چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
شگفتی های دهگانه جهان
بزرگبنشهریار رامهرمزی از دریانوردان و سیاحان و ناخدایان معروف ایرانی که در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) میزیسته، سفرهای دریائی گستردهای را در حوزه اقیانوس هند، دریای چین و کرانههای آفریقای شرقی (حبشه) به انجام رسانده و حاصل تجربیات سفرهای دریائی خود را در کتابی به نام عجائب الهند گزارش و ثبت و ضبط کرده است.
برخی از دریانوردان ایرانی همچون بزرگبنشهریار علاقه ویژهای به مشاهده و تجربهٔ شخصی نشان میدادهاند از اینرو غالب اطلاعات وی از تجربه و مشاهده ناشی میشد نه از نقل مندرجات کتب دیگر و اگر مطالبی را نقل میکرد از کسانی نقل میکرد که خود اطلاعات دسته اول در اختیار داشتهاند. با این همه، آنچه موجب جمعآوری این همه اطلاعات گوناگون در زمینه جزائر و دریاها و هندوستان و شگفتیهای مردمان هند بیگمان تا حدی نیز حس کنجکاوی بزرگبنشهریار بوده است و علاقه وی به تحقیق در احوال بلاد و اقوام مختلف.
کتاب عجائب الهند شامل ۱۳۴ داستان بلند و کوتاه دریانوردان است و لذا اهمیت و ارزش کتاب بزرگبنشهریار فراتر از یک کتاب جغرافیائی است و میتوان آن را اثری ادبی تلقی کرد که هرگز اثر برجستهای همانند آن در دوره تمدن اسلامی پدید نیامد.
برزگ پسر شهریار، دریانورد و ناخدا و سیاح معروف ایرانی در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) میزیسته است و نظر به اینکه از مردم شهر رامهرمز (۱) بوده و به رامهرمزی نیز شهره بوده است. از زندگینامه وی جز آنچه که در کتابش عجائب الهند گزارش شده در متون تاریخی چیز قابل توجهی ثبت و ضبط نشده است و شهرت و آوازهٔ وی نیز به سبب تألیف همین کتاب میباشد که از او برجای مانده است. وی در سالهای بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ هجری به سفرهای دریائی خود در مسیر آبهای اقیانوس هند، دریای چین، دریای عمان، دریای عرب و آفریقای شرقی پرداخته است. بزرگبنشهریار در این سفرهای دریائی، تجربیات و مشاهدات خود را دربارهٔ حوادث، وقایع، پدیدهها و بهخصوص موجودات عجیب و شگفتانگیز و همچنین داستانهائی را که از سایر دریانوردان، ناخدایان و بازرگانان شنیده بود، در کتابی به نام: عجائب الهند بره و بحره و جزایره گردآوری و تدوین کرد (۲).
برخی از خاورشناسان همچون کراچکوفسکی براساس دلایلی بر این باورند که بزرگبنشهریار این داستانها را از دریانوردان و بازرگانان شنیده، و در کتاب خود گزارش نموده است (۳). این دریانوردان و بازرگانان دریائی اغلب از مردم سیراف (بندر طاهری کنونی) و برخی نیز از اهالی بصره و عمان بودهاند (۴).
علت نامگذاری کتاب به نام عجائب الهند توسط نویسنده به این دلیل بوده که وی معتقد است که خداوند همه شگفتیهای جهان را به ۱۰ بخش تقسیم کرده و ۹ بخش آن را به مشرق دنیا بخشیده و از میان آنها نیز هشت بخش را مخصوص سرزمین چین و هند نموده است.
برخی از پژوهشگران ایرانی میگویند کتاب عجائب الهند در اصل به زبان فارسی بوده که از بین رفته است و بعدها به زبان عربی ترجمه شده است (۵).
تاریخ تدوین و تألیف کتاب را حدود سال ۳۴۲ هجری (۹۵۳ میلادی) و داستانها و وقایعی را که بزرگبنشهریار از ناخدایان، دریانوردان و بازرگانان گزارش نموده است مربوط به سالهای ۲۲۸ تا ۳۴۲ هجری (۹۰۱ تا ۹۳۵ میلادی) میدانند (۶).
بزرگبنشهریار، علاوه بر گزارش رویدادها و عجائب دریاها و کرانههای سرزمینهائی چون آفریقای شرقی، شبه جزیره عربی، جزایر دریای هند و چین، جاوه، زنگبار و جزیرههائی که امروز ژاپن نامیده میشوند، سالهای وقوع برخی از رویدادها را نیز ذکر میکند. برای نمونه از پرسشی که از ناخدا اسماعیلویه درباره داستان منقول میشود به سال آن یعنی سال ۳۳۹ هجری اشارت میکند.
خاورشناس آلمانی، گ. فران با توجه به سالهای مذکور در کتاب عجائب الهند بر این باور است که ناخدا بزرگ اگرچه، نخستین نویسنده عجائب الهند است، ولی پس از او یک یا چند شخص دیگر داستانهائی نو از دریانوردان بدان افزودهاند و بدین ترتیب وجود همه تاریخهای مربوط به سالهای قرن چهارم هجری (دهم میلادی) توجیه میگردد (۷).
کتاب عجائب الهند مشتمل بر ۱۳۴ داستان و گزارش کوتاه و بلند دریانوردان است، که بعضی از آن داستانها گرچه همراه با مبالغهگوئی، ولی جزئیات واقعی آنها برپایه درستی قرار دارد (۸).
بزرگبنشهریار در کتابش علاوه بر آگاه ساختن خوانندگان کتابش از زندگانی دریائی روزگار خود، از اوضاع و احوال سرزمینهای مشرق زمین به ویژه هند و چین اطلاعات فراوانی بهدست میدهد (۹).
او برای نخستینبار در جهان اسلام، از موجودات ناشناخته متعلق به هندوستان و شرق دور و افسانهها و اسطورههای وابسته به آن سخن رانده است (۱۰).
نام بسیاری از ناخدایان که در کتاب عجائب الهند، یاد شده فارسی است زیرا بزرگبنشهریار خود ایرانی بود و بسیاری از داستانهای خود را از میان ناخدایان ایرانی بندر سیراف گردآوری کرده بود (۱۱).
بزرگبنشهریار خودش ناخدای کشتی بود و در کتابش از ناخدایان و بازرگانان سیراف، بصره و عمان داستانهای خود را گرد آورده است: داستانهای هند، شرق دور، و آفریقای شرقی، از همه بالاتر داستانهای دریائی. در میان شگفتیها و داستانهای پرگزافه، جزئیات واقعی آنها درست و با اصل به نظر میرسند، و این کتاب چشمانداز نزدیکی از زندگانی دریائی آن زمان به ما میدهد. نویسنده عجائب الهند هنر داستانگوئی دارد، و کتابش پیشرو شایستهای برای داستانهای سندباف در الفلیل (هزارویکشب) به شمار میرود (۱۲).
یکی از علل به وجود آمدن داستانهای دریائی که در کتاب عجائب الهند گزارش شده این بود که ناخدایان در هنگام سفر و رسیدن به مقصد کالاهای خود را میفروختند و کالاهای نو میخریدند، کشتیهای خود را تعمیر میکردند و آماده سفر بعدی میشدند. کشتیداران، ناخدایان، جاشوان در قهوهخانهها آسایش میکردند و قصه میگفتند، راست و دروغ، دربارهٔ شگفتیهائی که دیده بودند و با گذشتن سدهها این قصهها بهصورت داستانهای سندباد درآمد که در اروپا و آمریکا با آنها آشنا هستند (۱۳).
توصیف نویسنده از پدیدهها و رویدادهای شگفتانگیز گاه شکل داستانی ـ ماجراجویانه و گاهی شکل نمایشی اخلاقی به خود میگیرد که با مهارت هنری فراوان عرضه شده است. با نگرشی اجمالی میتوان دریافت که این داستانها آفریده سخنپردازی هنرمندند که به سبکی زنده و روان ارائه شدهاند. از این جهت میتوان کتاب بزرگبنشهریار را یک اثر برجسته ادبی نیز به شمار آورد. البته گزارش و نگارش و داستانهای دریائی همواره، و در طی سدههای دراز در ادبیات عرب عهد اسلامی سابقه داشته، ولی هرگز اثر برجستهای همانند آن پدید نیامده است (۱۴).
کتاب عجائب الهند از جهت مهندسی و فنی قابل توجه است و اطلاعات آن بسیار دقیق و مستند است.
برای نمونه راجعبه علت شکسته شدن کشتیها از گزارشهای بزرگ بین شهریار برمیآید که شکسته شدن کشتیها در اثر توفان بسیار روی میداده، اگر اینگونه کشتیها به چین و موزامبیک سفر میکردند، به علت دلاوری و کاردانی ملوانان آنها و سودخواهی بازرگانان بود، حتی اگر کشتی شکسته نمیشد، همیشه به علت آب پس دادن درزها و نبودن عرشه، آب را از ته کشتی بیرون میریختند. در تاریخ معمولاً ثبت نشده که از عرشه کشتیهای عربی و ایرانی در دریای هند ذکری شده باشد ولی بزرگبنشهریار از اطاقهای کشتی بلنج (۱۵) ذکری به میان میآورد، و دشوار است که بپذیریم کشتیهائی که ۴۰۰ نفر از آن سوار میشدند (۱۶) چنانکه بزرگبنشهریار یاد میکند در هیچ قسمت عرشه نداشتند و از کشتی یاد میکند که ۲۰۰ برده را حمل میکرد (۱۷).
بزرگبنشهریار از کشتیهائی یاد میکند که قایقهای کوچکتری را با خود حمل میکردند و از نوشته وی برمیآید که این قایقها دو نوع بودند: قارب و دونیج. قارب بزرگتر بود. چون در یک مورد ۱۵ نفر در قارب در برابر چهار نفر در دونیج سوار بودند، و قارب تا ۳۳ نفر میتوانست ببرد، و آن را همچون قایق نجات به کار میبردند. در یک مورد که ضبط شده، وقتی که دکل کشتی را برای سبک کردن آن به دریا انداخته بودند و هیچ وسیله دیگری برای پیش راندن آن نبود، با قارب کشتی را کشاندند. دونیج را همچو قایق نجات و قایق کرانه به کار میبردند، و هنگامی که ناگزیر میشدند حتی ممکن بود آن را با دکل و بادبان آماده کنند. همچنین عربها همیشه عادت داشتند که قایقهای کوچک برای فروش همراه ببرند، اینها را یا روی کشتی درودگر کشتی میساخت، یا در کرانه میساختند مانند مندرته، قایقهای دوخته محلی که در زمان پریپلوس از عمان به یمن میفرستادند (۱۸). برخی کشتیهای دارای دکل بودهاند و دکلها نسبت به درازی کشتی بایستی بسیار بلند بوده باشند، همان سان که در کشتیهای کنونی عربی و ایرانی دیده میشود. بزرگبنشهریار دکلی را به بلندی پنجاه ذراع یا ۷۶ فوت ذکر میکند. که از آن بهعنوان الدقل الاکبر یاد میکند (۱۹).
بزرگبنشهریار راجعبه بادبانها (مفرد: شراع، قلاع) نیز اطلاعاتی بهدست میدهد (۲۰).
راجعبه سرعت کشتیهای آن زمان نیز اطلاعاتی را صاحب عجائب الهند گزارش میکند که سرعت عادی میان دو و چهار میل دریائی بوده است. در تندترین سفر از کلهبار به شحرلوبان که بزرگبنشهریار یاد کرده، یک طول زمان نامعلومی باید در جزیرههای نیکوبار و در کولم ملی صرف شده باشد، پس شاید بتوان برآورد کرد که در این سفر سرعت کشتیرانی لااقل چهار یا پنج میل دریائی بوده است. این سرعتها در مقایسه، نه فقط با سرعت کشتیهای بادباندار اروپائی از دوره رنسانس، بلکه حتی با کشتیهای تجارتی یونانی و رومی، که بیشتر به شش، هفت، یا هشت میل دریائی میرسید، آهسته است. یک کشتی خوب کنونی به اندازه کافی تند است، و به آسانی به سرعت ۱۰میل میرود. اگر زمانی را که کشتیهای سدههای میانه در لنگراندازها میگذراندند، ثبت شده بود میتوانستیم سرعت کشتیرانی آنها را بسیار بهتر برآورد کنیم (۲۱).
بزرگبنشهریار مسیر از کولم به ریسوت را که ۱۲۵۰ میل دریائی فاصله داشته به مدت ۱۶ روز ثبت کرده البته با سرعت در هر ساعت ۲/۳ میل دریائی (۲۲). و یا اینکه مسیر دریائی کله به شهر لویان که ۳۳۰۰ میل دریائی فاصله داشته به مدت ۴۱ روز (کوتاهترین زمان، شاید با درنگ در ایستگاهها)، با سرعت هر ساعت ۴/۳ میل دریائی ثبت و گزارش کرده است (۲۳).
بزرگبنشهریار راجعبه بزرگی کشتیهای مسافربری نیز اطلاعاتی را ثبت نموده به ویژه که سفرهای دریائی در آن روزها پر از سختی بود. اما بزرگبنشهریار از سه کشتی بسیار بزرگ که میانگین ۴۰۰ نفر را حمل میکردند یاد میکند و چنین رقمی حتی در بزرگترین کشتیهای عربی ناممکن بود مگر آنکه با در نظر گرفتن میزان امروزی آنها را زیاد از حد پر از جمعیت میکردند. هنوز هم امروزه در این قایقها همین کار را میکنند (۲۴).
بزرگبنشهریار در ضمن واقعهای در یک سفر خطرناک از قول دریانوردی مشهور به نام اسماعیلویه از نوعی کشتی یاد کرده که ۲۰۰ نفر برده را حمل میکند. این سفر خطرناک در سال ۹۲۳ میلادی اتفاق افتاده است: در آن سال دریانوردی به نام اسماعیلویه از عمان بهسوی قنبلویه راه افتاد، ولی توفان کشتی او را به سفاله برد. او و کارکنان کشتیاش را ترس فرا گرفت، زیرا بومیان آنجا آدمخوار بودند. ولی آنها را به کرانه بردند و ناچار کردند که در آنجا (سفاله) بمانند و چند ماهی دادوستد کنند. سرانجام آنها را گذاشتند که به کشتیهایشان برگردند، و شاه آنجا با هفت تن از یارانش همراه آنها به کشتی آمدند و سوار شدند، سپس به گفته اسماعیلویه: چون به کشتی نشستند: با خود گفتم: این شاه در عمان در بازارگاه ۳۰ دینار میارزد و آن فت تن ۱۶۰ دینار، جامههای آنها ۲۰ دینار ارزش دارد، پس ۳۰۰۰ درهم بهدست ما میافتد، بدون هیچ خطر. پس به ملوانان فریاد زدم و آنها بادبانها کشیدند و لنگر برگرفتند. شاه کوشید که بگریزد ولی کامیاب نشد، او و یارانش را کنار ۲۰۰ برده دیگر که گرفته بودند گذاشتند، و همه را در عمان فروختند. بعدها شاه به کشورش برگردانیده شد و مردم خود را مسلمان کرد (۲۵).
در پایان باید اعتراف کرد ناخدا بزرگبنشهریار رامهرمزی را نهتنها باید یکی از بزرگترین دریانوردان سده چهارم نامید بلکه از مکتشفین مهم تاریخ دریانوردی ایران محسوب میشود زیرا اکتشافات دریائی او در حوزه خلیجفارس و دریای عمان و اقیانوس هند و سفرهای پیدرپی او موجب تألیف کتاب ارزشمندی چون عجائب الهند شد (۲۶). البته دریانورد دیگری که همعصر بزرگبنشهریار بود و هفت بار به چین سفر کرده بود ناخدائی از مردم کرمان به نام عبهره (یا ابهره) است که رامهرمزی در کتابش از وی یاد میکند (۲۷).
برخی از دانشمندان ارزش و اهمیت کتاب بزرگبنشهریار را بسیار فراتر از یک اثر جغرافیائی دانستهاند (۱۸). در واقع این کتاب تأثیری مهم در پیشرفت دانش جغرافیا داشته است و از سوی دیگر نمایانگر کوششهائی است که دریانوردان ایرانی در گشت و گذار دریائی خود از سیراف (بندر طاهری) تا هند، سیلان (سراندیب)، جاوه، زنگبار، جزیرههای دریائی هند و چین نشان دادهاند (۲۹).
کتاب عجائب الهند نخستینبار در سال ۱۸۸۶ تا ۱۸۸۳ میلادی توسط دانشمند فرانسوی وان درلیت با همکاری گروهی از خاورشناسان تصحیح و به وسیله مارسل دویک به زبان فرانسوی ترجمه شد و همراه متن عربی با تصاویری رنگی در لیدن چاپ و منتشر شد. ترجمه انگلیسی آن نیز براساس ترجمه فرانسوی مارسل دویک توسط پیتر کونیل در سال ۱۹۲۸ میلادی در لندن منتشر شده است (۳۰).
کتاب عجائب الهند نیز به وسیله محمد ملکزاده به زبان فارسی ترجمه و در سال ۱۳۴۸ خورشیدی (۱۹۷۰ م) در تهران چاپ و منتشر شد.
پژوهش و نگارش: دکتر نادر کریمیان سردشتی، مدرس دانشگاههای تهران
۱) شهر رامهرمز، مرکز شهرستان رامهرمز در استان خوزستان است که در شرق خوزستان واقع شده و از بناهای هرمز پادشاه ساسانی (در پیرامون شوشتر) بوده است. (مقدسی، احسنالتقاسیم، ج۲ و ص ۶۱۷، ابن بدخی، فارسینامه، ص ۶۳ ـ ۶۴)
۲) عبدالرحمن حمیده: اعلام الجغرافیین العرب و مقتطفات من آثارهم، ص ۱۸۷
۳) کراچکوفسکی: تاریخ الادب الجغرافی العربی، ص ۱۶۲
۴) حورانی: دریانوردی عرب در دریای هند، ص ۸۸، ۹۲
۵) اسماعیل رائین: دریانوردی ایرانیان، ج۱، ص ۳۷۹؛ محمد مالکزاده ترجمه فارسی عجائب الهند بزرگبنشهریار، ص ۱۲
۶) کراچکوفسکی: تاریخ الادب الجغرافی العربی، ص ۱۶۲
۷) به نقل از محسن احمدی: مقاله ”بزرگبنشهریار“، ص ۸۴
۸) حورانی، دریانوردی عرب در دریای هند، ص ۹۲
۹)حورانی، همان، ص ۹۱ ـ ۹۲
۱۰) احمد آرام: علم در اسلام، ص ۷۴
۱۱) حورانی، دریانوردی عرب در دریای هند، ص ۸۸
۱۲) بزرگبنشهریار، عجائب الهند، ص ۸۶، حورانی، ص ۹۲
۱۳) بزرگبنشهریار، عجائب الهند، ص ۹۰ ـ ۹۲، ۱۲۹ ـ ۱۳۰؛ البلدان یعقوبی، ص ۳۶۵؛ صولی، کتاب الاوراق، ج۲، ص ۶
۱۴) کراچکوفسکی: تاریخ الادب الجغرافی العربی، ص ۱۶۳
۱۵) بزرگبنشهریار، عجائب الهند، ص ۳۳، ۹۴، ۱۴۱
۱۶) همان، ص ۱۶۵
۱۷) همان، ص ۵۳
۱۸) بزرگبنشهریار؛ عجائب الهند، ص ۴۴، ۶۱، ۶۹، ۸۶، ۸۸، ۱۶۷، ۱۹۱
۱۹) همان، ص ۸۷
۲۰) همان، ص ۲۳ و سایر صفحات
۲۱) بزرگبنشهریار، عجائب الهند، ص ۱۳۰
۲۲) همان، ص ۹۱ ـ ۹۲
۲۳) همان، ص ۱۳۰
۲۴) همان، ص ۱۶۵
۲۵) بزرگبنشهریار، عجائب الهند، ص ۵۰، ۶۱، ۱۱۳، ۱۱۴، ۱۷۵
۲۶) فرشاد، مهدی: تاریخ علم در ایران، ج۱، ص ۲۳۹
۲۷) بزرگبنشهریار، عجائب الهند
۲۸) میهلی: علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ص ۲۵۷
۲۹) عبدالرحمان حمیده: اعلام الجغرافیین العرب و مقتطنات من آثارهم، ص ۱۸۷ ـ ۱۸۸
۳۰) میهلی: علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ص ۲۵۸
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست