چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
نگاهی به نمایشرومئو و ژولیت به کارگردانی هادی حجازی فر
نخستین موضوعی که ذهن نویسنده و پس از آن کارگردان و گروه اجرایی را در نگاهی دوباره به یک اثر نمایشی کلاسیک به خود مشغول میکند، کشف نگاهی تازه از زاویهای تازه به اثری کلاسیک است که آن را به نمایشی در قالبی جدید بدل میکند.
نمایش"رومئو و ژولیت" یکی از تراژدیهای مشهور شکسپیر است که بر اساس آن نمایشهای زیادی با بازخوانشهای متعددی بر روی صحنه آمدهاند. این بازخوانشها طیف گستردهای را از تراژدی به کمدی و شکلهای اجرایی متنوعی را در برمیگیرند. ایده اولیه نویسنده و یا کارگردان نمایش در هر کدام از این اجراها بر کلیت آن تاثیر گذاشته و شکل جدیدی را آفریده است.
در اجرای هادی حجازیفر از این نمایش نیز ایده اولیه او که به نقل از بروشور نمایش استفاده از تکنیک شبه عروسکی! است، کلیت این نمایش را شکل داده است. برخلاف ذهنیت به وجود آمده برای مخاطب در این نمایش صرفاً با عروسکهایی که معرف"رومئو و ژولیت" و سایر کاراکترها باشند روبرو نمیشویم.
شیوه برخورد حجازیفر با نمایشنامه"رومئو و ژولیت" از سادگی و خلاقیت نابی برخوردار است که این نمایش را به سمت فشرده کردن تمام عناصر موجود در صحنه پیش میبرد. این فشرده سازی هم در متن بازنویسی شده و هم در اجرا به چشم میخورد. نمایشنامهای که مورد استفاده گروه نمایشی قرار گرفته از خط داستانی سادهای برخوردار است که در آن تنها اتفاقات اصلی و عمده نمایش انتخاب شده و به دنبال هم ردیف شدهاند. اتفاقاتی که داستانی را پی میگیرد که از تولد"رومئو و ژولیت" آغاز شده و تا مرگ آن دو ادامه مییابد. جزییات، کاراکترهای فرعی و نیز خرده داستانهای فرعی همگی حذف شده اند.
در اجرای نمایش نیز با چنین رویکردی مواجه هستیم. رومئو و ژولیت به جای آن که به شکل دو عروسک در هیبت انسانی نمایش داده شوند به شکل دو گل نمایش داده میشوند که هر کدام بنا به موقعیت صحنه توسط یکی از بازیگران عروسک گردانی میشوند. بازیگران این نمایش صرفاً عروسک گردان و گوینده صدای عروسکها نیستند، آنها خود در روند نمایش تاثیر گذاشته و تماشاگر به طور همزمان بازی آنان و عکسالعملهای عروسکها را دنبال میکند. برای مثال نقشهای والدین "رومئو و ژولیت" به صورت زنده و با بازی بازیگران تصویر شده اند، در حالی که دو کاراکتر"رومئو و ژولیت" در تمام طول نمایش به صورت دو شاخه گل نمایش داده میشوند. دو شاخه گل که بنا به موقعیت تغییر نیز میکنند، برای مثال در صحنهای که"رومئو و ژولیت" برای ازدواج پنهانی به کلیسا میروند، "ژولیت" تور عروسی بر سر دارد و یا در صحنهای که رومئو نیمه شبی ژولیت را در خانهشان نگاه میکند، "ژولیت" را در پرسپکتیوی میبینیم که او را به صورت گلی کوچک نمایش میدهد و بدین وسیله دور بودن فاصله را تصویر میکند، این دورنمایی، زمانی که"رومئو" از دوربین برای نگاه کردن استفاده میکند، تغییر کرده و به درشت نمایی بدل میشود، این موضوع در صدای ژولیت که آواز میخواند نیز رخ میدهد، بدین صورت که صدای او در دورنما نازک و ظریف است و زمانی که"رومئو" با دوربین نگاه میکند همزمان با درشت شدن تصویر او صدایش نیز کلفتتر و نزدیکتر میشود.
آنچه در نمایش"رومئو و ژولیت" بیش از هر عنصر دیگری به چشم میخورد خلاقیت و استفاده از تصاویر نمایشی برای ایجاد فضایی طنزآلود است که در آن یک تراژدی روایت میشود. در اینجا با استفاده از عناصر خلاقه بصری که با وسایل و آکساسوار موجود در صحنه شکل میگیرند(برای مثال صحنه اشک ریختن ژولیت در لیوانها یا استفاده"رومئو" از لیوانها به جای دوربین) و نیز بازی طنزآلود بازیگران که علاوه بر کمیک کردن فضا با کمترین استفاده از متن وظاهراً با کمک بداههپردازیهای گروه نمایش در طول تمرینها، تراژدیای که با مرگ دو جوان عاشق پیشه به پایان میرسد، با خندههای مکرر تماشاگران همراه میشود.
مسئلهای که در موفق بودن فضای طنزآالود و ارتباط بیشتر مخاطب با این نمایش بیتاثیر نیست، این است که طنز استفاده شده در این نمایش از جنسی است که به مخاطب ایرانی نزدیک است، برای مثال در صحنه عروسی"رومئو و ژولیت" ترانهای آشنا برای مخاطبان پخش میشود و بازیگران با این موسیقی همراه میشوند، بلافاصله با تذکری کوتاه موسیقی تغییر کرده و به نوای دف و فضایی سنتی بدل میشود. نمونه دیگر را در میتوان در رفتار و دیالوگهای ایرانی و آشنای مادر ژولیت هنگامی که از او می خواهد ازدواج کند و پس از آن ملاقات دکتر با ژولیت پی گرفت. نمونههای این چنینی در سرتاسر نمایش وجود دارند، در عین حالی چیزی که طنز این نمایش را برجسته میکند استفاده مدام و دقیق کارگردان از تصاویر نمایشی است. تصاویری که در ترکیب و هماهنگی بازیگران و عروسکها به وجود آمده و فضایی یکدست و جذاب میآفرینند.
ممکن است این طور به نظر برسد که فشردهسازی نمایش"رومئو و ژولیت" ممکن است در فهم کامل داستان از سوی تماشاگری که نمایشنامه شکسپیر را نخوانده و یا داستان را به طور کامل نمیداند، مشکل ایجاد کند، اما در حقیقت نمایشی که هادی حجازیفر بر صحنه کارگاه نمایش به اجرا در آورده است، نمایشی است که وابستگیهای خود را با نمایشنامه کلاسیک آن گسسته است. این موضوع از این لحاظ که این نمایش میتواند به عنوان اثری مستقل با مخاطب ارتباط برقرار کند قابل تعمق است، تنها در یک صحنه که به کشته شدن یکی از افراد فامیل"ژولیت" توسط"رومئو" میانجامد، داستان نامفهوم شده و چندان واضح بیان نمی شود که چه اتفاقی افتاده و چرا رومئو تبعید میشود. دلیل دیگر این موضوع نیز شاید به اجرای آن به شکل پرده سایه بیارتباط نباشد، چرا که دقیقاً مشخص نیست چه کسی در حال جنگ با چه کسی است و چه اتفاقی رخ میدهد. اگر شتابزدگی در اجرا و نیز متن، در این صحنه رفع شود این بازخوانش جدید"رومئو و ژولیت" میتواند به عنوان نمایشی مستقل از اصل آن در نظر گرفته شود.
طراحی صحنه نمایش به ویژه پنجرههای نورانی که روی میز تعبیه شدهاند، به طرح میزانسنها و تفکیک فضاها کمک شایانی میکند و به ویژه سادگی آن در پیوند با کلیت کار است که فضای سادهای با حذف زواید میسازد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا احمد وحیدی مجلس شورای اسلامی مجلس چین خلیج فارس دولت دولت سیزدهم شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
روز معلم تهران معلم هواشناسی قوه قضاییه سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی دستگیری شورای شهر تهران پلیس
بانک مرکزی ارز بابک زنجانی خودرو قیمت دلار قیمت خودرو ایران خودرو دلار سایپا مالیات بازار خودرو قیمت طلا
تلویزیون سریال سینمای ایران سینما نون خ موسیقی تئاتر دفاع مقدس فیلم کتاب رسانه ملی
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه جنگ غزه نوار غزه حماس یمن نتانیاهو ترکیه افغانستان بنیامین نتانیاهو
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید سپاهان تراکتور بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا اینستاگرام اپل فناوری همراه اول آیفون گوگل
داروخانه مسمومیت دیابت کاهش وزن بارداری چاقی خواب سلامت روان آلزایمر