شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نگاه کن


نگاه کن

نگاه کن که تمامم کنی به یک نظرت
تمام می شوم و می شوم فدای سرت
به هر بهانه بکش زندگان عاشق را
که مرگ نیست کسی را اگر کند نظرت
بیا به یک نظر آری به یک نظر حتی
هزار جان بستان از نشستگان …

نگاه کن که تمامم کنی به یک نظرت

تمام می شوم و می شوم فدای سرت

به هر بهانه بکش زندگان عاشق را

که مرگ نیست کسی را اگر کند نظرت

بیا به یک نظر آری به یک نظر حتی

هزار جان بستان از نشستگان درت

نظیر روی تو تنها تویی ولی چون ما

چنان که خاک زیادند پیش رهگذرت

چنان بریز شراب خمارکش که دگر

توان نباشد مان بهر ساغر دگرت

نگاه کرد و لیکن عتاب دار و درشت

که هان! چه شد شب بی تابی و نگاه ترت؟

به گریه گفتم اگر حال مرحمت داری

بیا و مرحمتی کن مرا نشان به برت

به خنده گفت: اگر عاشقی عزیز دلم!

کجاست آه شبانگاه و ناله ی سحرت؟

امیر عاملی