چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مغضوبین درگاه
برگه احضاریه به كمیته انضباطی ناگهان رنگ از رخسار دانشجو میبرد و آینده تحصیل او را در هالهیی از ابهام قرار میدهد. او دانشجویی است كه همچون چندین دانشجوی دیگر به نظر نمیرسد، انتقاد، اعتراض و گلایه از مسوولان دانشگاه و مدیران بیرون از دانشگاه جزء لاینفك زندگی او شده است. او شنیده بود كه دانشجو باید سیاسی باشد، انتقاد كند و همچون جوانان دیگر نباشد، اما گویی تمامی شنیدههای او دروغی بزرگ بیش نبوده است. اما نه، همچنان وزیر یا به عبارتی «رئیس بزرگ» دانشگاهها در میان سخنان خود از «فعالیت سیاسی» دانشجویان میگوید و هر از چند روزی وزیر علوم خطاب به دانشجویان فریاد میزند: «شما باید سیاسی باشید، البته نه حزبی». خطاب «رئیس بزرگ» به دانشجویانی است كه در اطراف او حلقه زدهاند، حلقهیی كوچك كه با كارت دعوت در كنار او قرار گرفتهاند. دانشجویانی كه سیمایشان با دیگر دانشجویان تفاوتی دارد و رفتارهای «رئیس بزرگ» و «رئیس بزرگتر» یعنی رئیسجمهور را میپسندند و حتی در انتخابات قبلی از آنان حمایت كردند و آنان را بر كرسی وزارت و صدارت قرار دادند.
مگر دانشجو در كلام «رئیسبزرگ» نباید غیرحزبی باشد؟ پس چرا آن دانشجویان حلقه زده در اطراف وزیر علوم در محافل حزبی رفت و آمد میكنند و در آستانه هر انتخاباتی ستادهای احزاب و گروههای سیاسی را مدیریت میكنند و نام تشكل خود را در كنار سایر احزاب قرار میدهند؟ مگر حزبی بودن از سوی وزیر علوم ناشایست نیست، پس چگونه وزیر و دوستانش در میهمانی احزاب همفكر شركت میكنند و حتی گزارشی از فعالیتهای وزارت علوم را در اختیار آنان قرار میدهند؟
گویی گفتار و رفتار با یكدیگر متفاوت است و وزیر از یك واژه و الگو دفاع میكند و رفتار خود را به گونهیی دیگر به تصویر میكشد.
به هرحال تمامی این سخنان روسای بزرگتر، بزرگ و كوچك پیامدی دیگر داشته است. پیامدی كه در حكمها و احضارهای كمیتههای انضباطی نهفته است و فضای دانشگاهها را سیمایی دگرگون با روزهای قبل از ریاست آنان ترسیم كرده است. فضایی كه باعث شده است در سال گذشته از «محمود احمدینژاد» رئیسجمهور، «مصطفی پورمحمدی» وزیر كشور، «محمدمهدی زاهدی» وزیر علوم، «محمدرضا باهنر» نایبرئیس مجلس و دیگر مدیران به گونهیی خاص در دانشگاهها پذیرایی شود و فضایی تند و اعتراضآلود محیط علمی را دربرگیرد. چرا كه دانشجویان سیاسی هنوز انتقاد و اعتراض از سبك مطلوب مدیران را دوست میدارند و حاضر نیستند، در برابر رفتارها و گفتارهای متناقض سر در بغل قرار دهند و مهر سكوت را بر لبان خود بزنند.
این انتقاد و اعتراض در میان دانشجویان سیاسی عضو خانهیی به نام «انجمنهای اسلامی دانشجویان» طرفداران جدی داشته است. آنان حتی زمانی كه «رئیسجمهور پیشین» را با دستان خود بر كرسی ریاست نشاندند، پس از چند سالی رفتارهای او را نپسندیدند و در برابر رفتارهای او و همفكرانش اعتراض كردند. اعتراض آنان آنگونه بود كه همان دانشجویان انجمنی كه تا دیروز در راه حمایت از «محمد خاتمی» و شعارهای اصلاحطلبانه او هیچ چیز را دریغ نكرده بودند، در جبهه مقابل «همفكران رئیسجمهور وقت» قرار گرفتند. اگر تا دیروز جبهه مقابل اصلاحطلبان به زبان طرد آنان مسلح بود، از آغاز اعتراض و انتقاد به دولت اصلاحات این شیوه برخورد با انجمنها مورد پسند همفكران محمد خاتمی قرار گرفت.
از آن روزی كه دولت دیروز جای خود را به دولت امروز داد، همان شیوه انجمنها ادامه یافت. اما دولتمردان جدید آتششان تندتر از دیروزیها بود و از همان روزهای اول روسای دانشگاهها و مدیران وزارت علوم تمامی رفتارهایشان به برخورد با این خانههای كوچك در دانشگاهها متمركز شد. تخریب دفاتر انجمن اسلامی دانشگاههای «پلیتكنیك»، «لرستان»، «شهید رجایی»، انحلال انجمنهای اسلامی «همدان و علوم پزشكی»، «پلیتكنیك»، «صنعتی اصفهان»، «بیرجند»، «ارومیه»، «لرستان»، «اصفهان و علوم پزشكی» و «سبزوار» و غیرقانونی اعلام كردن انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی تا به حال توسط دستان مدیران وزارت علوم و روسای منصوب این وزارتخانه انجام شده است. همچنین فعالیتهای برخی از انجمنهای اسلامی همچون «علوم پزشكی شهركرد»، «رازی كرمانشاه»، «سیستان»، «مازندران» و«شهید رجایی» را نپسندیدند و آن را «معلق» كردند.
در سایر انجمنهای اسلامی برخی موانع همچون عدم انطباق اساسنامه و مرامنامه با آییننامه مورد پسند مدیران دانشگاهها در برابر اعضای این انجمنها قرار گرفته است و اجازه برگزاری انتخابات داده نمیشود. اگر هم داده شود، باید صلاحیت تكتك كاندیداهای شورای مركزی این انجمنها به تایید مدیران دانشگاهها برسد كه خدای ناكرده افراد ناهماهنگ با آنان در ساختار این انجمن قرار نگیرند.
از سوی دیگر در برابر برخورد با انجمنهای اسلامی، انجمنهای اسلامی منتخب مدیران نیز شكل گرفته است. انجمنهایی كه اعضای برخی تشكلهای هوادار سیاستهای دولت در آن خانه كردهاند. این مساله در برخی دانشگاهها همچون دانشگاه پلیتكنیك، ارومیه و لرستان اجرایی شده است.
این برخوردها تنها میوه وزارت علوم دولت نهم در مواجهه با «انجمنهای اسلامی» نبوده است، بلكه حتی پس از فارغالتحصیلی اعضای سابق این تشكل در دانشگاهها و قبول در مقاطع كارشناسی ارشد و دكترا با مولود جدیدی به نام «ستارهدارها» روبهرو شدند. البته مولودی كه متولد شده است و اكنون نزدیك به ۲۰ نفر از این عنوان بهره میبرند و دهها نفر با تعهد از این عنوان گذر كردهاند، همچنان از سوی «رئیسبزرگ» تكذیب میشود و حتی او اعتراض «ستارهدارها» را در كنار دفترش ندید و بار دیگر آن را «دروغ رسانهها» تفسیر كرد.
این بیخانمانها كه دفتر ندارند و ستارهدار شدهاند، هنوز در آمد و رفت به اتاقی در دانشگاهها به نام «كمیته انضباطی» هستند. كمیته انضباطی دانشگاهها شاید فعالترین اتاق در این دو سال اخیر به حساب میآید كه فقط انجمنها را به میهمانیهای خود دعوت نمیكند، بلكه اعضای شوراهای صنفی، كانونهای علمی و حتی دانشجویانی كه بر سر غذا یا اتاق كوچك و نامناسب خود معترضاند هم به این اتاق كوچك میروند تا به سوالات صاحبان این اتاق پاسخ گویند. اما داستان حضور انجمنیها در كمیتههای انضباطی داستانی بلندتر و غمانگیزتر است. هر بار در طول این دو سال به سایتهای خبری رسمی همچون «ایسنا» و «ایلنا» مراجعه میشود، كمتر روزی را میتوان سراغ گرفت كه خبری از احضار یك فعال انجمنی در آن دیده نشود. این مساله در حالی است كه بسیار دانشجویانی، برای حل این معضل و عدم محكومیت و ادامه تحصیل از اعلام خبر احضار و حتی محكومیت خود پرهیز میكنند. با این حال داستان همچنان بلند و غمانگیز است.
مروری به احضار و محكومیت دانشجویان دانشگاهی كه رئیسجمهور در آن حضور یافت و اعتراض شدید دانشجویان را نظارهگر شد، فصلی كوچك از این داستان است. «مهدی مشایخی، متین مشكین، توحید علی اشرفی، حامد ابراهیمی، علی كمیجانی، نسیبه حاجیلری، علی عزیزی، احسان منصوری، عباس حكیمزاده، علیرضا قرهگوزلو، سهیل ضیایی، علی صابری، سمیه میرآشه، آرمین سلماسی، بابك زمانیان، بیژن پوریوسفی، صدیقه بیگدلی، فرهاد نوری، نوید دلبری، علی كارگر، محسن سهرابی، نریمان مصطفوی و مصطفی غفوری» در ۱۱ شهریور ۸۵ زمانی كه دفتر انجمن اسلامی تخریب شده بود و تلاشها برای شكلدهی انجمن جدید و انحلال انجمن منتخب دانشجویان، متمركز شده بود، به كمیته انضباطی احضار شدند تا «گربه دم حجله كشته شود». سه تن از دانشجویان ممنوعالورود و متین مشكین و محسن سهرابی اخراج شدند، عباس حكیمزاده و مجید توكلی هم در زمره محرومان از تحصیل قرار گرفتند. البته همچنان در طول سال هم احضار دانشجویان در دستور قرارگرفته بود. دانشجویانی همچون «محمد سلمانپور، ابراهیم رحمانی و سامان خسروی» در زمره احضارشوندگان حین تحصیل به حساب آمدند. همچنین در كنار احضار دانشجویان در دانشگاه پلیتكنیك، احضار والدین و تحت فشار قرار دادن اولیای دانشجویان هم یك راهكار جدید بود كه از سوی مدیران این دانشگاه ابداع شده بود.
در دانشگاه تهران هم بازی در این وادی قرار گرفت. دانشگاهی كه مادر دانشگاههای ایران به حساب میآید، «رئیس بزرگ»، «رئیس» این دانشگاه را منصوب میكند و از همان ابتدای «معارفه» عمید زنجانی مورد پسند دانشجویان قرار نمیگیرد. چرا كه آنان به اینگونه رفتار مدیران وزارت علوم انتقاد داشتند. در این دانشگاه در طول این یك سال نزدیك به ۶۰ دانشجو به كمیته انضباطی دعوت شدند. دانشجویانی هم حكم خود را از كمیته انضباطی دریافت كردند، دانشجویانی همچون «زینب پیغمبرزاده و حسین جاودانی» به دو ترم محرومیت از تحصیل، «فرید هاشمی، جولان فرهادی و محمدپویا هیبتاللهی» به یك ترم محرومیت از تحصیل و «وحید عابدینی» به تذكر كتبی و درج در پرونده.
در دانشگاه اصفهان نیز در كنار احضار دانشجویان به كمیته انضباطی، احكام برخی از آنان همچون «علیرضا داوودی» به دو ترم محرومیت از تحصیل و «محمدامین مهدوش، امین قعلهیی و احمد میرزایی» به یك ترم محرومیت از تحصیل رخنمایی كرد. در دانشگاه علامه در كنار احضار دانشجویان انجمنی همچون «میثم قهوهچیان»، فعالان شوراهای صنفی و دانشجویان معترض به وضعیت خوابگاه هم وجود داشتند كه تنها در دانشكده علوم اجتماعی این دانشگاه ۷ نفر با حكم یك ترم محرومیت از تحصیل تا اخراج دانشجوی دختری از خوابگاه روبهرو شدند كه نصیب دبیر انجمن اسلامی علامه «مرتضی اصلاحچی» نیز یك ترم محرومیت از تحصیل شد. در دانشگاه تربیت معلم تهران نیز «فاروق معروفی» عضو شورای مركزی انجمن اسلامی این دانشگاه به مدت یك ترم از تحصیل محروم شد.
در دانشگاه همدان ۵ نفر احضار شدند و در علوم پزشكی همدان هم ۱۱ نفر با یك ترم و دو ترم محرومیت از تحصیل روبهرو شدند. و هنوز «محمد جواد دردكشان، سیامك نادعلی و آرش خاندل» سه انجمن دانشگاه لرستان با وجود نقض حكم از سوی دیوان عدالت اداری در گذران دو ترم محرومیت از تحصیل خود هستند كه حتی با توجه به دو ترم محرومیت با شگرد مسوولان دانشگاه و عدم اجازه ورود آنان به دانشگاه، ترم صدور حكم هم به آن اضافه شد و به سه ترم محرومیت افزایش یافت.
در دانشگاه كردستان «آسو صالح» یك ترم از تحصیل محروم شد و در دانشگاه فردوسی مشهد «حسین نجفی» با حكمی همچون دانشجوی كردستانی مواجه كه در كنار این حكم از خوابگاه هم اخراج شد. «سیدحسین میركریمی» نیز در دانشگاه سهند تبریز از سوی كمیته انضباطی این دانشگاه به یك ترم محرومیت از تحصیل محكوم شد و در دانشگاه بزرگ «تبریز و علوم پزشكی» هم ۲۰ نفر به كمیته انضباطی احضار شدند كه در پی این احضارها «حامد محقق» به توبیخ كتبی و درج در پرونده، محرومیت از تسهیلات رفاهی و یك ترم تعلیق از تحصیل با احتساب سنوات محكوم شد و دانشجوی دیگری هم یك ترم از تحصیل محروم شد. دانشجویان انجمنی سبزوار هم در این مسیر قرار گرفتند. «مهسا فوقانی، احمد نورحسینی، شیوا دستگیر، مریم مهرآذر، سعید قربانیان، حسن سهیلیفر، كاظم حسینزاده و اصغر محمودزاده» به كمیته انضباطی به دلیل اعتراض به قتل یك دانشجو احضار شدند.
سه عضو ارشد انجمن اسلامی علوم پزشكی شیراز به نامهای «محمدمهدی احمدی، نادر دیناری و روحالله زالیمقدم» نیز در پی اعتراضهای صنفی به این اتاق ساخته شده در دانشگاه تحت عنوان «كمیته انضباطی» دعوت شدند. در دانشگاه ارومیه با وجود انحلال انجمن اسلامی، فعالان این انجمن با احضار و محكومیتهایی همچون تذكر كتبی و درج در پرونده تا اخراج از دانشگاه روبهرو شدند و سجاد نیكنام دبیر انجمن اسلامی این دانشگاه تا به حال ۴ بار به كمیته انضباطی احضار شده است.
در علوم پزشكی شهركرد ۱۸ دانشجوی انجمنی به كمیته انضباطی احضار شدند و در دانشگاه شهركرد «مجتبی كریمی، رسول فتاحی و محمد تقدیری» هم همینطور. همچنین ۴ دانشجوی این دانشگاه با حكم تذكر كتبی و درج در پرونده مواجه شدند. در دانشگاه اهواز دو عضو شورای مركزی انجمن اسلامی این دانشگاه با محكومیت كمیته انضباطی روبهرو شدند كه ۳ فعال دانشجویی دیگر نیز در زمره آن دو قرار گرفتند.
از سوی دیگر اعضای انجمن اسلامی دانشگاه مازندران همچون «صادق خوشحال، بیژن صباغ، ضیا نبوی، سعید یعقوبینژاد و گیتا آذری» به میهمانی اعضای كمیته انضباطی دعوت شدند كه در پی این دعوتها، یك فعال دانشجویی به یك ترم محرومیت از تحصیل و ۱۴ نفر به توبیخ كتبی و درج در پرونده محكوم شدند.
این گوشهیی از برخورد كمیته انضباطی دانشگاهها با فعالان انجمنهای اسلامی بود چرا كه آنان همچنان به «انتقاد و اعتراض» معتقدند و اگر آینده تحصیلیشان هم با مشكل روبهرو شود، حاضر نیستند كه «محبوب درگاه» باشند. آنان «مغضوبین درگاه» مدیران فعلی وزارت علوم و دانشگاههای سراسر كشور هستند؛ از تبریز تا بیرجند، از مازندران تا اهواز و حتی تهران و پلیتكنیك كه در بطن پایتخت قرار دارند.
نویسنده : فرید مدرسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست