شنبه, ۱۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 8 June, 2024
مجله ویستا

ساندویچ لذیذ


ساندویچ لذیذ

روز اول مدرسه کت و شلواری به تن داشتم و مادرم برایم یک ساندویچ بسیار لذیذ درست کرده بود.
تمام مدت ذهنم به دنبال فرصتی بود که ساندویچ را بخورم.
آنقدر برای خوردن ساندویچ فکر می‌کردم …

روز اول مدرسه کت و شلواری به تن داشتم و مادرم برایم یک ساندویچ بسیار لذیذ درست کرده بود.

تمام مدت ذهنم به دنبال فرصتی بود که ساندویچ را بخورم.

آنقدر برای خوردن ساندویچ فکر می‌کردم که حس گرسنگی در اعماق وجودم ریشه کرده بود، به همین دلیل طاقت نیاوردم و وقتی سر کلاس معلم داشت صحبت می‌کرد به آرامی ساندویچ را از کیفم درآوردم و وقتی معلم به سمت تخته سیاه حرکت می‌کرد آن را با اشتها گاز می‌زدم. وقتی گاز آخر را به ساندویچ زدم، طعم لذیذ ساندویچ هنوز زیر دندان‌هایم بود که ناگهان معلم گفت: خوشمزه است؟

من که دستپاچه شده بودم گفتم بله، به مادرم می‌گویم فردا برای شما هم درست کند.

این حرف کل کلاس را به خنده انداخت و این بهترین خاطره‌ام از کلاس اول است.