چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
فلسفه ی امامت از دید متكلمان اسلامی
یكی از بحثهای مهم امامت، فلسفهی آن است كه در این نوشتار ضمن بیان و بررسی دیدگاه متكلمان اسلامی، به مهمترین فلسفه آن كه به پرتو روایات نورانی اهل بیت (علیهمالسلام) در بیانات متكلمان امامیه انعكاس یافته، پرداخته شده است .
بحث دربارهی فلسفه یا اهداف امامت، یكی از بحثهای كلی امامت است . این بحث، در آثار كلامی، به گونههای مختلف مطرح شده است . متكلمان اسلامی، آن جا كه به تعریف امامت پرداختهاند .
از هدف امامت و رسالت امام سخن گفتهاند; زیرا، چنان كه میدانیم، یكی از گونههای تعریف، تعریف به غایت است . تعریف منطق، به این كه «آن، علمی است كه رعایت قوانین آن، ذهن انسان را از خطای فكری مصون میدارد .» ، از این قسم است و . . .
متكلمان اسلامی، در تعریف امامت گفتهاند: «امامت، رهبری عمومی در امور دینی و دنیوی است .» . در این تعریف، در حقیقت، به غایت و فلسفهی امامت اشاره شده است .
جای دیگری كه متكلمان اسلامی از فلسفه و غایت امامت و وظایف مسئولیتهای امام سخن گفتهاند، مبحث «وجوب امامت و ادلهی آن» است . دلیل عقلی مستقل و غیر مستقل متكلمان اسلامی بر وجوب امامت، به فلسفهی امامت نظر دارد .
البته، بحث دربارهی فلسفهی امامت، به صورت یك محور اساسی، جداگانه هم مورد توجه متكلمان اسلامی قرار گرفته است .
خواجه نصیرالدین طوسی، در «رساله امامت» گفته است:
سخن در باب امامت، بر پنج مسئله استوار است كه از هر یك از آنها با كلمهای خاص تعبیر میشود . آن واژههای پنجگانه، عبارت است از: ما; هل; لم; كیف; من . نخستین مسئله، این است كه گفته میشود: «ماالامام؟ امام چیست؟» ، و مسئلهی دوم، عبارت است از «هل الامام؟ آیا امام، در همهی زمانها موجود استیا در برخی از اوقات وجود دارد یا اصلا وجود ندارد؟» ، و سومین مسئله، عبارت است از «لم الامام؟ امام برای چیست؟» . این بحث، به علت غایی وجود امام مربوط میشود . چهارمین مسئله، عبارت است از «كیف الامام؟ امام، چهگونه است؟ و چه صفاتی دارد؟» ، و پنجمین مسئله، این است كه «من الامام؟ چه كسی امام است؟» . در این مسئله، دربارهی راه تعیین و تشخیص امام بحث میشود . (۱)
ابن میثم بحرانی نیز در كتاب قواعد المرام، مباحث امامت را بر محورهای یاد شده مبتنی كرده و گفته است:
سخن دربارهی این قاعده، مانند سخن در بارهی قاعدهی نبوت، در پنج مسئله خلاصه میشود كه به ترتیب عبارت است از:
۱) تعریف امامت (ما الامام؟) ;
۲) وجود امام (هل الامام؟) ;
۳) علت غایی وجود امام (لم یجب وجود الامام؟) ;
۴) صفات و ویژگیهای امام (كیف الامام؟)،
۵) تعیین امام در هر زمان (من الامام؟). (۲)
قاضی عبدالجبار معتزلی، محورهای كلی مباحث امامت را سه مسئلهی ذیل دانسته است:
۱) اموری كه امام عهده دار رهبری آنها میگردد;
۲) صفات و ویژگیهایی كه امام را از دیگران ممتاز میسازد;
۳) راه تعیین امام .
او، سپس افزوده است: «دیگر مباحث امامت، باید به یكی از مسایل یاد شده باز گردد .» . (۳)
روش ما، در این بحث، چنین است كه با رجوع به كتابهای كلامی معتبر شیعه و اهل سنت و با نقل اقوال و آرای متكلمان برجستهی دو مذهب، نظر آنان را در بارهی فلسفه و غایت امامت و وظایف و مسئولیتهای امام، در دو بخش بررسی خواهیم كرد . بخش نخست را به بررسی «نظر اهل سنت» و بخش دوم را به بررسی «نظر شیعه» اختصاص خواهیم داد .
الف) بخش نخست - فلسفهی امامت از نظر اهل سنت
در آغاز، یادآوری این مطلب لازم است كه اصطلاح «اهل سنت» كاربردهای گوناگونی دارد . فراگیرترین كاربرد آن، همهی مذاهب غیر شیعی را شامل میشود . مطابق این اصطلاح هر كس به امامتبلافصل امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اعتقاد ندارد، «سنی» یا «اهل سنت» نامیده میشود .
در كابرد دیگر، اهل سنت، در مقابل اهل بدعت است . اهل حدیث و حنابله و ماتریدیه و اشاعره، خود را مصداق این اصطلاح میدانند و دیگر مذاهب و فرقههای اسلامی را اهل بدعت میشمارند .
اصطلاح اهل سنت، در سومین كاربرد، به معنای فرد یا گروهی است كه در فهم آیات و روایات، از روش تاویل استفاده نمیكند . بر این اساس، كسانی كه از روش تاویل بهره میگیرند، اهل سنتشناخته نمیشوند . این اصطلاح، تنها، بر اهل حدیث و حنابله اطلاق میشود و حتی ما تریدیه و اشاعره را هم در بر نمیگیرد; چرا كه آنان، در متشابهات و صفات خبریه، روش تاویل را به كار میبرند . (۴)
مقصود ما از اصطلاح «اهل سنت» ، در این بحث، نخستین كاربرد آن است و عمدتا، سه مذهب كلامی معتزله و ماتریدیه و اشاعره را در نظر داریم:
۱) معتزله (۵) و فلسفهی امامت
متكلمان معتزلی، بر این عقیدهاند كه فلسفهی وجوب امامت، اقامهی حدود الهی است; زیرا، اجرای حدود الهی، واجب است، و از طرفی، وجوب آن، متوجه عموم مسلمانان یا یكایك آنان نیست، بلكه بر عهدهی امام است . بنابراین، وجود امام برای تحقق بخشیدن به این حكم و قانون الهی واجب خواهد بود . قاضی عبدالجبار معتزلی، در این باره چنین گفته است:
دو استاد برجستهی كلام معتزله (یعنی ابوعلی و ابوهاشم جبایی) در تبیین وجوب شرعی امامت، به وجوب اقامهی حدود كه در قرآن كریم وارد شده است، استناد جستهاند . قرآن كریم، دربارهی حد سرقت فرموده است: «والسارق والسارقهٔ فاقطعوا ایدیهما . . . » (۶) و دربارهی حد زنا فرموده است: «الزانیهٔ والزانی فاجلدوا كل واحد منهما مئهٔ جلدهٔ» (۷) و از طرفی، اقامهی حدود، از وظایف و شئون امام است نه دیگران . بنابراین، باید امامی باشد كه به این مهم اقدام كند .
وی، آن گاه این اشكال را در مورد استدلال یاد شده مطرح كرده است كه «ممكن است وجوب اقامهی حدود الهی، مشروط به وجود امام باشد، و از قبیل واجب مطلق نباشد . در این صورت، نمیتوان از وجوب اجرای حدود، وجوب امامت را استنباط كرد .» . او، در پاسخ گفته است، اصل در باب وجوب، این است كه مطلق باشد، مگر آن كه مشروط بودن آن به دلیل دیگری ثابتشود . در مورد زكات، معلوم است كه وجوب آن، مشروط به داشتن مال و نصاب خاصی است و چون دربارهی اجرای حدود، چنین دلیلی در بین نیست، وجوب آن، مطلق خواهد بود . (۸)
از كلام عبدالجبار در «شرح الاصول الخمسهٔ» به دست میآید كه فلسفهی وجوب امامت، تنها، اجرای حدود الهی نیست، بلكه اجرای همهی احكام شرعی كه به امامت وابستگی دارد، غایت و فلسفهی امامتبه شمار میرود .
او گفته است:
بدان جهتبه وجود امام نیاز است كه به احكام شرعی، مانند اقامهی حدود و حفظ كیان مملكت و مرزهای كشور و آماده ساختن و بسیج نیروهای رزمنده برای مبارزه با دشمن و اموری از این قبیل، عینیتبخشد . هیچ گونه اختلافی در این وجود ندارد كه این گونه امور، از شئون و وظایف امام است . (۹)
عبدالجبار، در جایی دیگر از كتاب المغنی نیز به این مطلب تصریح كرده و گفته است:
ان الامام انما یراد لامور سمعیهٔ، كاقامهٔ الحدود و تنفیذ الاحكام و ما شاكلهما (۱۰)
در توضیح نظر معتزله میتوان گفت، احكام و قوانین اسلامی، دو گونهاند: احكام و قوانین فردی; احكام و قوانین اجتماعی . احكام فردی، خارج از قلمرو امامت است . مثلا، اقامهی نماز، بر هر مسلمان بالغ و عاقلی، واجب است، و انجام دادن این واجب، وابسته به وجود امام و رهبری كه عهده دار امور اجتماعی و سیاسی مسلمانان باشد، نیست، اما حفظ كیان كشور اسلامی و مرزهای سرزمین اسلامی از تجاوز بیگانگان و شورش آشوب طلبان، اگرچه از واجبات كفایی است، ولی تحقق یافتن این حكم اسلامی، بدون وجود امام و پیشوایی كه نیروهای اسلامی را در جهت تحقق یافتن حكم مزبور، متحد و بسیج كند، امكانپذیر نیست . از طرفی دیگر، تعطیل حدود اسلامی، روا نیست; چرا كه فلسفهی حدود - چنان كه از قرآن و روایات استفاده میشود - جلوگیری از فساد و تباهی و تجاوز و تعدی در جامعه است، و بدیهی است كه اگر اجرای حدود به امام سپرده نشود، و هر كس بتواند به اجرای آن اقدام كند، نه تنها تجاوز و تباهی در جامعه مهار و محدود نمیشود، بلكه خود، از اسباب و عوامل گسترش آن خواهد بود .
با توجه به ملاحظات یاد شده، ضرورت وجود امام در جامعه اسلامی، برای اجرای احكام اجتماعی و حدود اسلامی، امری است مبرهن و روشن . در حقیقت، این گونه استدلال بر وجوب امامت، از قبیل ملازمات عقلیه است; یعنی، احكام اجتماعی و حدود اسلامی، مستلزم وجوب امامت است .
این استدلال، از این جهت، اشكالی ندارد، و اگر اشكالی مطرح است، مربوط به منحصر ساختن فلسفهی امامت در چنین غایت و غرضی است . آری، اجرای احكام و حدود اسلامی، یكی از اهداف و اغراض امامت است، نه یگانه هدف و غرض آن .
۲) ما تریدیه (۱۱) و فلسفهی امامت
ابوحفص نسفی (متوفای ۵۳۷ ه) در رسالهی العقائد النسفیهٔ امور زیر را به عنوان اهداف و اغراض امامتبیان كرده است .
▪ تنفیذ و اجرای احكام اسلامی (تنفیذ احكامهم) ;
▪ اقامهی حدود اسلامی (واقامهٔ حدودهم) ;
▪ پاسداری از مرزها (و سد ثغورهم) ;
▪ تجهیز نیروهای دفاعی (و تجهیز جیوشهم) ;
▪ گرفتن زكات و مالیاتهای شرعی (و اخذ صدقاتهم) ;
▪ سركوبی آشوب طلبان و دزدان و راهزنان (و قهرالمتغلبهٔ والمتلصصهٔ و قطاع الطریق) ;
▪ اقامهی نمازهای جمعه و اعیاد اسلامی (و اقامهٔ الجمع والاعیاد) ;
▪ فصل خصومتها و منازعهها (و قطع المنازعات الواقعهٔ بین العباد) ;
▪ قبول شهادت گواهان در زمینهی حقوق (و قبول الشهادات القائمهٔ علی الحقوق) ;
▪ تقسیم غنایم و ثروتهای عمومی (و قسمهٔ الغنائم). (۱۲)
ملا علی قاری (متوفای ۱۰۱۶ ه) نیز در كتاب شرح فقه اكبر (۱۳) امور یاد شده را به عنوان هدف و غرض از امامتبیان كرده و آنها را نمونههایی از احكام شرعی دانسته كه آحاد امت اسلامی مسئولیت تولی و تصدی آنها را ندارند، بلكه از وظایف و شئون امام به شمار میروند . (۱۴)
جمال الدین غزنوی حنفی (متوفای ۵۹۳ ه) در كتاب اصول الدین، فلسفهی امامت را اجرای احكام و حدود الهی، فرماندهی سپاه و مجهز ساختن لشكریان اسلام، گرفتن مالیاتهای شرعی و دادن آن به مستحقان، و در یك كلام، تامین مصالح مسلمانان دانسته است . (۱۵)
در كتاب الحصون الحمیدیهٔ (۱۶) پس از بیان امور یاد شده، گفته است:
این امور در جوامع اسلامی تحقق نخواهد یافت، مگر با داشتن امام و پیشوایی كه درامور خویش به وی رجوع كنند، او، مفاسد را از جامعه دور میسازد و مصالح اجتماعی را حفظ میكند و از بروز آن چه مقتضای طبایع و غرایز بشری و طمع ورزی آدمی است، جلوگیری میكند، چنین پیشوایی، تكیه گاه مردم است و آنان، بر اساس رای و نظر و امر و نهی وی عمل میكنند . (۱۷)
دیدگاه ماتریدیه دربارهی اهداف و اغراض امامت، نسبتبه دیدگاه معتزله، مشروحتر و گویاتر است . نقطهی مشترك هر دو دیدگاه، این است كه فلسفهی امامت را از جنبهی حیات اجتماعی و سیاسی جامعهی اسلامی ارزیابی كردهاند .
از دید آنان مسئولیت امام، اجرای احكام و حدود اسلامی، و حفظ نظم و امنیت جامعه و مبارزه با مفاسد و مظالم اجتماعی است، اما حفظ دین از خطر تحریف و تبیین مفاهیم و معارف و احكام اسلامی، از شئون امام و اهداف امامتبه شمار نمیرود .
۳) اشعریه (۱۸) و فلسفهی امامت
دیدگاه مذهب اشعریه، دربارهی فلسفهی امامت، در برخی از كتابهای كلامی آنان به صورت جداگانه، و در برخی دیگر، در بحث مربوط به «دلایل وجوب امامت» مطرح شده است . در این جا نمونههایی از آنها را یادآور میشویم .
▪ قاضی ابوبكر باقلانی (۱۹) (متوفای ۴۰۳ ه) در پاسخ این پرسش كه «هدف از نصب امام چیست؟» گفته است:
فرماندهی سپاه، پاسداری از مرزها، سركوبی ستمگران، حمایت از مظلومان، اقامهی حدود، تقسیم سرمایههای عمومی میان مسلمانان و هزینه كردن آن در اموری مانند جهاد با دشمنان، اموری است كه هدف از نصب امام را تشكیل میدهد و به عنوان وظایف و مسئولیتهای او به شمار میرود . (۲۰)
▪ ابومنصور بغدادی (متوفای ۴۲۹ ه) گفته است:
مسلمانان، به پیشوایی نیاز دارند كه احكام و حدود آنان (احكام و حدود اسلامی) را اجرا كند، سپاهیان را فرماندهی كند، اموال عمومی را میان آنان تقسیم كند . (۲۱)
▪ ابوحامد غزالی (متوفای ۵۰۵ ه) در بیانی كلیتر دربارهی وجوب امام گفته است:
بدون شك، نظام دین، مغلوب و مقصود شارع است، و از طرفی، نظام دین، جز با امامی كه از دستورهای وی اطاعتشود، پایدار و استوار نخواهد شد . نتیجهی این دو مقدمه، وجوب نصب امام است .
وی، در ادامه، یاد آور شده است كه نظام دنیا، بدون امام و رهبر ثبات و استقرار نخواهد داشت، و از طرفی نظام دنیا، در ثبات و استقرار نظام دین، ضرورت دارد، و نظام دنیا، در رستگاری بشر و نیل به سعادت اخروی، امری است ضروری كه مقصود همهی پیامبران الهی بوده است . بر این اساس، امامت، از ضروریات شریعتبه شمار میرود . (۲۲)
غزالی، در پاسخ این پرسش كه «مگر نه این است كه دنیا، از نظر شریعت، مورد نكوهش است و توجه به آن، با دینداری منافات دارد؟» ، گفته است، دنیا، در دو معنا به كار میرود: یكی غرق شدن انسان در تمایلات و لذتهای حیوانی، و دیگری، بهرهگیری معقول و مشروع از لذایذ و تمتعات دنیوی . آن چه با دینداری ناسازگار است، معنای نخست دنیا است، اما معنای دوم آن، نه تنها با دینداری ناسازگاری ندارد، بلكه از مقدمات ضروری آن به شمار میرود .
علی ربانی گلپایگانی
پینوشتها:
۱) تلخیص المحصل، ص ۴۲۶ - ۴۲۷ (رسالهٔ الامامهٔ)
۲) قواعد المرام فی علم الكلام; ص ۱۷۳ - ۱۷۴ .
۳) المغنی، بحث الامامهٔ، ج ۱، ص ۱۱ .
۴) ر . ك: علی ربانی گلپایگانی، الكلام المقارن، ص ۱۲ - ۱۸ .
۵) معتزله، یكی از مذاهب كلامی مهم در دنیای اسلام به شمار میروند . اگرچه در جهان معاصر به عنوان یك مذهب رسمی وجود عینی ندارند، ولی افكار و اندیشههای آنان، همچنان مورد توجه محققان و متفكران اسلامی و غیر اسلامی است . مؤسس این مذهب، واصل بن عطا .(متوفای ۱۳۱ ه) است . جهت آگاهی بیشتر از تاریخ، عقاید و متفكران و آثار كلامی این مذهب به كتاب فرق و مذاهب كلامی از نگارنده رجوع شود .
۶) مائده: ۳۸ .
۷) نور: ۲ .
۸) المغنی، الامامهٔ، ج ۱، ص ۴۱ .
۹) شرح الاصول الخمسهٔ، ص ۵۰۹ .
۱۰) المغنی، ج ۱، ص ۳۹ .
۱۱) ما تریدیه، پیروان ابومنصور ماتریدی سمرقندی (متوفای ۳۳۳ ه) هستند . از آن جا كه ابومنصور، از نظر فقهی، پیرو مذهب حنفی بود، این مذهب كلامی، در مناطقی كه احناف زندگی میكنند، رسمیت دارد و عقاید اسلامی، بر اساس متون و آثار كلامی این مذهب، تحقیق و تبیین میشود . كتاب شرح عقاید نسفی، معروفترین متن درسی حوزههای علمی احناف است، جهت آگاهی بیشتر دربارهی این مذهب كلامی به كتاب فرق و مذاهب كلامی رجوع شود .
۱۲) شرح العقائد النسفیهٔ، ص ۱۱۰; النبراس، ص ۵۱۲ - ۵۱۳ .
۱۳) رسالهی الفقه الاكبر منسوب به ابوحنیفه استبر این كتاب، شروحی نوشته شده است كه یكی از شرحهای معروف آن شرح ملاعلی قاری است .
۱۴) شرح الفقه الاكبر، ص ۱۷۹ .
۱۵) اصول الدین، ص ۲۶۹ - ۲۷۰ .
۱۶) این كتاب، تالیف حسین بن محمد طرابلسی (متوفای ۱۳۲۷ ه) است و از متون درسی احناف در برخی از حوزههای علمیه به شمار میرود .
۱۷) الحصون الحمیدیهٔ، ص ۱۹۱ .
۱۸) اشعریه، پیروان ابوالحسن اشعری (متوفای ۳۲۶ یا ۳۳۰ ه) هستند . این مذهب كلامی، در میان شافعیها و مالكیهای اهل سنتشهرت و رسمیت دارد . شهرت این مذهب كلامی در جهان اهل سنت، از مذهب ماتریدیه، بیشتر است . جهت آگاهی از تاریخ و تحولات و عقاید و آرای متكلمان و آثار مهم كلامی این مذهب كلامی، به كتاب فرق و مذاهب كلامی رجوع شود .
۱۹) وی، پس از ابوالحسن اشعری، یكی از برجستهترین متكلمان اشعری به شمار میرود . او، در ترویج مذهب اشعری سعی فراوانی نمود و در عصر خویش، رهبری كلام اشعری را بر عهده داشت . ر . ك: مقدمهی ابن خلدون، ص ۴۶۵ .
۲۰) تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۷ .
۲۱) اصول الدین، ص ۱۴۴، طبع بیروت، دارالفكر .
۲۲) الاقتصاد فی الاعتقاد، ص ۲۵۴ .
۲۳) غایهٔالمرام فی علم الكلام، ص ۳۶۶ .
۲۴) شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۴۶ .
۲۵) شرح المقاصد، ج ۵، ص ۲۳۶ - ۲۳۷ .
۲۶) همان، ص ۲۳۳ .
۲۷) نهایهٔالاقدام فی علم الكلام، ص ۵۵۹ .
۲۸) مقدمهی ابن خلدون، ص ۱۹۱ .
۲۹) ر . ك: تلخیص المحصل، ص ۴۰۷; قواعد العقائد، ص ۱۱۶ .
۳۰) الالفین، ص ۸ .
۳۱) همان .
۳۲) همان، ص ۷ .
۳۳) مائده: ۳۸ .
۳۴) نور: ۲ .
۳۵) نور: ۴ .
۳۶) الالفین، ص ۸ .
۳۷) ر . ك: سید مرتضی، الشافی فی الامامهٔ، ج ۱، ص ۳۶; شیخ طوسی، كتاب الغیبهٔ، ص ۴ - ۵; سدیر الدین حمصی، المنتفذ من التقلید، ج ۲، ص ۲۴۰; خواجه نصیر الدین طوسی، تلخیص المحصل، ص ۴۲۹ (رسالهٔالامامهٔ) ; محقق حلی، المسلك فی اصول الدین، ص ۱۹۴; ابن میثم بحرانی، قواعد المرام، ص ۱۷۷; علامهی حلی، كشف المراد، ص ۴۰۹; فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ص ۳۲۷ - ۳۲۸ .
۳۸) ر . ك: فصلنامه انتظار، شمارهی ۵ .
۳۹) شاید، مقصود این است كه بسیاری از این اخبار، از نظر سند، قابل مناقشهاند، و آن چه از جهتسند قابل اعتماد است، ناچیز است و بیان كنندهی همهی احكام شریعت نیست . چنان كه گفته شده است، ابوحنیفه، كمتر از بیستحدیث را قابل اعتماد میدانست . ابن خلدون گفته است: «ائمهی مجتهدان، دربارهی احادیث، نظر متفاوتی داشتند . گفته شده است كه ابوحنیفه، حدود هفده حدیث را برگزیده است . مالك، احادیثی را كه در كتاب الموطا نقل كرده، انتخاب كرده است كه حدود سیصد حدیث است . احادیثی كه احمد بن حنبل در مسند خویش آورده، پنجاه هزار حدیث است» وی، آن گاه، دلیل این تفاوت را به كارگیری دقتبیشتر یا تساهل در نقل احادیث دانسته است و این توهم را كه امثال ابوحنیفه، عمدا، از نقل و قبول احادیث صرف نظر كردهاند، مردود شمرده است [مقدمه ابن خلدون، ص ۴۴۴ - ۴۴۵] .
گذشته از این، در احادیث، گاهی تعارض و تهافتیافت میشود . پس چه گونه میتوان آن را میزان حفظ شریعت دانست؟
۴۰) المنقذ من التقلید، ج ۲، ص ۲۶۱ .
۴۱) الشافی، ج ۱، ص ۱۷۹ .
۴۲) قواعد المرام، ص ۱۷۸ - ۱۷۹ .
۴۳) كشف المراد، ص ۴۹۳; الالفین، ص ۵۶ - ۵۷ .
۴۴) ارشاد الطالبین، ص ۳۳۳ - ۳۳۵ .
۴۵) المغنی، الامامهٔ، ج ۱، ص ۷۰ - ۷۱ .
۴۶) الشافی فی الامامهٔ، ج ۱، ص ۱۸۱ - ۱۸۶ .
۴۷) قواعد المرام، ص ۱۷۹ .
۴۸) وسائل الشیعهٔ، ج ۱۸، ص ۲۵ .
۴۹) مقصود، نمازها و روزههایی است كه زن در ایامی كه خون حیض و نفاس میبیند، انجام نمیدهد .
۵۰) الصلاهٔ عمود الدین .
۵۱) لاتقیسوا! فان من الدین ما لایقاس، و سیاتی اقوام یقیسون! فهم اعداء الدین! و اول من قاس ابلیس . وسائل الشیعهٔ، ج ۱۸، ص ۲۷ .
۵۲) در آثار كلامی علامهی حلی، مانند كشف المراد، الالفین، نهج المسترشدین، این روش یافت میشود .
۵۳) المنقذ من التقلید، ج ۲، ص ۲۵۶ - ۲۶۰ .
۵۴) المغنی، الامامهٔ، ج ۱، ص ۶۹۶۷ .
۵۵) الشافی، ج ۱، ص ۱۶۸ - ۱۷۸ .
۵۶) نحل: ۴۴ .
۵۷) حشر: ۷ .
۵۸) نجم: ۳ - ۴ .
۵۹) اصل الشیعه واصولها، ص ۱۶۱ - ۱۶۵ .
۶۰) نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبهی ۱۰۴ .
۶۱) همان، خطبهی ۱۳۱ .
۶۲) تحف العقول، بخش مربوط به سخنان امام حسین (علیهالسلام).
۶۳) علل الشرایع، ص ۲۵۳، باب ۱۲۸، حدیث ۹ .
۶۴) اصول كافی، ج ۱، كتاب الحجهٔ، باب جامع فی فضل الامام .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست