شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

گفت و گو با لانگ لانگ, نوازنده پیانو


گفت و گو با لانگ لانگ, نوازنده پیانو

چرت کوتاهی زد, چون تازه از برلین به زاراگوزا رسیده بود یک پرواز دو ساعته تا بارسلونا بعد هم سه ساعت رانندگی می خواست در سالن جدید و نورانی آن شهر دو ساعت کنسرت بدهد با خوشرویی پذیرفت بیشتر زمان کوتاه اقامت خود در آن شهر آرام اسپانیایی را با من بگذراند

چرت کوتاهی زد، چون تازه از برلین به زاراگوزا رسیده بود؛ یک پرواز دو ساعته تا بارسلونا بعد هم سه ساعت رانندگی. می خواست در سالن جدید و نورانی آن شهر دو ساعت کنسرت بدهد. با خوشرویی پذیرفت بیشتر زمان کوتاه اقامت خود در آن شهر آرام اسپانیایی را با من بگذراند. لانگ لانگ (Lang Lang) با آن کت چرم گران قیمت، شلوار جین و مدل موی مد روزش بیشتر به تکخوان گروه موسیقی پسربچه ها شباهت داشت تا ثروتمندترین و پرکارترین پیانیست جهان.

او با صورت گوشتالو و چشم های پف کردهT آثاری از اعتماد به نفس خیلی بالا دارد. بعد از دو دقیقه صحبت کردن با او احساس می کنی عمریست او را می شناسی. بعد از کنسرت هم با طرفدارانش به گرمی برخورد کرد.

او خسته بود و سفارش شیر داغ داد و خیلی طول کشید تا پیشخدمت منظورش را بفهمد، لانگ لانگ با شیر تمام بیسکویت های کنار قهوه من را هم خورد! بعد زمانی که برای صرف شام بعد از کنسرت به داخل ماشین او پریدم با کمال تعجب یکجعبه پر از ساندویچ سالامی نصفه پیدا کردم. زندگی ساده او با بیش از ۱۳۰ کنسرت در سال خنده دار است. مدیر برنامه اسپانیایی اش به او گفت:“پولدارترین پیانیست قرن” خواهد شد و لانگ لانگ از این جمله رنجید.

این پیانیست در حال حاضر ۲۵ سال دارد و با وجود کار زیاد خستگی را احساس نمی کند. او با انگلیسی خاص خود و لهجه ای که شبیه به آلمانی است، می گوید: “اگر فکر کنی خسته هستی، واقعا خسته می شوی. من حتی اگر خسته هم باشم، روی صحنه برطرف می شود.

سعی می کنم به بهترین [نحو] روی صحنه اجرا کنم، نهایت سعی خود را می کنم و هیچ وقت ناامید نمی شوم. وقتی کنسرت میدهی نمیتوانی ۵۰درصد آنچه هستی را نشان دهی باید ۱۰۰درصد باشی. هر نوازنده روی صحنه باید مثل فوتبالیست های بزرگ لیگ برتر باشد؛ آنها به دقت می دانند که چه کار می کنند و این در موسیقی هم ضروری است.”

لانگ لانگ در تمام مدت صرف شام با اشتیاق به پسر مدیر برنامه اش که یکی از آهنگ های هیپ هاپ را تحریف کرده بود، گوش می داد. احتمالا اینها برای دیگر افراد سر میز چندان جذاب نبود، آنها می خواستند توضیح دهند چرا لانگ لانگ یک پدیده جهانی شده است. او جوان، پر انرژی و فعال است، علاوه بر اینها چینی است و احساساتی بودن شرقی ها را با سنت ها موسیقایی غربی ترکیب کرده است. روز قبل از المپیک سال ۲۰۰۸ قرار است مشعل را ۲۰۰متر در بیجینگ ببرد. تاکنون کدام موسیقی دان کلاسیک دیگر آنقدر محبوب بوده است؟

سبک نوازندگی او هنوز هم مساله ای بحث برانگیز است و بعضی از صاحبنظران در مورد آن بسیار بی رحمانه قضاوت کردند. آنتونی توماسینی منتقد موسیقی نیویورک تایمز نواختن او را “آشفته، عنان گسیخته و مانند صدای کوبیدن روی ساز” توصیف می کند. پیانیست پیش کسوت آمریکایی، ارال وایلد، معتقد است او فقط زرق و برق دارد و از محتوا خالی است.

شما از مدل لانگ لانگ روی صحنه خوشتان می آید یا از آن متنفرید؟ او کت و شلوار براق می پوشد که زیر نور نورافکن ها تلالو خاصی پیدا می کند. بسیار با احساس است و در آخر Liebestod لیست اشکش سرازیر می شود و هنگام نواختن فانتزی شومان دست هایش کامل به طرفین باز می کند. نوازندگی او تئاتر گونه است و این به مذاق کسانی که معتقدند هنر را باید افراد خاص بفهمند و نباید روی صحنه شومن بازی در آورد چندان خوش نمی آید. کت و شلوار او هم برای کسانی که درصدد پر کردن شکاف ناشی از مرگ روشنفکری هستند، آزار دهنده است.

لانگ لانگ می گوید او هیچ وقت به نظر مردم در مورد سبک لباس پوشیدن خود توجه نمی کند.“چند سال قبل سعی کردم از کسی مشورت بگیرم که خود را چگونه کنترل کنم. پیشنهاد او عملی نبود چون در آن صورت من منطبق با احساس خود نوازندگی نمی کردم، آنجور موسیقی اجرا می کردم که مردم به من می گویند. برای من تجزیه و تحلیل کردن موسیقی و درک اثر مهم تر از کنترل حرکاتم روی صحنه است.”

او اصرار دارد که هیچ تعمدی در کار نیست؛ “از زمانی که ۵ساله بودم به همین شکل پیانو می نواختم. این شخصیت من، امضای من است. هیچ وقت به تاثیر گذاری روی شنونده فکر نکردم. فقط روی صحنه می روم و به بهترین شکل که می توانم اجرا می کنم. اگر مصمم باشی که به مردم توانایی هایت را اثبات کنی و آنها را شگفت زده کنی حتما شکست خواهی خورد؛ چون برای این کار خیلی انرژی صرف کرده ای.”

لانگ لانگ نوازنده جوانی است که اجراهای عمومی زیادی دارد و همین مساله هم برای دیگران نوعی مبارزه طلبی محسوب می شود. او اعتقاد دارد که هنوز مثل یک مقاله نیمه تمام است و می خواهد از هنرمندان بزرگ چیزهایی یاد بگیرد. در برلین این پیانیست در کنسرت تولد ۶۵ سالگی استادش دنیل برنبویم برنامه اجرا کرد، و در مورد اجرای اخیرش با دومینگو ابراز خوشحالی نمود و گفت قصد دارد با چچیلیا بارتولی هم برنامه ضبط کند.“کار کردن با خواننده ها برای من مهم است."

"مشکل پیانو این جاست که به راحتی به نوازنده اجازه می دهد تنفس (دم و بازدم) را فراموش کند؛ دست ها که به تنفس احتیاج ندارند! زمانی که با یک خواننده همراهی می کنی نحوه خلق هر عبارت را به تو نشان می دهد.”

او پذیرفت که می تواند پیانیست دیگری شود اما از گفتن کلمه “بهتر” پرهیز کرد.“آموزش موسیقی مسلما هیچ وقت تمام نمی شود؛ همیشه چیزهای جدیدی برای یاد گرفتن وجود دارد و به طور یقین فضاهای زیادی برای رشد در آن موجود است. اما هیچ کس نمی داند که آیا واقعا بهتر خواهد نواخت یا نه. نمی توان گفت چه چیز بهتر است. می توانم اجرای متفاوتی داشته باشم و موسیقی را عمیق تر بفهمم اما این بدان معنا نیست که بهتر اجرا بکنم. بسیاری از موسیقی دان های بزرگ نوازندگان خوبی نیستند.”

لانگ لانگ با خوشحالی به تکنیک استادانه خود اشاره می کند. به نظر او این بسیار مهم است؛ هر چند بعضی از منتقدین می خواهند آن را با کت و شلوار براق او پنهان کنند. صراحت او در جواب به سوال من در مورد تاثیر سن بر نوازندگی، برایم بسیار خوشایند بود:“۸۰ درصد پیانیست ها بعد از ۶۰ سالگی خیلی بد می نوازند.”

در زاراگوزا به او پیشنهاد اجرای برنامه ای با تنوع گیج کننده شد:فانتزی شومان،۵ اثر سنتی چینی، بخشی از Goyes cas از گرناداس، چند قطعه از لیست و اتود مشقت آور شوپن. لانگ لانگ بر خلاف خیلی از نوازندگان که تنها روی یک بخش از برنامه خود تکیه می کنند، توانست تمام رپرتوآر خود را به خوبی پوشش دهد. او می تواند پدیده ای قابل تقدیر و یا نوازنده ای سهل انگار باشد. او ذاتا نوازنده بی نقص آثار لیست است، اما آیا در اجراهای موتسارت او هیچ قصوری دیده می شود یا آثار شومان را با دقت و موشکافی لازم می نوازد؟! آیا کسی می تواند در همه چیز تک باشد؟

“کسانی که تنها آثار شوپن شوبرت بزرگ را اجرا می کنند برایم بسیار قابل ستایش اند. اما من نمی توانم اینجوری باشم! این هیچوقت سبک کار من نخواهد شد چون به این شکل فکر نمی کنم.”

زمانی که صحبت از پایبندی او به سنت های کلاسیک شد؛ او علاقه عجیب خود برای امتحان کردن موسیقی فیلم و پیانیست کرس اوور (cross over) بودن ابراز کرد، “مسلم است که من پیانیست کلاسیک هستم و کرس اوور نیستم اما اگر موسیقی فیلم خوب یا کار جدید برای من و یا دیگر نوازندگان کلاسیک نوشته شود، دوست دارم آن را امتحان کنم.”

لانگ لانگ در شانگ های در شمال شرقی چین، درست زمانی که کشور از انقلاب فرهنگی داخلی رهایی یافته و زمان مناسبی برای نزدیک شدن به موسیقی غربی بود، به دنیا آمد.

پدر موسیقی دان او مصمم بود که تنها پسرش پیانیست بزرگی شود. لانگ لانگ در سه سالگی آموزش پیانو را شروع کرد، در ۶ سالگی در مسابقه محلی اول شد، در ۱۰ سالگی همراه با پدرش به بیجینگ برای آموزش در کنسرواتوآر آن شهر رفت، در ۱۵ سالگی بورسیه انستیتو curtis در فیلادلفیا را برد و دو سال بعد که در دقیقه آخر جایگزین سسولیست پیانو شد و کنسرتو پیانو چایکوفسکی را با ارکستر سمفونیک شیکاگو اجرا کرد، به شهرت رسید. هنوز ۱۹ سال نداشت که در کارنیگی هال کنسرت داد.

این پیشرفت خارق العاده و بی مانند در سایه تربیت فداکارانه امکان پذیر شد؛ او و پدرش در بیجینگ در شرایط سختی با هم در یک آپارتمان زندگی می کردند و مادرش که مهندس مخابرات بود در شانگ های ماند و کار کرد تا خرج تحصیل پسرش را فراهم کند. این فداکاری های والدین فشار زیادی به لانگ لانگ وارد کرد و او را به جلو هل داد.

“پدرم خیلی مرا به سمت نوازندگی هل داد، اما در عین حال او بسیار باهوش بود و می دانست چه کار کند. همیشه در مورد لذت موسیقی با من حرف می زد.” آیا لانگ لانگ هم در مقابل این فداکاری ها مجبور به قربانی کردن دوران کودکی و نوجوانی خود شد؟ “خوب، تا حدودی بله. البته نه همه آن؛ تقریبا نصفش را. من نوازندگی را دوست داشتم. هرکسی به تمرین کردن علاقه ندارد؛ من هم نمی توانم بگویم عاشقش هستم ولی از آن متنفر نیستم. می توانم مدیریتش کنم و در آن چیزهای جالب بیابم. این کار به من خیلی کمک می کند. اگر فقط فشار والدینم بود به سرعت علاقه ام را از دست می دادم،”

از لانگ لانگ با توجه به نقشی که در المپیک دارد پرسیدم، عمیقا خود را چینی می داند، جبهه گرفت و ترجیح داد از کلیشه موسیقی دان جهانی کلاسیک استفاده کند.“بله چینی هستم، اما در حقیقت شهروند جهانم.” او به تازگی در نیویورک خانه خریده است و می گوید آنجا را بهتر از هر شهر دیگری می شناسد. با وجودی که او بیشتر خود را آمریکایی می داند، در چین ردی از خود به جا گذاشته و تمام طرفداران جوانش در آن کشور که حدود ۳۶ میلیون پیانیست جوان دارد، می خواهند لانگ لانگ های بعدی شوند.

هستی نقره چی

استفان موس

منبع: روزنامه گاردین



همچنین مشاهده کنید