جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

سینمای ایران مردنی نیست


سینمای ایران مردنی نیست

به سال ۱۳۸۴ می‌رسیم که موعد تحویل سینما به دولت جدید است. سینمای بحث‌‌انگیز دوره اصلاحات بویژه در ۴ سال نخست آن سرانجام در این سال به پایان رسید و متولیان جدید سینمایی، سیاست‌هایی …

به سال ۱۳۸۴ می‌رسیم که موعد تحویل سینما به دولت جدید است. سینمای بحث‌‌انگیز دوره اصلاحات بویژه در ۴ سال نخست آن سرانجام در این سال به پایان رسید و متولیان جدید سینمایی، سیاست‌هایی گاه به کلی متفاوت با مسوولان قبلی را در پیش گرفتند. با این حال، فیلم‌های جشنواره پایان این سال را نه می‌‌توانستیم تماما برخاسته از این سکانداران بدانیم و نه محصول نظارت مدیران قبلی. «خیلی دور خیلی نزدیک» میرکریمی یکی از بهترین و تحسین‌شده‌ترین فیلم‌های سال بود.«سینمای ایران در سال ۱۳۸۵ با توجه به مولفه‌هایی که برخواهم شمرد، حرکت به عقب و در یک کلام آغاز پسرفت را نشان می‌دهد.

بی‌تعارف بگویم، همه آنچه از سال ۱۳۶۲ در عرصه‌های داخلی و خارجی به حساب سینمای ایران واریز شده پس از کمتر از ربع قرن بر اعتبارش خدشه وارد آمده و زنگ خطر جدی برای سینمای ما به صدا درآمده است. این وضعیت مشابهت زیادی با شرایط سینمای ایران در سال ۱۳۵۶ دارد. سالی که در پایان آن، نویسندگان سینمایی از واژه‌ها و تیترهایی مانند سینمای ایران مرد، سینمای ایران می‌میرد و... استفاده می‌کردند. البته نه سینمای ایران و نه سینمای هیچ کجای دیگر دنیا مردنی نیست، اما مشخص نیست در صورت به مخاطره افتادن و جدی شدن تهدیدهای پیش روی این سینما، دوران شکوفایی مجدد آن کی و چه زمانی فرابرسد. تا آن زمان فقط می‌توان به جرقه‌های گاه و بیگاه دلخوش بود که با بعضی آثار زده می‌شود... .

سینمای ایران در بخش اقتصادی نخستین بار در سال ۸۵ توانست فروش یک فیلم (آتش‌بس ساخته تهمینه میلانی)‌ را از مرز یک میلیارد تومان بگذراند. پیش از این در سال ۸۳ دو فیلم مارمولک و دوئل توانسته بودند به میزان ۷۰۰ میلیون تومان نزدیک شوند که به احتمال زیاد و به دلیل تورم، ارزش واقعی آن باید بیش از یک میلیارد تومان سال ۸۵ باشد.

سال ۱۳۸۶ سال «توفیق اجباری» و «اخراجی‌»هاست. چند بازیگر مشهور به اضافه گنجاندن مقداری لطیفه‌ها و متلک‌های برگرفته از پیامک‌های همین سال‌ها و بردن همین پیامک‌ها به فضای سال‌های جنگ (یعنی دست‌کم ۲۰ سال پیش)‌ و غافلگیر کردن مدام و پی‌درپی تماشاگر از به کاربردن آن اصطلاحات نه‌چندان مودبانه که به بعضی از آنها حتی اشاره‌ای هم نمی‌توان کرد، باعث فروش فوق‌العاده اخراجی‌های مسعود ده‌نمکی می‌شود. این استقبال در یک سوءتفاهم از سوی متولیان دولتی به موفقیت فیلم تعبیر می‌شود و بعد از‌ آن شاهد عرصه فیلم‌هایی از این دست هستیم. آنچنان که در پایان سال، حتی یک فیلم ارزشمند در بین ۶ فیلم بالای جدول فروش دیده نمی‌شود.

تقریبا همین ترکیب گیرم با حضور چند فیلم آبرومندانه‌تر در جدول فروش سال بعد ۱۳۸۷ که هنوز در آن به سر می‌بریم نیز حفظ می‌شود.

علی شیرازی