چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

طنز را جدی بگیریم


طنز را جدی بگیریم

طنز تلویزیونی از ادبیات طنز ایران تأثیر گرفته است

امروز طنز تعاریف زیادی به خود می​بیند. شاید دیروز هم تعاریف رنگ و وارنگی داشته و ما بی‌خبریم!! حق هم داریم، آن وقت‌ها که نبودیم ببینیم چه بوده و چه شده، ولی آنچه در تعاریف و استنباط‌های طنزپردازان کوچک و بزرگ و قدیم و جدید به شکل یکسان و متفق‌القول وجود دارد «تلخند» است.

همان خنده تلخ و پر‌دردی که بعد از خواندن یک متن یا دیدن یک نمایش طنز روی لب خواننده و بیننده می‌ماند. می‌خواستم این یادداشت را با موضوع اقتباس در طنز بنویسم، ولی خوب که فکر کردم دیدم طنز حسابی سفره خودش را از دیگر ژانرها جدا کرده و از سادگی و صراحت زیاد به نوعی پیچیدگی رسیده یا بعکس. با این حساب اگر حساب طنز را از فکاهی و هجو جدا کنیم، آن وقت می‌شود قضاوت ساده‌تری در بررسی میزان تاثیرپذیری آثار نمایشی طنز دوران معاصر از ادبیات طنز داشت.

البته مقصود از معاصر، همین ده بیست سال اخیر و منظور از آثار نمایشی صرفا تولیدات رادیویی و تلویزیونی است؛ چون ژانر طنز تنها ژانری است که با سرعت زیاد در حال تحول است و در آن «ناگهان خیلی زود دیر می‌شود» به شکل فزاینده‌ای مصداق دارد به طوری که اگر طنزپردازان فرصت‌های روز به روز و ساعت به ساعت خود را برای خلق یک اثر جدید از دست بدهند، گویی از زمانه خود عقب افتاده‌اند. در این فضا بدیهی است آثار طنازانی چون میرزاده عشقی و ایرج میرزا نیز نوعی آثار باستانی تلقی می‌شود؛ چراکه جامعه امروز دیگر نه آن شرایط را دارد و نه آن ادبیات و گویش را. این مساله یک واقعیت دیگر را هم به اثبات می‌رساند و آن این‌که طنز، خیلی جدی است... خیلی و البته بی‌رحم. با این‌که کوچک کردن بحث در رسیدن به نتیجه کمک زیادی می‌کند، ولی در این مورد حاصلی جز سردرگمی ندارد. چون اساسا طنز امروز سال به سال و ماه به ماه تغییر می‌کند و هیچ خط و ربطی به رخدادهای ۳۰ یا ۴۰ سال پیش ندارد، چه برسد به آثار صد و ۲۰۰ و ۵۰۰ سال پیش. البته در این مورد گسترش رسانه‌ها هم بی‌تقصیر و تاثیر نیست.

ناگفته نماند برخی تولیدات بوده‌اند که مستقیم سراغ آثار ادبی قدیم و جدید رفته و متون شاخص ادبی را به تصویر کشیده یا صدایش را به گوش مردم رسانده‌اند. ولی این قسم برنامه‌ها را نمی‌توان در فهرست تولیدات طنز امروزی قرار داد، چون نوعی بازنشر یک اثر فاخر ادبی بوده‌اند که حتی اگر برنامه‌ای هم درباره‌اش ساخته نمی‌شد، آن اثر خاص، جاذبه و مخاطب خود را داشته و دارد.

آنچه بهانه نوشتن این یادداشت بود، اقتباس طنزپردازان معاصر از آثار فاخر طنز ادبیات فارسی بود یا دست‌کم عرضه تولیدات طنزی که ۵۰ درصدش اقتباس و ۵۰ درصدش تالیف باشد؛ به بحثی که خیلی زود متوجه بیهودگی‌اش شدم، چراکه به نظر می‌رسد خوانش امروزی از داشته‌های ادبی قدیمی در ژانر طنز عین انزوا و تنزل است. حال آن که پویایی و به روز بودن دقیقا چیزی است که ما محتاج آن هستیم.

بعد به این فکر کردم که طنز امروز چیست؟ در چه حال و روزی است؟ از کجا آمده؟ چه جریاناتی هدایتش می‌کنند؟ اصلا این چیزی که ما را به تلخند می‌رساند، طنز است یا چیزی پسامدرن‌تر از ذهنیت ماست؟

اما هر چه هست یک شاخصه مهم دارد، این‌که هیچ تاثیری از گذشته نپذیرفته است، نمی‌خواهد هم بپذیرد، نه در فرم و نه در محتوا. زور که نیست آقاجان! البته این نه می‌تواند نقطه قوت باشد و نه نقطه ضعف. دلیلش هم همان نیاز اساسی طنز به رخدادهای روز جامعه است. مساله این است که طنز امروز ما دارد راه خودش را می‌رود و تا حدود زیادی هم توانسته زبان خود را به دست آورد. طنز دوران ما به سبک خودش عمل می‌کند و با دغدغه‌های روزگار خودش همسو و همراه است. پس نباید آن را به نو بودن متهم کنیم و با تعصب کورکورانه به پیشینه‌ نخ‌نما شده، توی سرش بکوبیم، بلکه باید به آن بال و پر بدهیم تا به ایستایی و انفعال نرسد.

در چنین شرایطی به میان کشیدن بحث اقتباس در تولیدات طنز، حاشیه‌ای به نظر می‌رسد و بیش از این‌که کمکی به طنزپردازان بکند، چوب لای چرخشان می‌گذارد. گرچه در تولیدات عشقی، عاطفی، اجتماعی، جنگی، تاریخی و مذهبی موضوع اقتباس به شکلی جدی مطرح است، اما طنز به دلیل وابستگی زیادش به وقایع روز جامعه می‌تواند از مالیات اقتباس معاف باشد.

وانگهی یکی از ویژگی‌های اعجاب‌انگیزی که آثار طنز دارد، ارتباط تنگاتنگ بین آنهاست و دقیقا همین ارتباط نزدیک، آنها را از هم بی‌نیاز می‌کند. طنز به هر شکل و با هر فرمی مخاطب خودش را دارد، چه یک جُنگ رادیویی باشد، چه یک نشریه هفتگی، چه یک مجموعه تلویزیونی، چه یک فیلم سینمایی و چه یک کاریکاتور یا حتی یک اس‌ام‌اس. اینها همه زنجیروار به هم وصلند و عامل این اتصال هم جامعه و مردم هستند که می‌توان آن را نوعی اقتباس جمعی در فرم و محتوا تلقی کرد.

به هر روی طنز امروزی یک ژانر خودساخته است که تاتی‌تاتی‌هایش را کرده و حالا زمان دویدنش است، اما نکته اینجاست که کو زمینی هموار برای دویدن؟

یاسر شیخ‌لو