شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

بحرین پاشنه آشیل عربستان


بحرین پاشنه آشیل عربستان

جنس تظاهراتی که در کشورهای عربی جریان دارد با آن چه در بحرین می گذارد, تفاوت هایی دارد

جنس تظاهراتی که در کشورهای عربی جریان دارد با آن چه در بحرین می‌گذارد، تفاوت‌هایی دارد. در حالی که در دیگر کشورهای عربی انقلاب‌ها و انتفاضه‌ها رنگ و بوی مذهبی و طایفه‌ای به خود نمی‌گیرند، در بحرین کمترین حرکت، انگ طایفه‌ای به خود می‌گیرد. حاکمیت اقلیت بر اکثریت تنها راه ادامه حضور خود در قدرت را نادیده گرفتن مطالبات اکثریت و بستن افترا به آنان با پشتوانه حمایت خارجی یک کشور عربی می‌بیند.

در این میان پرسشی که برای همگان به وجود آمده این است که آیا گفت‌وگوهایی که میان دولت با مخالفان آغاز شده می‌تواند، کشور را از طوفان‌های جاری برهاند؟

روزنامه الحیات چاپ لندن، در یادداشتی به قلم جورج سمعان، ستون‌نویس ثابت این روزنامه به این موضوع می‌پردازد و می‌نویسد: طوفان‌هایی که جهان عربی را در نوردیده هنوز متوقف نشده است. نتایج هر طوفانی مطابق با ظرفیت‌های هر کشور با دیگری تفاوت دارد. ظرفیت‌های داخلی و خارجی هر کشور و ترکیب اجتماعی آن مطابق با روابط و مصالح اجتماعی هر کشور با یکدیگر متفاوت است. اگر مصر و تونس طوفان را رد کردند و با کمترین هزینه به آخر خط رسیدند یا قرار است برسند، آنچه در لیبی و یمن شاهدیم بشارت پایان نزدیکی را نمی‌دهد. بلکه انتظار می‌رود خون‌های بیشتری ریخته شود و ملت نیز ممکن است به سمت یک جنگ داخلی که غرب و شرق کشور را از یکدیگر جدا می‌کند، برسند. یمن ممکن است به سومالی دومی چه بسا شدیدتر از آن هم برسد، متاسفانه این وضعیت را به خصوص مقامات صنعا درک نمی‌کنند.

وی در ادامه یادداشتش به بحرین می‌رسد و می‌نویسد: وضعیت با آنچه در بحرین شاهدیم کاملا متفاوت است. گروه‌های معتدل بحرینی حاضر به مذاکره با دولت شده‌اند. پیش‌بینی می‌شود که دو طرف امتیازهایی به یکدیگر بدهند و بدین ترتیب تندروها را مننزوی کنند. اولا برای هر دو طرف حفظ اصول غیرقابل بحث اولیه نظام مطابق با قانون اساسی و میثاق ملی و هویت کشور مطرح است و ثانیا انجام اصلاحات ریشه‌ای سیاسی و اقتصادی که بتواند عدالت و مساوات را به ارمغان آورد و جامعه را به طور کل راضی نگه دارد و کشور را از درگیری‌های منطقه‌ای و محیطی که سراسر منطقه را از لیبی تا یمن در بر گرفته، برهاند، امری اجتناب ناپذیر است.

یادداشت نویس الحیات همچنین می‌نویسد: بی‌شک ایران حتی یک روز در اعلام مواضعش نسبت به بحرین تاخیر به خود راه نداده است. تهران در غیاب رسانه‌های منطقه‌ای به خصوص الجزیره که بر خلاف تحولات مصر و تونس چندان تحولات بحرین را پوشش نداد، لحظه به لحظه و از طریق اداره‌های مختلف خود خشونت علیه شهروندان بحرینی را محکوم کرد. در مقابل وزاری امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز تلاش کردند فرصت را حتی برای یک روز هم از دست ندهند و با حضورشان در منامه و تاکیدشان بر حفظ امنیت و استقرار نظامی و مالی و اقتصادی آن گفتند که هدف نهایی‌شان ایجاد تمهیداتی برای تشکیل اتحادیه‌ای شبیه اتحادیه اروپا است. شورای همکار خلیج فارس خوب می‌داند که کوچکترین تحولی در یکی از کشورهای عضو تاثیرات شگرفی بر دیگر اعضا خواهد داشت. هنوز خاطره ناتوانی کشورهای این مجموعه در اشغال کویت توسط صدام حسین از یاد نرفته است.

نویسنده در ادامه به رقابت‌های ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بر سر بحرین اشاره می‌کند و می‌نویسد: همانند همیشه این بار هم مسئله بحرین به نقطه اختلافی ایران و بحرین تبدیل شدند. این اولین بار نیست که ایران و کشورهای عرب بر سر بحرین با یکدیگر درگیر می‌شوند. مشکلاتی که در دهه نود در بحرین رخ داد این شائبه را ایجاد کرده که ایران به دنبال صدور انقلاب خود به خارج است. در هر مرتبه نیز بر این نکته تاکید شده که هر کشوری حق دارد خود حقوق تاریخی و نظام خود را تعیین کند. این در حالی است که ایران دو سال و نیم پیش در نشست شورای همکاری خلیج فارس در دوحه از کشورهای عضو خواست توافقات امنیتی خود را با ایالات متحده قطع کنند و به جای آن رویکردشان به سمت تهران باشد. در پس این تقاضا یک حقیقت نهفته است، ایران از جنگ با ایالات متحده و اسرائیل نمی‌ترسد ولی ما می‌ترسیم و ایران با همین رویکرد تلاش می‌کند خود را به سمت خود بکشاند.

وی در ادامه می‌نویسد: این درست است که دلایل بحران لیبی عوامل داخلی است ولی نباید نقش ایران و عربستان را در این گیر و دار نادیده بگیریم. عربستان به بحرین به مثابه یک پاشنه آشیل برای تحولات داخلی خود می‌نگرد و این یک موضوع امنیتی هم برای عربستان و هم شورای همکاری خلیج فارس است. از سویی پرونده هسته‌ای ایران همچنان غرب را آزار می‌دهد و اگر شورای امنیت بخواهد تحریم‌های تازه ای را علیه ایران اعمال کند بی‌شک این حرکت تاثیر خود را بر امنیت منطقه خلیج فارس خواهد گذاشت و در این معادله بحرین نقشی بسیار مهم ایفا خواهد کرد.

نویسنده یادداشت سپس به نگرانی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بر تاثیر انقلاب مصر بر این منطقه تاکید می‌کند و می‌نویسد: بی‌شک نگرانی اهالی خلیج {فارس} از تحولات منطقه به خصوص انقلاب مصر به شدت افزایش یافته است. آنها در حال حاضر به این سمت حرکت می‌کنند که سیاست خارجی تازه‌ای را برای خود تعریف کنند. عربستانی که در سایه حفظ رابطه ویژه‌اش با مصر تلاش کرده بود توازنی در روابط خارجی منطقه برقرار کند اکنون بیش از پیش خود را در معرض نفوذ هم‌پیمان استراتژیک منطقه‌ای خود می‌بیند به خصوص این که شاهد است که در کنار غزه و لبنان عراق نیز به دایره نفوذ ایران تبدیل شده است. از سویی می‌بیند که سقوط یمن می‌تواند کل شبه جزیره عربی را به انفجار بکشاند و از سوی دیگر طوفان عربی هر آن ممکن است بحرین را نیز سرنگون کند. به عبارت دیگر عربستان خود را از چهار طرف در محاصره بحران‌های منطقه‌ای می‌بیند. در این فضا بی‌شک این ایران خواهد بود که از اوضاع بیشترین بهره را خواهد برد. کشورهای حاشیه خلیج فارس یکی پس از دیگری در حال از دست دادن نظام‌های منطقه‌ای خود هستند. از این رو طبیعی است که در برابر نفوذ ایران نیز نگرانی داشته باشند.

وی در نهایت به این نتیجه می‌رسد که: مذاکره با مخالفان و اجابت حداکثر خواسته‌های آنان توسط هیئت حاکمه تنها راه موجود برای حکومت بحرین است. حکومت بحرین باید راه بیشتری برای آزادی‌ها، عدالت اجتماعی و حکومت منتخب ایجاد کند، حکومت بحرین باید به چرخش حکومت در صورتی که بخواهد نظام پادشاهی‌اش حفظ شود تن دهد. این درست است که امنیت بحرین امنیت کل منطقه عربی خلیج {فارس} است ولی این امنیت تنها زمانی محقق می‌شود که حکومت بحرین رضایت و مشروعیت داخلی خود را داشته باشد.

منبع: سایت خبری - زمان - تاریخ شمسی نشر ۴/۱۲/۱۳۸۹