پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
زیر پوست اعتیاد
![زیر پوست اعتیاد](/web/imgs/16/151/y86g31.jpeg)
چندی پیش فرمانده نیروی انتظامی سردار اسماعیل احمدیمقدم با عنوان اینکه نیمی از زندانیان در ایران محکومان موادمخدر هستند، گفت: «حدود ۸۰ درصد از مجرمان زندانی هم معتاد هستند.» هرچند در نگاه اول این آمار از مجرمان معتاد میتواند کمی غافلگیرانه باشد اما حتی اگر مروری ساده به خبرهای حوادث داشته باشیم، میتوانیم ببینیم حلقه جرم و اعتیاد چگونه به یکدیگر وصل شدهاند...
در «موضوع ویژه» این هفته نگاهی داشتهایم به ریشههای روانی و اجتماعی اعتیاد و مشکلاتی که میتوانند زمینهساز آن باشند.
فیلم خونبازی ساخته رخشان بنیاعتماد یکی از فیلمهای موفق چند سال اخیر با موضوع اعتیاد بوده است. در این فیلم سارا (باران کوثری)، دختری معتاد در آستانه ازدواج است و برای اینکه نامزدش از اعتیاد او باخبر نشود با کمک مادرش به فکر ترک اعتیاد میافتد.
● از تأثیر خانواده بر گرایش به اعتیاد تا پیامدهای خانوادگی این معضل خانمانسوز
رابطه اعتیاد و خانواده
دکتر امید علی احمدی
جامعهشناس خانواده
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی
به دو شیوه میتوان درباره رابطه اعتیاد و خانواده بحث کرد؛ یکی تاثیر خانواده بر گرایش به اعتیاد و دیگری پیامدهای خانوادگی اعتیاد. درباره مورد اول یعنی عوامل خانوادگی گرایش به اعتیاد لازم است به چند نکته اشاره کنیم:
● خانواده میتواند علت یا عامل اصلی گرایش به اعتیاد باشد
این مساله در وضعیتی است که شرایط برای اعتیاد اعضای خانواده مهیا باشد. به علت اعتیاد یک یا هر دو والدین یا عضوی از اعضای خانواده یا خویشاوندان ممکن است فرد در شرایط آموختن و عمل به مصرف موادمخدر قرار گیرد.
● خانواده ممکن است زمینهساز گرایش به مصرف موادمخدر باشد
در این حالت ما با خانوادهای مواجه هستیم که آگاهانه یا غالبا ناآگاهانه، شرایط را برای اعتیاد فراهم میکند. در این مورد لازم است به چند وضعیت اشاره کنیم:
فقر و وضعیت بد رفاهی: خانواده ممکن است به دلیل فقر یا وضعیت بد رفاهی زمینه مواجهه و زیست در محیط ناسالم را ایجاد کند که در آن احتمال گرایش به اعتیاد افزایش مییابد. بدمسکنی و زندگی در محلههای ناسالم از اینگونهاند.
شرایط تربیتی: خانواده ممکن است از لحاظ تربیتی شرایط را برای سوءمصرف افراد فراهم کند. خانوادههایی که بچهها در آنها وابستگی شدید دارند و مهارتهای اجتماعی لازم برای زندگی اجتماعی را کسب نمیکنند در معرض خطر اعتیاد قرار میگیرند و به طریق دیگر ممکن است خانواده کشش عاطفی لازم را برای فرد ایجاد نکند و فرد در گریز از خانواده به دامان معتادان کشانده شود.
احساس بیهودگی: خانواده ممکن است از لحاظ شرایط تربیتی، اعتقادی و فلسفه زندگی شوق کافی برای زندگی و تلاش برای معیشت را به کودک نداده باشد. در این صورت کودک در جوانی قادر به ساخت و بازسازی فلسفه زندگی نخواهد بود. احساس بیهودگی یا ناتوانی در تحمل رنجهای زندگی، ممکن است فرد را به سوی اعتیاد بکشاند.
روابط سرد: تنک مایگی مناسبتهای خانوادگی و خویشاوندی، روابط والد- فرزندی، روابط زناشویی، برادر- خواهری و... ممکن است احساس بیپناهی، عدم حمایت و افزون بر آن عدم کفایت کنترل و نظارت خانوادگی را در پی داشته و زمینهساز اعتیاد شود.
● خانواده میتواند بهصورت غیرمستقیم در گرایش به اعتیاد موثر باشد
درباره این مطلب میتوانیم به نمونههای زیر اشاره کنیم:
دوری از خانواده: افرادی که به دلیل ضرورتهای اقتصادی و مانند آن، ممکن است در نقطهای دور از خانواده زندگی کنند (به چنین خانوادههایی خانوادههای دورزی گفته میشود) ممکن است در صورت مساعد بودن سایر زمینههای ذهنی و عینی به اعتیاد روی آورند.
خانوادههای از هم گسیخته: افراد و خصوصا مردان طلاق گرفته، مستعد گرایش به اعتیادند اگر نتوانند مناسبتهای اجتماعی و عاطفی خود را بازسازی کنند.
● فقر، آسیب زننده تر از اعتیاد
اگر بخواهیم درباره پیامدهای اعتیاد بر خانواده صحبت کنیم میتوان به مواردی چند اشاره کرد. ابتدا به نتیجه تحقیقی اشاره میکنم که چند سال پیش در یکی از شهرهای آلوده به اعتیاد انجام دادهام.
برای بررسی آثار اعتیاد بر خانواده ۲ گروه ۲۵۰ عضوی از خانوادههایی که حداقل ۵ سال از ازدواجشان گذشته، صاحب فرزند بوده و از هم پاشیده (طلاق گرفته) نبودند، انتخاب کردیم. بهصورتی که گروه نخست دارای سرپرست معتاد و گروه دوم دارای سرپرست سالم بودند. با پرسشنامهای که در آن حدود ۶۰ متغیر درباره شرایط خانواده و کارکردهای آن مورد پرسش قرار میگرفت، افراد نمونه را مورد بررسی قرار دادیم. پس از محاسبههای آماری مشخص شد خانوادههای مورد بررسی تنها در چند زمینه باهم تفاوت جدی داشتند از جمله رضایت از زندگی همسران، روابط خویشاوندی و چند متغیر دیگر. علت آنکه تفاوت زیادی مشاهد نشد این بود که خانوادههای انتخاب شده در هر دو گروه را خانوادههای فقیر تشکیل میدادند. مهمترین نتیجهای که از این تحقیق به دست آمد این بود که فقر بر خانواده از اعتیاد تاثیرگذارتر است و در صورتی که خانوادهای در اثر اعتیاد عضو یا اعضای آن به فقر بیشتری دچار شود، اثر اعتیاد بیشتر و بیشتر خواهد شد. در خانوادههای نسبتا متمول، ممکن است آثار اعتیاد از نظر تنوع کمتر باشد و با افزایش دوره اعتیاد و شدت نوع آن آثار مخرب و عمیق آن آشکار شود بنابراین نمیتوان درباره اثر اعتیاد برکل خانوادهها به یک صورت سخن گفت. در پاسخ به این سوال باید پرسید در کدام خانوادهها تاثیر اعتیاد سهمگینتر است؟ باید گفت خانوادههایی که از وضعیت رفاهی و اقتصادی مناسبی برخوردار نیستند، خانواده در مراحل نخستین زندگی(بدو ازدواج یا در مرحله کودکی یا نوجوانی فرزندان) در شرایط خانواده زناشوهری که روابط اندکی با شبکه خویشاوندی دارند، خانوادههایی که مناسبتهای اجتماعی زیادی ندارند مثل خانوادههای مهاجر، خانواههایی که بهدلیل آسیبهای دیگر در معرض فروپاشی هستند و همچنین خانوادههایی که توان گفتوگو بین اعضای آن ناچیز و تفاهم بین آنها کم است. اما در هر حال پیامدهای احتمالی اعتیاد برای خانواده را میتوان بهصورت زیر برشمرد:
● تضعیف سطح رفاهی خانواده
تنزل میزان و کیفیت مناسبتهای خانوادگی
تاثیر در شرایط فرهنگی و تربیتی خانواده و انتقال هنجارهای نامناسب به نسل جوانتر
کاهش سطح توانمندی خانواده در مواجهه با مسایل و مشکلاتی که خانواده ممکن است با آنها مواجه شود.
ایجاد و تداوم بینظمی یا کاهش سطح نظارتهای خانوادگی و تنزل سطح کارکردهای خانواده
تسریپذیری اعتیاد به آسیبهای دیگرمهمترین وظیفه خانواده برای حفاظت از اعضا در مقابل اعتیاد، ایجاد سد روانی، اجتماعی، رفاهی و دانشی است. هیچ خانوادهای نباید خود را در مقابل خطر اعتیاد نفودناپذیر بداند و لازم است دانش لازم برای پیشگیری از این آسیب جدی را به دست آورد.
● چگونه با فرزندمان درباره اعتیاد حرف بزنیم؟
ترجمه: دکتر فاطمه خالقی
پروفسور مارتین سوآرز، استاد روان پزشکی کالج سلطنتی لندن، به ۵ سوال رایج والدین درباره اعتیاد به موادمخدر پاسخ داده است.
۱. میتوانم تمام اطلاعاتی که درباره اعتیاد به موادمخدر دارم، به فرزندم منتقل کنم؟والدین پیش از گفتوگو با فرزندشان، باید به سن و تجربههای او توجه کنند. گفتوگوی پدر و مادر و فرزند درباره موادمخدر و الکل، باید از مسایل ابتدایی آغاز شود و پله پله به موضوعات مهمتر برسد. فرزند شما باید درباره خطرهایی که وابستگی به موادمخدر و الکل برای او به وجود میآورد، اطلاعات کاملی داشته باشد. برای آغاز گفتوگو، از موقعیت خطرناک و آسیبزنندهای که اعتیاد به موادمخدر و الکل به وجود میآورد، صحبت کنید تا مطمئن شوید فرزندتان عواقب منفی اعتیاد به موادمخدر را میداند و از آن دوری میکند.
۲.حتما باید درباره اعتیاد خودم با فرزندم حرف بزنم؟
لزومی ندارد فرزندتان از جزئیات اعتیاد سابق شما آگاه شود. بهتر است در مورد گذشتهتان حرف نزنید تا مجبور به دروغگویی نشوید. پژوهشهای دانشمندان نشان داده والدینی که با فرزندشان درباره موادمخدر و الکل صحبت میکنند، در پیشگیری از اعتیاد آنها به موادمخدر و الکل موفقتر از والدینی هستند که از این کار سر باز میزنند.
۳. وقتی مطمئنم فرزندم در اتاقش از مواد مخدر استفاده میکند، آیا باید خودم را به ندیدن و ندانستن بزنم؟جواب روشن و واضح است، خیر. والدینی که به مصرف موادمخدر و الکل فرزندشان در خانه عکسالعمل نشان نمیدهند، هرگز نمیتوانند مصرف مخدر و الکل او را بیرون از خانه کنترل کنند. به فرزندتان بگویید اتاق خوابش حریم خصوصی اوست اما به هیچوجه نمیتواند از این مکان برای مصرف موادمخدر و الکل استفاده کند.
۴. برای درمان اعتیاد فرزندم باید به متخصص مراجعه کنم؟یکی از بزرگترین اشتباههای والدین آن است که سعی میکنند خودشان فرزندشان را درمان کنند. پدر و مادرها باید بدانند فقط متخصصان میتوانند نوجوانی که در موادمخدر و الکل غوطه میخورد، درمان کنند. روانپزشکان و رفتارشناسان باور دارند برای داشتن خانوادهای شاد، تندرست و عاری از موادمخدر، باید از روشهای توصیه شده کارشناسان کمک گرفت.
۵. گشتن وسایل اتاق فرزندم حریم خصوصی را از بین نمیبرد؟احترام به حریم خصوصی، باعث تقویت اعتماد میان والدین و فرزند میشود. با این حال، والدین نباید از وارد شدن به اتاق فرزند بدون اطلاع او وحشت کنند. آنها بلافاصله پس از مشاهده مصرف موادمخدر و الکل باید وارد عمل شوند و با گفتوگو با فرزند و متخصصان مشکل را از میان بردارند.منبع: Time
● اعتیاد علیه تغذیه
دکتر
تیرنگ نیستانی
متخصص تغذیه
دانشیار انستیتو تحقیقات تغذیه و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
موادمخدر میتواند شامل مواد ساده قانونی مثل سیگار یا مواد غیرقانونی دخانی و الکل باشد. دخانیات معمولا بر وضع تغذیه و گوارش فرد مصرفکننده تاثیر سوء میگذارد. یکی از رایجترین زیانها و در واقع وجه مشترک تمام مواد اعتیادآور، تاثیر منفی بر اشتهاست. در تاریخچه تنباکو آمده که اولین عارضه کشفشده تجربی آن کماشتهایی است. در ارتش انگلیس، کشیدن سیگار اجباری بود تا در جیره ارتش صرفهجویی شود!
به غیر از کاهش اشتها، برخی موادمخدر بر انتخاب موادغذایی افراد تاثیر میگذارند. مصرف انواع تریاک باعث میشود کل کالری دریافتی فرد کاهش یابد و تمایل به مصرف شیرینی بالا رود. از دیگر مشکلات مواد تریاکی و مشتقات آن، کاهش حرکات روده است که باعث یبوست میشود. همانطور که میدانید دفع تابعی است از دریافت. فردی که دریافت غذایی منظم دارد، باید دفع منظمی داشته باشد مگر در موارد خاص. در معتادان، دریافت دچار مشکل میشود و در نتیجه چون حجم معمول غذا را دریافت نمیکنند، غذای آنها ترکیب بهینه و مناسب هم ندارد و دچار عقبافتادگی دفع و یبوست میشوند. البته برخی افراد هم ترکیبهای افیونی مصرف میکنند و به نوعی اعتیاد هم دارند ولی میزان مصرف آنها در حد و اندازهای است که روی تغذیهشان تاثیر نمیگذارد یا در محیطی زندگی میکنند که خانواده مراقب وضع تغذیه آنها هستند. این افراد دچار یبوست نمیشوند اما اگر وضع تغذیهایشان به هم بریزد، مساله بسیار سخت و دشوار میشود. سوءتغذیه و تاثیراتی که موادمخدر و اعتیادآورهای خوردنی مخصوصا الکل بر تغذیه فرد میگذارند، بسیار متنوع است. برهمکنش الکل بر موادمغذی، از یک سو بر جذب ریزمغذیها و از سوی دیگر بر واکنش مغز و دریافت موادمغذی تاثیر میگذارد و باعث سوءتغذیه میشود. در مورد الکل، گاهی عکس این قضیه هم دیده میشود. به عبارتی افراد مصرفکننده الکل گاهی دچار چاقی میشوند چون روی دریافت موادغذایی کنترل ندارند و سوءتغذیه را به لحاظ دریافت بیش از حد مواد غذایی تجربه میکنند که اگر این مساله مستدام باشد، فرد از سوی دیگر بام پایین میافتد. از جمله موادی که به دنبال مصرف الکل کمبود آن در بدن شایع است، ویتامینهای گروه B بهخصوص B۱، B۲ و B۶ هستند. جذب کربوهیدرات و پروتئین نیز با مصرف الکل تداخل پیدا میکند. برخلاف تصور عامه، درمان سوءتغذیه در افراد معتاد در وهله اول رساندن موادغذایی و ریزمغذیها به بدن آنها نیست چون منشاء این مشکلات جای دیگری است و فرد باید اعتیاد خود را ترک کند. در روند درمان اعتیاد و در دوره بازیافت یا بهبود قطعا تغذیه نقش مهمی دارد. اصلاح رژیم غذایی و جبران کمبودها میتواند در این زمان بسیار حیاتبخش باشد.
● روی خط خبر
▪ شیشهایها اعدام میشوند!
ایسنا: حسین ذبحی، معاون قضایی دادستان کل کشور گفت: «در قانون جدید مبارزه با موادمخدر، مجازات اعدام برای مجرمان مرتبط با شیشه لحاظشده و طبق قانون جدید، اگر جرم کسی قاچاق، تولید، خرید، فروش و صدور بیش از ۳۰ گرم شیشه باشد، به شدیدترین مجازات یعنی اعدام محکوم میشود. اگر امروز کسی با هر مقدار شیشه دستگیر شود، مانند این است که با همان مقدار هرویین یا مورفین دستگیر شده است پس به همان نحو مجازات میشود و مصادره اموال انجام میشود.»
▪ زن شیشهای و قتل نوزاد ۱۸ ماهه
خبرگزاری جمهوری اسلامی: زنی با مراجعه به پلیس آگاهی آذرشهر از به قتل رسیدن دختر ۱۸ماهه خود و دفن کودک در قبرستان یکی از روستاهای شهرستان خبر داد. این زن در تحقیقات پلیس اعتراف کرد به دلیل اعتیادی که دارد همراه فردی به هویت «م-الف» در حال مصرف شیشه بوده و گریه دخترش باعث شده این فرد با ضربههای سیلی او را به قتل برساند. این زن پس از قتل کودک با همدستی برادر متهم جسد را در قبرستان یکی از روستاهای شهرستان دفن کرده بود.
▪ پدر معتاد پسر معتادش را کشت
تابناک: صبح ۲۹ دی ماه، پس از گزارش یک قتل به مرکز ۱۱۰ زاهدان، بلافاصله ماموران به محل اعزام شدند. آنها با حضور در محل با جسد سوخته پسری ۲۶ ساله به نام مسعود در اتاقش روبرو شدند که مورد اصابت ضربههای چاقو قرار گرفته بود. در ادامه تحقیقات گسترده و با بررسیهای دقیقتر محل جرم و آزمایشهای علمی، پدر مقتول به نام محمد به عنوان مظنون دستگیر شد. او در بازجوییها وقتی با دلایل و مدارک مستند روبرو شد، اعتراف کرد: «اتهام قتل پسرم را با ضربههای چاقو قبول دارم چون اعتیاد شدید به کریستال داشت و اقدام به سرقت و مردمآزاری میکرد، برای حفظ آبروی خود و خانوادهام مجبور شدم او را به قتل برسانم. شب حادثه، خسته از کار روزانه به خانه برگشتم و دیدم پسرم مشغول مصرف کریستال است. من به خاطر حساسیت به نور، برق اتاق را خاموش کردم اما مسعود به خاطر مصرف مواد دوباره لامپ را روشن میکرد. همین باعث شد درگیری لفظی بین ما ایجاد شود. تا اینکه بعد از مصرف مواد مخدر، لامپ را خاموش کرد و خوابید.
نیمی از شب گذشته بود و خوابم نمیبرد. بلند شدم و پسرم را در حالی که عبوس و نحیف و رنگپریده بود، در خواب نگاه کردم. این پسر ثمره عمرم بود که به خاطر جدایی من از مادرش به چنین روزی افتاده بود. اعتیاد خانه ما را از بین برده بود و بانی ۲ طلاق شده بود. پسرم همچنان از طریق سرقت منازل مردم مخارج اعتیادش را تامین میکرد. به همین دلیل تصمیمم را گرفتم. بدون معطلی چاقو را برداشتم و با خشمی که بهخاطر رنج و عذاب این همه سال در من جمع شده بود، چند ضربه به سینه او زدم.»
▪ مرد شیشهای دخترش را شیطان میدید
جام جم: پدر معتادی که به علت مصرف شیشه دچار توهم شده و دختر ۴ سالهاش را خفه کرده بود، به وسیله کارآگاهان جنایی اداره آگاهی استان البرز دستگیر شد. هفته گذشته مردی با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و از کشف جسد دختربچهای میان نخالههای ساختمانی در مشگینآباد کرج خبر داد. دقایقی بعد، ماموران با حضور در محل مشاهده کردند کودک به شدت کتکخورده و خفه شده است. با اطلاع موضوع به بازپرس کشیک ویژه قتل و هماهنگی قضایی، جسد دختر خردسال به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات برای یافتن والدین مقتول و مشخص شدن هویت وی آغاز شد. در همین زمان زنی با حضور در مرکز پلیس برای یافتن دختر گمشدهاش درخواست کمک کرد. در تحقیق از زن شاکی معلوم شد پدر خانواده که معتاد است، همراه دختر ۴ سالهاش برای خرید از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشتهاند. ماموران با اطلاعات به دست آمده از شاکی متوجه شدند مشخصات دختر گمشده او با جسد پیداشده مطابقت دارد. در مرحله بعدی تحقیقات از مادر کودک کشته شده، معلوم شد پدر خانواده مواد مخدر (شیشه) و قرصهای روانگردان مصرف میکند و چند بار همسر و فرزندش را به مرگ تهدید کرده است. با توجه به اظهارات زن جوان، پدر کودک به عنوان تنها مظنون پرونده تحتتعقیب قرار گرفت و در یکی از بوستانهای شهر دستگیر شد. او اعتراف کرد: «۶ ماه است به مصرف موادمخدر (شیشه و قرصهای روانگردان) اعتیاد پیدا کردهام. همین موضوع باعث اختلاف و درگیری من و همسرم شده بود و دیگر علاقهای به همسر و دختر ۴ سالهام نداشتم. هر بار که موادمخدر به دست نمیآوردم، آنها را کتک میزدم و اثاثیه خانه را به هم میریختم. پس از مصرف شیشه، دچار توهم میشدم و با دیدن دخترم احساس میکردم او یک شیطان است و قصد جانم را دارد. همان موقع صداهایی به من میگفت اگر او را به قتل نرسانی، خودت کشته میشوی. چند هفتهای بود که با دیدن دخترم وحشت میکردم و به دنبال موقعیتی برای قتل او بودم، تا اینکه روز حادثه فرزندم را به بهانه خرید بستنی از خانه بیرون بردم. در میانه راه آنقدر او را کتک زدم که بدحال شد و روی نخالهها افتاد. همان موقع گلویش را فشار دادم و خفهاش کردم.»
▪ ۲۰ درصد کودکان خیابانی معتادند
خبر آنلاین: طبق آمارهای مراکز تحقیقاتی، از ۸۷ کودک خیابانی مورد مطالعه که میانگین سنیشان ۱۱ سال بوده است،
۱/۱۶ درصد مصرف سیگار و ۱/۹ درصد مصرف مواد مخدر داشتهاند. نکته قابل توجه در این گزارش وضعیت استفاده از دخانیات و مواد مخدر در میان این کودکان است؛ ۲/۱۳ درصد کودکان مبتلا به افسردگی، سیگاری هستند و ۵/۷ درصد مواد مخدر مصرف میکنند و در مجموع ۲۱ درصد از کودکان مورد مطالعه و ۱۵ درصد کودکان مبتلا به افسردگی، مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند. این در حالی است که طبق آمارهای جهانی،
۲۵ تا ۹۵ درصد از کودکان کار و خیابان به نوعی از مواد روانگردان و اعتیادآور استفاده میکنند. در همین زمینه نتایج تحقیقی که مصطفی آقاجانی، استاد مددکاری، انجام داده است، نشان میدهد اعتیاد به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی در زمینه تکدیگری، حدود ۲۰ درصد از کودکان خیابانی را درگیر کرده است. براساس این گزارش، بیشتر کودکان خیابانی درگروه سنی ۱۵ تا ۱۷ سال قرار دارند و با توجه به موقعیت کاری و زندگیشان در معرض انواع آسیبها قرار میگیرند. مطابق این گزارش، حدود ۲۰ درصد کودکان خیابانی به مواد مخدر اعتیاد دارند که از این میان نزدیک به ۱۵ درصدشان به سیگار و ۵ درصد دیگر به انواع مواد مخدر معتاد هستند. همچنین در این گزارش آمده است حدود ۴۰ درصد از این کودکان در خانوادههایی زندگی میکنند که حداقل یکی از اعضای آن به مواد مخدر اعتیاد دارد.
● از بدخلقی و افسردگی تا تشنج و پرخاشگری
عوارض روانی اعتیاد
دکتر حامد محمدی کنگرانی
روانپزشک، مشاور خانواده و ازدواج، عضو کمیته رسانه و کمیته آموزش انجمن روانپزشکان ایران
اعتیاد به معنای وابستگی به یک مادهمخدر است و این مواد میتوانند محرک یا تخدیری باشند. مصرف هرکدام از محرکها و مخدرها عوارضی دارند. برخی از عوارض این مواد شامل آثار منفی بر احساسات و خلق افراد است و برخی عوارض دیگر به آثار منفی و تغییراتی مربوط است که مخدرها و محرکها بر افکار انسانها برجای میگذارند. بعضی عوارض روانپزشکی هم هنگام مصرف و بعضی دیگر هنگام ترک مواد اتفاق میافتند.
● بدخلقی و افسردگی
یکی از شایعترین عوارض روانپزشکی که برای فرد معتاد ایجاد میشود، در علایم خلقی است. استعمال بسیاری از موادمخدر مانند حشیش میتواند باعث ایجاد اضطراب، نگرانی و افزایش اشتها شود. مصرف داروهای محرک یا آمفتامینهایی مانند شیشه و اکس هم عوارضی مانند اضطراب، دلشوره، نگرانی، تپش قلب، بیخوابی و کاهش اشتها دارد. از سوی دیگر، ابتلا به افسردگی شدید یا پرخوابی هم از علایم ترک موادمخدر یا محرکهایی مانند شیشه و اکس هستند. در این صورت مجبور به آغاز درمانهای مربوط به بیماری افسردگی برای فرد مبتلا هم خواهیم بود. برخی از مخدرها مانند تریاک، حالت نشئگی هنگام مصرف ایجاد میکنند و خلق را پایین میآورند؛ حالتی که شاید بتوان به آن «شِبه افسردگی» هم گفت. به همین دلیل بروز نشانههایی مانند بیقراری، اضطراب، نگرانی و بیخوابی در افرادی که قصد ترک تریاک دارند، دور از انتظار نخواهد بود.
برخی افراد هم برای درمان افسردگی، اضطراب یا بیخوابی خود به نوشیدن الکل روی میآورند که گاهی در دفعات اول استفاده از الکل، مشکل آنها تا حدی حل میشود اما با مصرف مداوم و ایجاد وابستگی به الکل، عوارضی مانند ابتلا به اضطراب، افسردگی و بیخوابی اتفاق خواهد افتاد. اختلالهای خلقی یا اختلال تفکر، هم در اثر مصرف موادمخدر و هم در اثر ترک آن ایجاد میشوند.
● توهم و هذیان
بزرگترین مشکلی که در حال حاضر با آثار و عوارض روانپزشکی مصرف مخدرها داریم، اثر منفی آنها بر افکار و تفکر مصرفکنندههاست؛ درست مانند همان اثری که بر تفکر مصرفکنندگان آمفتامینهایی مانند شیشه بر جا میماند. این عوارض میتوانند بهصورت مشکلاتی مانند توهم و هذیان بروز کنند در حالی که مخدرهای قدیمیتر مانند تریاک و هرویین بیشتر علایم خلقی برای مصرفکننده ایجاد میکردند و اختلال در تفکر یا عوارضی اینچنینی و با این شدت نداشتند.
● تشنج
افرادی که به جای تریاک از ترامادول استفاده میکنند، باید بدانند که تشنج، یکی از مهمترین عوارض مصرف این دارو است. در نهایت هم باید بگویم که تصمیم به قطع ناگهانی موادمخدر، نشانه اراده فرد و خیلی هم خوب است اما بسیاری از عوارضی که ذکر شد، میتوانند در اثر ترک ناگهانی مخدرها ایجاد شوند. به همین دلیل ممکن است مصرفکننده احساس کند زمانی که مخدر مصرف میکرده، حالش از حالا که ترک کرده، بهتر بوده است. به همین دلیل و برای طی درست و کامل مراحل ترک موادمخدر، به تمام مصرفکنندههای این مواد و خانواده آنها توصیه میشود که روند ترک و درمان را حتما زیر نظر متخصص و در مراکز درمانی انجام دهند.
● پرخاشگری
متاسفانه موادمخدر صنعتی و آمفتامینها باعث ایجاد پرخاشگری شدید، توهمهای شنوایی، لامسه، بویایی و بینایی هم میشوند. یعنی ممکن است فردی که محرک یا آمفتامین مصرف میکند، صداها و بوهایی بشنود که اصلا وجود خارجی ندارند یا حس کند چیزی که وجود خارجی ندارد، روی پوستش راه میرود! شایعترین هذیانی که این گروه از معتادان با آن مواجه هستند، هذیان گزند و آسیب بهصورت بدبینیهای شدید نسبت به اطرافیان، احساس تحت تعقیب بودن یا حس آسیب دیدن بهوسیله آنهاست که متاسفانه این عارضه منشاء بسیاری از مشکلات و درگیریهای مصرفکنندگان مخدرهای صنعتی و خانوادههای آنها محسوب میشود. البته برخی موادمخدر قدیمیتر مانند حشیش و ماریجوانا هم علایم توهم، هذیان و بدبینی ایجاد میکنند. این علایم در افرادی که زمینه یا استعداد ژنتیکی ابتلا به توهم و هذیان دارند، شدیدتر خواهد بود البته آمفتامینها برای ایجاد حس توهم و هذیان نیازی به زمینه ژنتیکی هم ندارند و به خودی خود میتوانند باعث بروز مشکل و ایجاد اختلال در تفکر تمام مصرفکنندهها با شدت و ضعف متفاوت شوند. گروهی از اختلالها هم مربوط به افرادی میشود که از قبل زمینه ابتلا به برخی ناراحتیهای روانپزشکی را داشتهاند و بعد سراغ مصرف موادمخدر رفتهاند؛ یعنی ممکن است فردی خودسرانه برای درمان بیماری افسردگی خود سراغ مصرف مادهمخدر رفته باشد و معمولا تشدید علایم بیماری یا ناراحتی اولیه را در چنین افرادی شاهد خواهیم بود.
● پنهانکاری، ممنوع!
وظیفه خانواده معتادان
دکتر
سامرند سلیمی
روانپزشک، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، مشاور خانواده و ازدواج، عضو کمیته رسانه و کمیته آموزش انجمن روانپزشکان ایران
دکتر
سامرند سلیمی
روانپزشک، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، مشاور خانواده و ازدواج، عضو کمیته رسانه و کمیته آموزش انجمن روانپزشکان ایران
● ریشههای گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر
از اعتیاد والدین تا مهارت «نه» گفتن
دکتر پرویز رزاقی
روانشناس، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه آزاد
عواملی که باعث بروز و گرایش به رفتارهای پرخطری مانند اعتیاد میشوند، بسیار گوناگون هستند. بخشی از آنها به ساختار شکلگیری شخصیت فرد و عواملی که بر آن تاثیر دارند، مربوط است.
● شاهدان رفتار پرخطر
اگر فردی شاهد رفتارهای پرخطر و بزهکاری اعضای خانواده باشد، در شخصیتش تاثیر میگذارد و احتمال بروز رفتارهای پرخطر در او بیشتر است. مثلا اگر یکی از اعضای خانواده موادمخدر مصرف کند، احتمال گرایش فرزند آن خانواده به موادمخدر و بزهکاری بیشتر از کسی است که در خانوادهای سالم و نظاممند و با آداب تربیتی بزرگ شده است.
● غفلت تربیتی
بخشی دیگر از عوامل تاثیرگذار، به یادگیری تقویتشده فرد مربوط است. اگر پدر و مادر از کودک خود غفلت کنند و رفتارهای نادرست به کرات از او سر بزند، برایش عادی میشود و در او درونی خواهدشد. اصل جلوگیری از تکرار رفتارهای نادرست و اجازه رفتار غلط را ندادن، بسیار مهم است. این رفتارهای غلط میتواند رفتار سادهای مثل در کوچه بازیکردن، معاشرت با دوستانی که تربیت درستی ندارند و عضویت در گروه دوستان ناباب باشد.
● دوری از والدین
پدر و مادری که به علت شغل یا هر دلیلی مدام دور از فرزند به سر میبرند یا با خانوادههایی که به نوعی پایبند به اخلاقیات نیستند معاشرت میکنند، زمینه ایجاد رفتار پرخطر را که یکی از آنها مصرف موادمخدر است، در فرزندشان به وجود میآورند.
● تجربه نوجوانی
نوجوان به علت ویژگی سنیاش به دنبال تجربهاندوزی و کنجکاوی است و از تجربه رفتارهای پرخطر هم ابایی ندارد. آنها فکر میکنند رفتارهای پرخطر هم بخشی از زندگی هستند، بنابراین اگر نظارت بر او وجود نداشته باشد و والدین غافل شوند، امکان اینکه دچار مشکل شود، زیاد است و گاهی والدین وقتی به صرافت میافتند که دیر است.
● تحصیلات نابسامان
اینکه بگوییم تمام افراد دچار اعتیاد و بزهکار تحصیلات چندانی ندارند، درست نیست ولی میتوان گفت بیشتر این افراد تحصیلات و خانواده خوب و بسامانی ندارند. مثلا والدین توجه چندانی به تحصیل فرزند نداشتهاند و او در مدرسه بیشتر با کسانی که گرایش به رفتارهای نادرست داشتهاند، دوست میشود و به راه خطا میرود بنابراین رسیدگی و توجه به وضعیت تحصیلی فرزند بسیار اهمیت دارد.
● عوامل محیطی
در گرایش فرد به رفتارهای پرخطر، عوامل محیطی مانند دوستان و جمعی که جوان در آن قرار میگیرد، نیز مهم است مخصوصا اگر مهارت نه گفتن را نیاموخته باشد. احتمال اینکه افرادی که اعتمادبهنفس و مهارت بینفردی ندارند، با دوستان ناباب دمخور شوند، بسیار زیاد است از طرفی قرار دادن پول زیاد در دسترس نوجوان، گاهی مزید بر علت میشود و امکان دارد افرادی که معمولا رفتارهای درستی ندارند، با هدفهای خاص بیشتر تمایل به ارتباط برقرار کردن با او شوند.
● نداشتن مهارت
در دوران بزرگسالی، عوامل محیطی و قرار گرفتن در محیطهای پرخطر احتمال گرایش فرد را به مصرف موادمخدر بالا میبرد. مثلا فردی که در محیط کارش خیلی از افراد موادمخدر مصرف میکنند یا در گروه دوستانی قرار میگیرد که مصرف موادمخدر برای خیلی از آنها عادی است، چنانچه مهارتهای فردی و مهارت نه گفتن و اعتمادبهنفس کافی نداشته باشد، نمیتواند خود را دور نگه دارد و امکان آلوده شدن او زیاد است. برخی بزرگسالان هم ادعا میکنند به دلیل ابتلا به بیماری خاصی و کنترل آن مواد مخدر مصرف میکنند و تصور میکردهاند هرگز معتاد نمیشوند که این توجیهی غیرمنطقی است و به نحوی به فرهنگ فرد ربط دارد.
● چرا معتاد در زندان زیاد است؟
۲۵ درصد جرایم سبک کار معتادان است
دکتر مجید ابهری
آسیبشناس و متخصص علوم رفتاری و دانشیار دانشگاه شهید بهشتی
کشور ایران همیشه در معرض ورود موادمخدر بوده است زیرا با بزرگترین تولید و کشتکننده مواد یعنی افغانستان همسایه است و برخلاف تبلیغات آمریکا و ناتو، در این سالها نهتنها کشت مواد در افغانستان کاهش نداشته بلکه رشد ۳ برابری هم داشته است.
از این گذشته، در این سالها الگوی هدف موادمخدر در کشور ما تغییر کرده و موادمخدر صنعتی ارزانقیمت جایگزین موادمخدر سنتی مثل تریاک شده و از طرفی این موادمخدر صنعتی در این سالها افزایش قیمت چندانی نداشتهاند.
امروزه ۶۵ درصد از معتادان، به کراک و شیشه اعتیاد دارند و کارگاههای تولید این مواد در نقاط مرزی جنوب شرقی ایران است. پیشسازههای این مواد را از پاکستان و حتی به صورت نسیه وارد و موادمخدر صنعتی تولید میکنند.
این اتفاقها در حالی رخ میدهد که بار مسوولیت مقابله با موادمخدر به ایران سپرده شده و کشورهای دیگر عمدتا در این زمینه یا مشارکت ندارند یا مشارکتی بسیار محدود و ناچیز دارند. همین مساله باعث شده تا به امروز نزدیک به ۲ هزار و ۵۰۰ نفر از هممیهنان و جانبرکفان کشور ما در راه مقابله با موادمخدر شهید شوند اما علت اینکه در زندانها مجرمان زیادی وجود دارد که آنها هم معتاد هستند، این است که مجازات اصلی مواد مخدر در کشور ما زندان است و بیشتر قاچاقچیان و کسانی که در کار رد و بدل کردن مواد هستند، به زندان محکوم میشوند مگر اینکه جرمشان در رابطه با حجم زیادی از مواد باشد که در این صورت حکمشان اعدام خواهد بود.
نتایج تحقیقی هم که به تازگی انجام گرفته، نشان میدهد ۲۵ درصد از جرایم مانند سرقتهای سبک، دلهدزدی، دخلزنی، دزدی ماشین و... را معتادان انجام میدهند. معتادانی که به زندان میافتند، در این چرخه با سازمانیافتگی پیچیده داخل زندان هم مواد رد و بدل میکنند. همچنین تحقیقات از مصرف تفننی ۴۷ درصدی مواد به وسیله زندانیان خبر میدهد و اینکه قیمت مواد در زندانها طی این سالها ۴۰ درصد افزایش یافته است.
کسانی که در زندانها مواد مصرف میکنند، در بیرون از زندان هم تفننی یا دائم مواد مصرف میکردهاند و سابقه اعتیاد داشتهاند. به این سوال که در این زمینه چه کاری میتوان انجام داد باید براساس نتایج ۳۰ سال پژوهش در این زمینه، پاسخ دهم:
جدا کردن زندانیان موادمخدر از زندانیان عادی
کنترل شدید و موثر در ورودیهای زندان
کادر بخش زندانیهای معتاد و کسانی که جرم قاچاق دارند، نباید سربازان ساده و در حال خدمت باشند بلکه باید نیروهای حرفهای باشند.
انجام روند درمانی برای معتادان در داخل زندان
جدا کردن معتادان پاک و آلوده از همدیگر
روانکاوی، رواندرمانی و بازپروری معتادان
آموزشهای فنی و حرفهای به معتادان و فراهم کردن زمینه اشتغالزایی برای آنها تا در صورت آزادی بتوانند نیازهایشان را تامین کنند و دوباره جذب چنین فضایی نشوند.
سیما روشن
ندا احمدلو
اقدس عارف
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست