جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
خانم برومند... تشکر
۱-وقتی قرار باشد درباره آن موجود عجیب و غریب مهمان صبحهای جمعه بنویسم، دلم ضعف میرود..یادم میآید چقدر هم دهههای من بین تکالیف سرسامآور آن روزها، جای خوبی به شخصیت عروسکی قصههای تابه تا داده بودند یاد تیتراژ مجموعه و تمام دلخوشیهای آن موقع میافتم و با خودم تکرار میکنم زیزی گولو. آسی پاسی دراکوتا تابه تا.
۲- شاید جالب باشد بدانید در برخی از فرهنگنامههای معاصر زی زی گولو برای خودش تعریف دارد:نام شخصیت عروسکی است در یک سریال تلویزیونی ایرانی برای کودکان و نوجوانان به نام «قصههای تابه تا» به کارگردانی خانم مرضیه برومند. بازیگران اصلی این سریال این اشخاص بودند: لیلیرشیدی، امیر حسین صدیق، مریم سعادت، رضا فیاضی و مانی نوری. که در سال ۱۳۷۵ شبکه ۲ تلویزیون ملی ایران در حدود ۳۰ قسمت آن را پخش کرد.
۳- این اسم و شخصیت به زودی در دل ما جا شد آنقدر که به بازار راه پیدا کرد و بعد از انواع و اقسام کالاها پایش به سینما هم کشیده شد.سکانس اول فیلم سینمایی سالاد فصل به کارگردانی فریدون جیرانی در سال ۱۳۸۳ شاهد ماجرای مشاجره بین لیلا و برادر کوچکش رضا هستیم چرا که رضا از لیلا میخواهد آرایشش را در محلی خارج از خانه (بالایشهر ) انجام دهد و وقتی لیلا دلیل را میپرسد رضا میگوید:
این جا(خیابان سیروس تهران) این جوری نمیگردن لیلا! اون جا(شمال شهر) میگردن.این جا هر کی این شکلی بگرده بهش میگن زی زی گولو.
۴-زی زی گولو با اینکه از سیاره ای دیگر آمده بود شبیه خودمان بود با همان گیجیهای معمول و ادب ذاتی آن دهه. همین که امیر آقای جمالی از دهنش نمیافتاد خودش سندی است برای شباهت به ما که در نهایت صمیمیت همه ،خاله و عمویمان میشدند نه بیشتر نه کمتر.
۵- عروسکی با صدای کشدار و گوشهای تابه تا با توانایی انجام کارهای عجیب نیمی از خاطرات ماست. که سهم عمده اش را مدیون مرضیه برومند هستیم و باید در هر جایی اسمش میآید نوشت تشکر.
۶-آزادهپور مختار جایی همان سالها گفته بود صدای زی زی گولو را از دخترش شبیه سازی کرده است. خانم پور مختار واقعا چه فرقی میکند از که و کجا ؟ مهم این است که این صدا با ما بزرگ شد. با ما کنار درسهای حفظی و فرمول دار ادبیاتی و هنری پا به پا آمد و اجازه داد جمعهها صبح خوبی داشته باشیم.
۷- مادر خانومی و آقای پدر با بازی لیلی رشیدی و امیر حسین صدیق بینظیر بود و میخواهم شما را یاد آن قسمتهایی بیندازم که زی زی گولو از ابعاد واقعیاش کوچکتر میشد . علاوه کنم چقدر آن خانه کوچکش بین کتابخانه خواستنی بود. واقعا دل ما که برای دیدن این صحنه که کوچک بشود کوچک میشد.
۸- ما خوشبخت بودیم چرا که عروسکهایی برای خودمان داشتیم؛ عروسکهایی که به نظر ما آمده بودند تلویزیون تا برای ما باشند.برای خود ما فقط.
نویسنده : مارال دوستی
مجری و نویسنده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست