جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

می خواهید خوشبخت باشید


می خواهید خوشبخت باشید

در مورد راه های رسیدن به خوشبختی, دیدگاه های متفاوتی وجود دارد مفهوم سعادت یک مفهوم مقایسه ای است از این رو مثلاً به کسی که از مواد مخدر استفاده می کند و در دفعات نخستین از مصرف آن لذت می برد, در هیچ مکتبی حتی مکتب های مادی گفته نمی شود که او سعادتمند است زیرا, در ورای این لذتّها و در باطن این احساسات و ادراکات لذتبخش, بدبختی ها و سیه روزی های بسیار وجود دارد

«در مورد راه‏های رسیدن به خوشبختی، دیدگاه‏های متفاوتی وجود دارد. مفهوم سعادت یک مفهوم مقایسه‌ای است از این رو مثلاً به کسی که از مواد مخدر استفاده می‌کند و در دفعات نخستین از مصرف آن لذت می‌برد،‌ در هیچ مکتبی حتی مکتب‌های مادی گفته نمی‌شود که او سعادتمند است؛‌ زیرا، در ورای این لذتّها و در باطن این احساسات و ادراکات لذتبخش، بدبختی‌ها و سیه‌روزی‌های بسیار وجود دارد. چیزی که اسلام به طور ویژه مطرح می‌کند و منشأ تفاوت آن با نظام‌های دیگر می‌شود، این است که بر اساس ایمان به جهان پس از مرگ از وجود لذایذ و آلام دیگری نیز خبر می‌دهد و به تناسب آن، مفهوم سعادت را در مرحلة نخست، لذت دائمی و جاودانی آخرت معرفی می‌کند.اسلام، به انسان هشدار می‌دهد که زندگی وی منحصر به زندگی دنیا و لذایذ و رنج‌های دنیوی نیست.

بلکه زندگی ابدی و جاودانه نیز با رنج‌ها و لذت‌های متناسب با اعمال انسان‌ها در راه است و این آدمی است که می‌تواند انتخاب کند زندگی زودگذر و فانی،‌یا سعادت جاودانه و همیشگی را».مسّلم است که سعادت و خوشبختی از آنِ جامعه‏ای است که آسایش خاطر و آرامش بیشتری داشته باشد. با این بیان می‏توان گفت مال و ثروت و قدرت، منشأ سعادت و خوشبختی به حساب نمی‏آید، زیرا ثروت و قدرت، رفاه می‏آورند اما آرام بخش نیستند. مسئله مهم این است که باید بکوشیم تا مالک ثروت خود باشیم، نه بنده آن. کسانی که ثروت را بی اندازه دوست دارند، گویی خودشان را اسیر آن ساخته‏اند و از فکر این که مبادا در کشمکش حوادث، ثروتشان از دست برود، دائماً به خود می‏لرزند و هیچ وقت روی آسایش را نمی‏بینند.با نگاهی به دنیای غرب، به خوبی می‏توان دید که آنان از نظر ثروت و قدرت، در اوج قرار دارند اما هرگز عدم نگرانی و آسایش را (که رمز سعادت است) به دست نیاورده‏اند.

استاد مطهری می‌گوید: طرح و تنظیم برنامه سعادت، فرع بر این است که انسان با تمام استعدادهای پنهانی که دارد، شناخته شود ؛ زیرا سعادت از شکفته شدن استعدادها و بروز و ظهور و فعلیت یافتن قوه‌ها پیدامی شود. سعادت حقیقی وقتی حاصل می‌شود که تمام استعدادهای انسانی، بالاخص استعدادهای عالیِ وجود وی ،از قوّه به فعلیت برسد.انسان با همه استعدادهایش باید شناخته شود، تا طرح و تنظیم چنین برنامه‌ای ممکن و میسر گردد. از طرف دیگر با توجه به این که با همه پیشرفت‌های عظیمی که نصیب بشر در علم و صنعت شده و با همه کشفیات شگفت آوری که در دنیای جمادات و نباتات و جانداران صورت گرفته، انسان هنوز موجودی ناشناخته است ؛ پس بایدقبول کرد هنوز علم بشر نتوانسته است مدعی شود می‌تواند طرح سعادت بشر را تنظیم کند.

چگونه می‌توان طرح سعادت جامعی برای یک موجود تنظیم کرد، در حالی که حقیقت و ماهیت آن هنوز کاملا شناخته نباشد. بر این اساس برای شناخت عوامل سعادت و خوشبختی باید به سراغ آفریدگار انسان که حقیقت وجود انسان را می‌داند و از راز و رمز سعادت انسانی و راههای شقاوت آن آگاه است برویم و از قرآن و مفسران واقعی آن (روایات معصومین ) کمک بگیریم .اسلام بشر را از جنبه جسم و جان و ازجهت معنوی و مادی مورد توجه قرار داده است و سعادت انسان را در برخورداری از کمالات روحی و استفاده صحیح از تمایلات مادی می‌داند؛ از این‌رو عواملی مادی و معنوی را در تحصیل سعادت موثر می‌داند که عبارتنداز: ۱- ایمان به خدا؛ قرآن مجید در سوره عصر، افرادی را از خسران مستثنی کرده است و آن افراد مومن ونیکوکارند. آن‌ها به فلاح و رستگار نائل می‌شوند. خوشبخت کسی است که زندگی خوشایندی داشته باشد و این جز با آرمیدن در بستر خشنودی خداوند، امکان‏پذیر نیست.۲- تقوا و خودسازی ؛ قرآن مجید پس از یازده سوگند به صراحت می‌فرماید: <سعادت و رستگاری برای کسی است که جان خود را از پلیدی تطهیر کند و بدبخت کسی است که به ناپاکی بگراید. (شمس آیه ۹)استاد مطهری می‌گوید: پیغمبران الهی آمده‌اند که به ما راه زندگی و درِ ورودی زندگی و خوشبختی را نشان دهند. آمده‌اند به بشر بفهمانند بدی، بدکاری، هوس‌بازی، دروغ، خیانت، منفعت‌پرستی، کینه‌توزی و خودپرستی، راه ورودی زندگی و طریق رسیدن به سعادت و آرامش و رضایت خاطر نیست . درِوازه ورودی زندگی و خوشبختی، نیکی و نیکوکاری، راستی و درستی و استحکام اخلاقی و خیرخواهی و مهربانی است . تنها ایمان و اعتقاد به معنویات و سپس نیکوکاری بر اساس آن اعتقادات مقدس است که قلب را آرام و رضایت خاطر را تأمین می‌کند وسعادت را میسر می‌سازد.۳- یاد خدا؛ قرآن مجید مهم ترین عامل و وسیله برای خوشی و آرامش روح را یاد خدا می‌داند و می‌فرماید: دل آرام گیرد به یاد خدا و روی گرداندن از یاد خدا را عامل سیه‌روزی می‌داند و می‌فرماید: <هر کس از یاد من روی گرداند، زندگی اش تنگ می‌شود. (طه آیه ۱۲۴). ۴ -عمل صالح ؛ قرآن کریم اموری همانند جهاد در راه خدا، امر به معروف، نهی از منکر، شکر نعمت‌های الهی وتوبه را مایه حیات و سعادت انسان می‌شناسد.۵ - هم‌نشینی با بزرگان؛ پیامبراکرم(ص) می‌فرماید: سعادتمندترین مردم کسی است که با افراد بزرگوار و کریم همنشین باشد».( بحارالانوار، ج ۷۴ ص ۱۸۵).۶ - همسر، فرزند و منزل شایسته ؛ در روایتی رسول خدا(ص) می‌فرماید: از سعادت مرد مسلمان است که همسر شایسته، خانه وسیع، مرکب راهوار و فرزند شایسته داشته باشد». (بحارالانوار، ج ۱۰۴ ص ۹۸).۷- پند پذیری ؛ امام علی(ع)می فرماید: سعادتمند کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد. (نهج‌البلاغه، خطبه ۸۵).۸ -عاقبت به خیری ؛ امام صادق(ع)از امام علی(ع)نقل می‌کند: حقیقت سعادت این است که آخرین مرحله زندگی انسان با عمل سعادتمندانه‌ای پایان پذیرد و حقیقت شقاوت این است که آخرین مرحله عمر با عمل شقاوت مندانه‌ای خاتمه یابد».( تفسیر نمونه، ج ۹ ص ۲۵۰). ۹- آخرت گرایی: از منظر حدیث،‌خوشبخت، دنیا را (که فقط برای امتحان در مسیر راه انسان قرار گرفته) رها می‌کند یا از تعلقاتش به آن می‌کاهد و در مسیر آخرت گام برمی‌دارد. انسان عاقل،‌ خوشبختی را در امور فانی و متغیر نمی‌جوید. سعادت واژة ‌مقدسی است که عقل و روان پاک آن را تفسیر می‌کند و متاع قلیل ،‌ لذت زودگذر و متغیر و در یک کلمه دنیا نمی‌تواند تفسیر کنندة آن باشد.مولای متقیان نیک بختی را چنین تفسیر می‌کند: نیکبخت‌ترین فرد کسی است که لذّت فانی(دنیا) را برای لذّت باقی(آخرت) رها کند.( غرر الحکم ج۲ ص۴۴۱).دنیا دار فانی است و بی اعتباری خویش را ثابت کرده و مرگ، عبرت بزرگ آن است، گشتن در پی خوشبختی و یافتن این گنج بزرگ در جایی و برای جایی که از بین رفتنی است، بیهوده است.

نوریه نوچمنی



همچنین مشاهده کنید