور بازتابش بدهی و بنویسی‌اش. در ضمن تعریف الکی هم نکن. واقعیت‌هایی را که بهشان مطمئنی بنویس و بگذار خود مردم نتیجه‌گیری کنند. برای او نتیجه و محصول نهایی مهم‌تر است.

از این صداقت و اعتماد به نفس خوشم آمد. فقط تا یادم نرفته از «منظومه مولانا» بنویسم که شاید متفاوت‌ترین کاری بود که در سال مولانا برای او انجام شد ولی آن‌طور که باید درباره‌اش مانور داده نشد؛ منظومه‌ای که از این جهت متفاوت‌ترین بود که بسیاری از خوانندگان به دلیل فرم و نوع انتخاب اشعار مولانا و موسیقی از خواندنش ترسیدند، خیلی‌ها هم به او پیشنهاد دادند چنین کاری انجام ندهد، ترسی که بعد از شنیده شدن کار و دیدن بازتاب و نتیجه اجرا جای خودش را به پشیمانی داد. هوشنگ کامکار می‌گوید: کاری را که احساس، عاطفه و اندیشه‌اش همگی انجام دادنش را قبول کرده‌اند، انجام خواهد داد.

رسول ترابی