جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
لبخند یار مهربان
همه ما بخوبی می دانیم که" کتاب دستاورد اندیشه فردی یا گروهی است " و مطالعه انتقال اندیشه و بررسی آن است .
مطابق استاندارد یونسکو کتاب نشریه ای است غیرادواری که از ۴۸ صفحه بیشتر و بطور مستقل صحافی شده باشد. " در تعریف علمی، کتاب یک رسانه گروهی است که در آن مطالبی ضبط شده، قابل انتقال باشد و بازیابی مطالب آن از نظر زمان و مکان محدود نباشد.
" کتاب از روزگاران قدیم به عنوان یکی از رسانه های مهم انتقال علم و دانش بین افراد ونسل ها و تمدن های مختلف بوده است. کتاب یک محصول فرهنگی، علمی، اجتماعی، صنعتی و حاصل رنج گروهی جامعه، نویسنده، ناشر و توزیع کننده است که در نهایت با هدف اعتلای علمی، اطلاعاتی و افزایش آگاهی در اختیار خواننده قرار می گیرد. "
مطالعه، درک ارزش ها، باورها، نگرش ها و هنجارهاست به عبارت دیگرارتباط تنگاتنگ اندیشه هاست و کتاب های ماندگارایجاد اشتراک فکری می کنند و گاه هیجانات حاصل از مطالعه آن همان تاثیری را در خواننده ایرانی می گذارد که در خواننده غیر ایرانی می گذارد."
امروزه بی رغبتی برای مطالعه در میان مردم عادت شده و کودکان و نوجوان ها هم این عادت را از والدین خود می آموزند و از سنین کودکی هیچ انگیزه ای برای مطالعه ندارند و فقط فصل تابستان بهترین آمار میزان مطالعه و سرانه کتابخوانی در کشورمعرفی شده است که تاکنون هیچ برنامه ای برای این منظور در دستور کار قرار نگرفته است.
کودکی که با قصه ها و افسانه های خواندنی و شنیدنی سر بر بالش نمی گذارد، در نوجوانی، رهیافتی در آثار مکتوب نخواهد داشت. این بی شوقی در سالهای دراز زندگی اش با او خواهد بود و اگر کنجکاوی در ضمیر او نهفته نباشد، انسانی بی علاقه به مطالعه و کتابخوانی بار می آید.
واضح است که جامعه ما سطح مطالعه پائینی دارد و سیستم آموزشی ما با عملکرد خود به آن دامن زده است، اغلب بچه های ما زمانی که به مرحله فراغت از تحصیل می رسند، ارتباط خود را با کتاب و کتابخوانی کاملا از دست می دهند; چرا که کتابهای درسی ما عمدتا غیرجذاب و بی روح است و هنگام نگارششان هیچ تناسخی با نیازهای مخاطبان در نظر گرفته نشده است.
بعضی از فعالان حوزه فرهنگ مهمترین دلیل عدم توجه به مطالعه را در نارسایی های سیستم آموزش رسمی جست وجو می کنند و به عقیده آنان بیماری کنکور زدگی مدارس و کلا سیستم آموزشی ما را از تحرک و پویایی انداخته است. قالب های بسته بندی شده ای به نام واحدهای درسی به دانش پژوه تحمیل شده که ارزشگزاری های یادگیری، میزان پیشرفت تحصیلی، بسته به حفاظت و انتقال دادن دقیق این قالب ها توسط دانشجوست. چون در سیستم آموزش ما هدف از تحصیل رفتن به دانشگاه است و آزمون ها و سوالات کنکور نیز همانند که در قالب ها آمده اند، دانش پژوه هیچ نیازی به تحقیق و پژوهش نمی بیند و به سمت مطالعه جهت آموختن نمی رود.
متاسفانه نظام آموزش رسمی ما دانشجو را موجودی وابسته بار می آورد که در داخل دایره ای به نام متون درسی در گردش است و هرگز نمی تواند و یا بهتر بگوییم نظام آموزشی چنین اجازه ای به او نمی دهد که پا را از این دایره فراتر بگذارد و افق دیدش را روشن نماید زیرا "طبیعت آموزش رسمی (ما) اساسا قالب سازی است یعنی افرادی با ویژگی های تعریف شده وارد آن می شوند، ناگزیرند انتظارات نظام آموزشی رابرآورند و طی شرایطی متساوری هستند، از آن خارج شوند و هر کس با این ساختار انطباق نیابد شایسته دریافت مجوز خروج نیست. بنابراین در این نظام بیش ازآن که استعداد و علایق فردی مورد نظر باشد قابلیت انطباق مد نظر است، هرکه انطباق پذیرتر، شایسته تر" در مقایسه با آمار کتابخوانی در کشورمان با دیگر کشورها به واقعیت های دیگری می رسیم. اشتیاق به استفاده از کامپیوتر و اینترنت و سرک کشیدن به پایگاه های مختلف در شبکه جهانی، آن قدر افراطی است که سهم کتابخوانی در برنامه ریزی خانواده ها رفته رفته به صفر می رسد.
مسوولان، نرخ کنونی مطالعه را نگران کننده و زیبنده نظام اسلامی نمی دانند و معتقدند: معیار درستی برای نرخ مطالعه در کشور وجود ندارد و متاسفانه براساس ارزیابی های ما نرخ کنونی مطالعه بسیار پایین است.
عددی از نرخ مطالعه واقعی و برازنده کشور و ملت فرهنگی ما موجود نیست و نرخ توافقی برروی میزان مطالعه در کشور وجود ندارد و برخی معتقدند نرخ چند دقیقه است و برخی دیگر معتقدند چند روز است.
نتایج تحقیق دکتر بحرانی از دانشگاه شیراز میانگین مطالعه آزاد در میان نوجوانان و جوانان را بسیار پائین نشان می دهد. در این تحقیق، سهم مطالعه هر دانش آموز ۵/۵ دقیقه طی ۴۸۲ دقیقه از اوقات آزاد و فراغت به دست آمده است; در حالی که همین دانش آموزان، ۱۷۸ دقیقه وقت خود را بدون برنامه سپری می کنند، ۲۲/۸ درصد به درسها می پردازند، ۱۷ درصد از وقتشان را تلویزیون می بینند و بقیه را به امور شخصی اختصاص می دهند.
این آمار در دختران و پسران متفاوت است; دختران ۵/۹ دقیقه و پسران ۳/۳ دقیقه کتاب غیردرسی می خوانند.
کشورهای در حال توسعه نزدیک به ۸۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند اما کمتر از ۳۰ درصد کتاب های مصرفی جهان را تولید می کنند و کمتر از این نسبت نیز به کتابخوانی مشغولند، این در شرایطی است که کشورهای توسعه یافته با جمعیتی حدود ۲۰ درصد جمعیت جهان ۷۰ درصد کتاب های مصرفی جهان را تولید می کنند. اروپا در سال ۱۹۹۱ به ازای هر یک میلیون نفرجمعیت خود ۸۰۲ عنوان کتاب را منتشر کرده ، اما قاره آسیا در همان سال به ازای هر یک میلیون نفر ۷۰ عنوان و قاره آفریقا ۲۰ عنوان منتشر کرده است. فرانسه با ۵۵ میلیون نفر جمعیت هر روز ۳۵۰ هزار جلد کتاب به فروش می رسد اما در کشور ما هر ایرانی در هر هزار و ۸۹۲ روز فقط یک کتاب می خواند.
عده ای از پژوهشگران یکی از دلایل پایین بودن نرخ مطالعه را ورود وسایل ارتباط جمعی به حوزه های مختلف می دانند ولی مقایسه آماری که یونسکو در سال ۲۰۰۲ میلادی ارائه داده است، نشان می دهد از اوائل دهه ۹۰ که کامپیوترهای شخصی و پس از آن اینترنت به درون خانه ها راه یافته است، در کشورهای آمریکا، کانادا، ژاپن، بخشهائی از اروپا و جنوب شرقی آسیا و حتی هند و ترکیه، شمارگان کتاب افزایش جالب توجهی داشته است و جالبتر آن که در کشورهای آمریکا، فرانسه، سوئد، و اتریش، این میزان به دو برابر نیز می رسد.
با مروری کوتاه بر تاریخچه تحولات وسائل ارتباطی در کشور ما، معضل استفاده پیش از درونی شدن فرهنگ مصرف بوضوح مشهود است. این مشکل زمانی برطرف خواهد شد که افراد جامعه بیاموزند: «تکنولوژی های جدید، کامل کننده دست آوردهای گذشته اند، نه نفی کننده و از میان بردارنده آنها».
آن وقت شاید بعد از ساعتها زل زدن به صفحه تلویزیون و جست وجو در دالان های بی پایان شبکه جهانی، بعد از یک روز پرکار، ساعتی دست دهد که آسوده دراز بکشی و لذت خواندن یک صفحه کتاب را قبل از خواب دوباره تجربه کنی. شاید دوباره کتابی با لذت باز شود و خوانده شود; همان «یار مهربان».
رسانه های جدید، اقشار فرهنگی ما را چنان به خود مشغول کرده اند که موجبات غفلت از ارزش های کتابخوانی به عنوان سیر در آثار مکتوب را فراهم آورده اند، موانع خودساخته در دستگاه های فرهنگی نیز پیش و بیش از آن که همه گناه را به گردن رسانه های تازه بیندازیم، آزارمان می دهند و وقتی آموزش و پروش مطالعات تحصیلی را فقط به خاطر به دست آوردن نمره و موفقیت در آزمون ها متصور کرده است ، پس چگونه می توان گفت مطالعه باید در کشور بیشتر باشد.
گرچه با توجه به تازگی نسبی این امکانات برای علاقه مندان این رسانه ها، می توان به فروکش کردن تب اولیه حاصل از جذابیت های وسائل ارتباطی جدید و بهبود وضع (نرخ) مطالعه و کتابخوانی دلخوش کرد در همین حال بسیاری معتقدند که لذت در خلوت نشستن و ورق زدن و خواندن یک کتاب ارزشمند را با هیچ چیز نمی توان عوض کرد.
نویسنده : علی یعقوبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست