یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به برنامه های چالشی رسانه ملی


نگاهی به برنامه های چالشی رسانه ملی

موضوعات مطرح شده و به تبع آن انتخاب مسئول مربوطه باید براساس یک رویکرد پژوهش مدار و تحقیق گونه انجام پذیرد به این معنا که طراحان و مجریان این دست برنامه ها می بایست به جامعه رفته و مهمترین مشکلات جامعه از جمله مسائل اقتصادی, فرهنگی و اجتماعی را مورد توجه قرار دهند چرا که بعضا مشاهده می شود به طور مثال با دعوت از بازیگران و بازیکنان محبوب به نوعی سعی در اجرای برنامه های چالشی دارند که این نوع برنامه ها به هیچ وجه جزء برنامه های انتقادی محسوب نمی شوند

رسانه ملی اخیرا اقدام به طراحی و اجرای برنامه‌هایی با محوریت نقادی و چالشی نموده است.

این رویکرد به نوبه خود قابل تقدیر است اما باید به چند نکته اساسی نیز اشاره‌ای داشت. نخست آنکه باید بپذیریم که فرهنگ پاسخگویی قانع کننده و شفاف باید در جامعه نهادینه شود و این مهم یکی از الزامات ‌کشور است. زمانی که مسئولان و مدیران بخش‌های مختلف کشور، خود را ملزم به ارائه اطلاعات و اخبار مربوط به عملکردشان بدانند و اصولا جریان آزاد اطلاعات و اخبار را در سیستم خود طراحی نمایند، قطعا شاهد افزایش بهره و کارایی عملکرد هم خواهیم شد. یکی از کار ویژه‌های برنامه‌های انتقادی صدا و سیما می‌تواند به نهادینه شدن فرهنگ پاسخگویی مسئولان منجر شود. اما باید به این نکته اذعان داشت که این نوع برنامه‌ها نباید مقطعی و موردی باشد بلکه ضمن استمرار در این نوع برنامه‌ها همه بخش‌های مختلف را به عنوان یک سوژه خبری مدنظر داشت.

از دیگر سو موضوعات مطرح شده و به تبع آن انتخاب مسئول مربوطه باید براساس یک رویکرد پژوهش‌مدار و تحقیق‌گونه انجام پذیرد به این معنا که طراحان و مجریان این دست برنامه‌ها می‌بایست به جامعه رفته و مهمترین مشکلات جامعه از جمله مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را مورد توجه قرار دهند چرا که بعضا مشاهده می‌شود به طور مثال با دعوت از بازیگران و بازیکنان محبوب به نوعی سعی در اجرای برنامه‌های چالشی دارند که این نوع برنامه‌ها به هیچ‌وجه جزء برنامه‌های انتقادی محسوب نمی‌شوند.

استفاده از افرادی که تحصیلات مرتبط با رسانه و تجربه لازم را داشته باشند نیز یکی دیگر از الزامات این نوع برنامه‌ها می‌باشند. متاسفانه بعضا افراد دارای تحصیلات و مدارج علمی غیر مرتبط با حوزه علوم انسانی به صورت عام و رسانه به صورت خاص را مشاهده می‌کنیم که در این نوع برنامه‌ها نقش محوری و کلیدی را ایفا می‌کنند. از یاد نبریم که فهم، درک و سواد رسانه‌ای برای کسانی که به صورت مستقیم با امر برنامه‌سازی در ارتباط هستند از الزامات این امر می‌باشد.

در شبکه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی برنامه‌های متنوعی با محوریت نقادی پخش می‌شود اما شاید یکی از ویژگی‌هایی که باید لحاظ می‌شد، ارتباط و تعامل برنامه‌سازان این نوع برنامه‌ها با یکدیگر است چرا که بعضا سوژه‌های مشابه، مسئولان تکراری و سوالات یکسان باعث از بین رفتن فرصت‌های طلایی می‌شود.

برنامه‌سازانی که سوژه‌هایی خاص با نگاه‌ چالشی را مدنظر قرار می‌دهند می‌بایست با یکدیگر در جلسات مختلف تبادل‌نظر نموده تا در یک رویکرد هم‌افزایی موجب ارتقای سطح کیفی برنامه‌های خود شوند.

نوع اجرا و چینش سوالات و نتیجه‌گیری نیز باید به نوعی باشد که مخاطب نوعی جهت‌گیری خاص یا شخصی و سلیقه‌ای را در این نوع برنامه‌ها احساس نکند چرا که اعتماد و اطمینان جزء سرمایه‌ اولیه هر رسانه‌ای تلقی می‌شود و در صورت هرگونه خدشه‌ای به این سرمایه هر برنامه‌ای با بهترین نوع اجرا ارزش رسانه‌ای نخواهد داشت.

استفاده از اساتید، متخصصان و کارشناسان برجسته رسانه نیز کمک شایانی به کیفیت و اهمیت این نوع برنامه‌ خواهد داشت. اصولا پشتوانه علمی و دانشگاهی برنامه‌های چالشی و نقادی می‌تواند ضمانت تاثیرگذاری را بر کلیت جامعه تثبیت نماید.

دعوت از مسئولان و مدیرانی که مسئولیت مستقیم در ارتباط با موضوع انتخابی داشته باشند نیز یکی دیگر از ویژگی‌های این نوع برنامه‌ها می‌باشد تا ضمن پرهیز از کلی‌گویی و رویکرد ارشادی و توصیه‌ای به سمت ارائه پاسخ‌های مستدل، مربوط و شفاف‌ به نوعی موجبات نزدیکی بیشتر پرسشگر و مدیر مربوط فراهم آید چرا که به هر میزان حجم و برد برنامه‌های چالشی، زنده و انتقادی در جامعه افزایش یابد فاصله بین مردم و مسئولان نیز کاهش یافته و نوعی همدلی را فراهم خواهد آورد.

اصولا یکی از کارکردهای رسانه، نزدیکی بین آحاد جامعه به یکدیگر از جمله چرخه مدیریت می‌باشد و به دیگر سخن، رسانه‌ همان دیوار شیشه‌ای چرخه مدیریت است تا ضمن اینکه مدیران هر لحظه خود را در معرض افکار عمومی و نظرسنجی‌ آنها می‌بینند به هیچ‌وجه به خود جرات خطا و اشتباه نمی‌‌دهند. نظارت عمومی به معنای این است که هر نوع حرکت و عملکرد مدیران جامعه زیر ذره‌بین موشکافانه رسانه‌های کشور قرار دارد و به هیچ‌وجه فضاهای خالی و مخفی جهت ترویج فرهنگ رابطه سالاری و خویشاوند سالاری به وجود نمی‌آید و قطعا نتیجه این امر فرآیند شایسته سالاری در جامعه خواهد شد.

حضور مخاطب و پرسشگران جامعه در برنامه نیز باید پررنگ‌تر جلوه نماید و اصولا روش‌ها و ابزار ارتباط با برنامه‌ باید با ابتکار وخلاقیت از حالت کلیشه‌ای فعلی خارج شود. چرا افرادی به نمایندگی از افکار مختلف جامعه به صورت رو در رو و مستقیم با مدیر و مسئول دعوت شده در برنامه حضور نمی‌یابند تا ضمن یک تعامل چند سویه به نوعی فرهنگ پرسشگری صحیح که به دور از نقض قانون و تخریب شخصیت می‌باشد در جامعه نهادینه شود. اصولا خلاقیت و نوآوری یکی از ویژگی‌های رسانه می‌باشد. استفاده از ابزار پیام کوتاه که متاسفانه در اکثر برنامه‌ها باب شده است نوعی فاصله سرد را به وجود آورده است چرا که اصولا سوالات مطرح شده جهت پاسخ از طریق پیام کوتاه نیز بعضا کلی می‌باشد. یک برنامه چالشی می‌بایست باگذشت زمان خود را مجهز به ابزارها، تکنیک‌ها و روش‌های جدید نموده تا بازدهی نیز ارتقا یابد. از یاد نبریم در قرن بیست و یکم که سرعت، دقت و صحت، ویژگی بارز آن در حوزه جزء اطلاعات است شرط اول جهت بقا در رقابت با رسانه‌های دیگر صراحت است لذا پاسخ‌های صریح و بدون حاشیه و پرهیز از تجزیه و تحلیل می‌تواند شفافیت را برای مخاطب و اعتماد را برای رسانه به ارمغان آورد.

محمدرضا طورانی