سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
بختک سیاست زدگی

در ایران سیاست در صدر امور دیگر است و این خود عامل سیاست زدگی است. جامعه از نهادها و نظام های اجتماعی مختلفی تشکیل شده است که سیاست تنها یکی از آنهاست اما در ایران بنا به دلایل تاریخی و فرهنگی این حوزه سایه سنگینی بر سایر حوزه ها دارد.
البته این سایه سنگین مانع از استقلال سایر نهادها نیست هر چند که باعث آسیب های فراوانی بر آن شده است. به واقع اختلاط سیاست و فرهنگ و اقتصاد و... با ارتباط میان اینها متفاوت است. ارتباط میان حوزه های گوناگون جامعه مورد تائید همه علمای علم الاجتماع است اما آمیزش و در شکل افراطی جایگزینی یکی به جای دیگری - نمونه های تاریخی آن در حکومت های فاشیستی و کمونیستی دیده می شود - همان امری است که باید از آن به شدت پرهیز کرد. کمترین ضرر این نگاه را توسعه یک کشور می پردازد. در عدم ایجاد توسعه در یک جامعه عوامل فرهنگی، تاریخی و اقتصادی دخیل هستند و البته ساختار های سیاسی که با کنترل اجتماعی باعث نهادینه شدن این عوامل شده اند نیز وجود دارد که برای نیل به توسعه لازم است ازمیان برداشته شوند و ساختارهای مطلوب و تسهیل کننده جایگزین آنها شوند.
محول کردن همه مسائل به سیاست با قبول فرض بالا مرکب توسعه را لنگان و حتی تبدیل به ضدتوسعه می کند. برخی دلایل با نگاهی به عرصه سیاست فعلی کشور آثار سیاست زدگی به طور آشکاری قابل رویت است. هر وقت صحبت از نقددرون گفتمانی و درون جناحی میان گروه ها و احزاب سیاسی کشور شنیده می شود گروهی با تمسک به نزدیکی انتخابات و شرایط حساس کشور مانع از آن می شوند تا سابقه و تاریخچه سیاسی گروه ها مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. قطعا دراین بررسی ها اقدامات غلط و مدیریت ضعیف نیز از عوامل شکست و بیرون رفتن از صحنه سیاسی یک گروه از قدرت دیده خواهد شد اما نکته آنجاست که این دلایل تنها بخش کوچکی از عوامل ناکامی را تشکیل می دهند و در یک بررسی جامع مشخص می شود که عوامل فرهنگی و اجتماعی و... که ربطی به دولت و گروه خاصی ندارد نیز در هزیمت ها نقش بازی کرده اند.
مشکل آنجاست که با کوچکترین اشاره ای به دلایل شکست هم کیشان سیاسی خود را نفوذی و رقیب را آدم غیرسیاسی و ناکارآمد می داند و این خود ناشی از سیاست زدگی و ارجحیت امور سیاسی بر سایر امور است. در چنین شرایطی که دلایل ناکامی ها مغفول مانده است یا اگر روشن شده است زمینه ای برای بررسی عینی نظرات با توجه به طرح آنها در گستره وسیعی از صاحب نظران پدید نیامده است، تولد برنامه ها و طرح های جدید خیالی عبث و بیهوده است. نمونه های فراوان دیگری نیز وجود دارد که همگی دلا لت بر نقش پررنگ سیاست در همه شئون جامعه ایرانی دارد، از انتخابات رئیس فدراسیون فوتبال گرفته تا بحث حل شدن ترافیک تهران که این دومی به بحث ها و درگیری های انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز کشیده شد. در این شرایط سیاست زده جامعه امروز نقد و تخریب مرز مشخصی پیدا نمی کند و تشخیص سره از ناسره کاری بس دشوار و حتی ناممکن است.
بر همه روشنفکران جامعه امروز ایران است که با درک این امر مهم به تفکیک امور و مسائل و رها کردن زندگی ایرانی از چنبره سیاست بپردازند، در واقع سیاست در ایران امروز شباهتی جالب به ترافیک تهران دارد، سیاست دارای خیابانهایی تنگ و حداکثر به اندازه مسائلی مربوط به خود، جمعیت و ارزش واقعی خود است و هدایت سایر مسائل به آن که از اساس ربطی به هم ندارند تنها باعث ترافیک، مشکلا ت و ناتوانی از حل آنها می شود.
نویسنده : آرش محبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست