چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

درباره فیلم "چراغ قرمز"


درباره فیلم "چراغ قرمز"

● آخرش ماه پشت ابر نمی ماند
فیلمها به دسته های زیادی تقسیم می شوند که دسته ی اول و آخرش از همه مهمترند و به همین خاطر ما به معرفی همین دو دسته اکتفا می کنیم، دسته ی اول آنهایی هستند …

آخرش ماه پشت ابر نمی ماند

فیلمها به دسته های زیادی تقسیم می شوند که دسته ی اول و آخرش از همه مهمترند و به همین خاطر ما به معرفی همین دو دسته اکتفا می کنیم، دسته ی اول آنهایی هستند که سازندگانشان ،بیننده را موجودی ذی شعور میداند و دسته ی آخر ، آن هایی که سازندگانشان ،بیننده را موجودی بی شعورحساب می کنند. به این ترتیب طیف گسترده ای از انواع ترکیبات ،میان این دو دسته قرار می گیرد.

اما چون اسم ما مطبوعاتیها بی خود و بی جهت بد در رفته است و به محض این که دهان باز می کنیم می گویند طرف غرض دارد و مرض دارد و پدر کشتگی دارد و روحش را به شیطان فروخته و ...این بار پای خودمان و نظرمان را از نوشته بیرون می کشیم و صرفا قسمتهایی از داستان فیلم را (انقدر که کل فیلم لو نرود و مشمول قانون کپی رایت نشود) برای مخاطبان عزیزی که هنوز سعات دیدن آن را نداشته اند تعریف می کنیم و بعد هم صفحه را می بندیم و می رویم پی کارمان. شما بین دسته ی اول و آخر هر کدام را که دوست داشتید انتخاب کنید. دموکراسی بیشتر از این؟

۱) وقتی کسی در یک شرکت خصوصی می خواهد جای کس دیگری را بگیرد منطقی ترین راه این است که او را بکشد و وقتی می بیند که بعد مرگ او کس دیگری سر جایش نشسته تصمیم می گیرد که او را هم بکشد و... همین خط را بگیرید و بروید تا انتها.به این ترتیب کلا هردمبیل است و انحصار وراثتی در کار نیست وهر کس کسی را بکشد می تواند برود شرکت او را صاحب شود و سر جایش بنشیند.

۲) بعد از این که ستاره پشت تلفن می گوید: اشتباه گرفته اید، گوشی را کجکی روی میز میگذارد تا آن که اشتباه گرفته است همه ی حرف ها را بشنود و چون این طرز برخورد یک کار عادی و معمولی و است و همه روزی صد دفعه انجامش میدهند بهروزهم اصلا شک نمی کند.

۳) ضرب المثل "ماه پشت ابر نمی ماند" خیلی ضرب المثل با مزه ای است و برای همین با مزگی اش هم هست که در فیلم کمدی چراغ قرمز یک آدم با مزه دائم تکرارش می کند.

۴) اصولا قبرستان جایی است که اداره اش با ارواح است و از آن جای که ارواح هم دفتر و دستک و حساب و کتاب حالشان نمی شود هر کس هر کاری که دلش می خواهد آن جا انجام می دهد و اصلا معلوم نیست چه کسی کجا دفن است و کدام قبر یک طبقه دارد و کدام دو طبقه و الی آخر ...

دقیقا به همین علت است که وقتی می خواهید مطمئن شوید کسی مرده است یا نه باید روحش را احضار کنید و لاغیر.

از آن طرف مجلس عروسی جایی است که همه عین بچه های مودب سر جایشان می نشینند و تکان نمی خورند که هیچ تکان تکان هم نمی خورند و هیچ واکنشی هم نسبت به هیچ اتفاقی ندارند و عین مجسمه فقط دست می زنند.

۵) درحالیکه بهروز ،حتی وقتی تنهاست، به شدت از پلیس می ترسد و هر جا اسم پلیس میاید دست و پایش را گم می کند و پا به فرار می گذارد، در انتهای فیلم ،حول و حوش نیمه شب کاشف به عمل میاید که پلیس از ابتدا در جریان همه چیز بوده است.و البته چون پلیس خیلی دوست دارد که قیافه ی متعجب آدمها را تماشا کند بهروز را هم نصفه شبی خبر کرده تا طبقه ی بالای شرکت پنهان شود و در پایان ماجرا قهرمانانه از پله ها پایین بیاید و به این ترتیب همه درس جوانمردی و مردانگی و از این جور چیزها بگیرند و بفهمند کلاهبرداری اصلا کار خوبی نیست که هیچ خیلی هم کار بدی است.

۶) وقتی مهمان های یک سمینار همه یا عرب اند یا انگلیسی زبان و احتیاج به مترجم دارند و تمام متن ها هم از پیش آماده شده است اگر یک نفر به زبان فارسی تمام طول سمینار مزخرف بگوید،چه اتفاقی میفتد؟!آن ها هیچ چیزی نمی فهمند و فقط ترجمه ها را میشنوند.پس چطور ممکن است بهروز افتضاح کرده باشد وقتی امکاناتی برای افتضاح کردن ندارد؟ و اصلا چرا باید سمینار دوباره برگزار شود؟

۷) وقتی کسی می خواهد بمیرد فقط کافیست که قبلا از مرگش یا مطابق روند این فیلم بعد از مرگ اش با منشی اش هماهنگ کند ویک نفر را بنشاند جای خودش.سندش هم این است که منشی اش می گوید خانم قبل از مرگ اینطور گفته.بقیه هم می گویند چشم و عین بچه ی آدم میایند سرکار و هیچ کس هم هیچ اعتراضی نمی کند و و قتی شوهر و وارث طرف هم سر می رسد اصلا نمی پرسد که سر و کله ی این آدم از کجا پیدا شده که پشت میز ریاست شرکت خصوصی همسرش نشسته است ؛در عوض سئوال مهمتری دارد که البته آن نیز به منطقی ترین شیوه ی ممکن و با احضار روح حل میشود.

این ها فقط توصیف گذرایی از بخش هایی از فیلم بود که خوانندگانی که قصد دیدن فیلم را دارند و یا احیانا آن را دیده اند خودشان قضاوت کنند.مطبوعاتیها هم که ساکت باشند به قول پلیس خیلی با مزه ی توی فیلم بالاخره ماه پشت ابر نمی ماند!!

نیوشا صدر