سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
از سرما نجات پیدا کردیم
هوا خیلی سرد بود؛ سردتر از ماهها و سالهای قبل. تا جایی که به خاطرم میرسید، هیچ سالی در زمستان هوا آنقدر سرد و گزنده نبود. برای همین اصلا دلم نمیخواست از زیر پتو بیرون بیایم، اما بالاخره علیرغم میلم از رختخواب بیرون آمدم و به سمت زیرزمین حرکت کردم؛ همین طور که از راهپله پایین میرفتم، از سرما میلرزیدم. وقتی هم دیدم با همه سعی و تلاشم باز بخاری قدیمی کار نمیکند، حسابی از کوره دررفتم. البته از قبل هم میدانستم تلاشهایم بیفایده است، ولی فکر کردم امتحانش ضرری ندارد.
من و همسرم پس از سالها کار کردن توانسته بودیم این خانه را بخریم و از اینکه در اولین خانه خودمان زندگی میکردیم، بسیار خوشحال بودیم؛ خانه یک کلبه قدیمی روستایی بود که خارج از شهر قرار داشت ولی برای ما خانهای رویایی و دوستداشتنی بود.
با توجه به اینکه سالها از ساخت خانه میگذشت، لازم بود تعمیراتی در آن انجام شود ولی به هر صورتی بود با اجاره کردن لوازم خانه و چیدن آنها در گوشه و کنار اتاقها، تا حدی ظاهری خوب و مناسب برای خانه ایجاد کردیم و با پسانداز مختصری که داشتیم تعمیرات اساسی آن را انجام دادیم.
تابستان گذشت و پاییز از راه رسید. هوا کمکم سرد میشد. من و همسرم فکر کردیم خوب است بخاری را زودتر روشن کنیم تا خانه گرمتر شود. برای همین به زیرزمین رفتم تا بخاری را راه بیندازم. البته، آن شب هر چقدر سعی کردم، بخاری روشن نشد که نشد. به اتاق برگشتم و با شرکتهایی که مسئول تعمیر بخاری بودند، تماس گرفتم. پاسخ همه آنها هم یک چیز بود، آنها میگفتند: «این مدل بخاری خیلی قدیمی است و سالهاست دیگر تولید نمیشود. باید یک بخاری جدیدتر بخرید.»
با خودم فکر کردم چه کار باید کرد؛ پساندازم را بررسی کردم و متوجه شدم به هیچ وجه نمیتوانیم یک سیستم جدید برای خانه بخریم. در آن شرایط اصلا نمیتوانستیم بیش از حد خرج کنیم و پول خرید یک بخاری را هم نداشتیم.
هفتهها گذشت . من و همسرم در خانه کت و ژاکت میپوشیدیم و سعی میکردیم با استفاده از این لباسها خودمان را گرم کنیم. وقتی هم هوا خیلی سرد میشد، کنار اجاق گاز مینشستیم و با حرارت آن دستهایمان را گرم میکردیم. هر دو نگران بودیم که چطور زمستان را بگذرانیم؛ هوا هر روز سردتر میشد و خانه رویایی ما به کابوسی وحشتناک تبدیل شده بود.
برای همین نمیدانم چرا آن روز صبح، خودم را دوباره به زحمت انداختم و بیدلیل به زیرزمین رفتم؛ در هر صورت این بخاری کار نمیکرد و کاری از دست من ساخته نبود. چند دقیقهای به بخاری خیره شدم و از صمیم قلبم آرزو کردم کاش زودتر روشن شود تا خانهای گرم داشته باشیم. از خدا خواستم راهی پیش پای من بگذارد تا زودتر از این وضع نجات پیدا کنیم.
در همین حال و هوا بودم که ناگهان چیزی از روی تیرچه بالای بخاری سر خورد و به زمین افتاد. یک کارت خاک گرفته و زرد رنگ بود. کارت را برداشتم و آن را خواندم. تاریخ نصب بخاری روی آن نوشته شده بود... چند ده سال قبل! زیر تاریخ هم نام فردی را نوشته بودند که آن را نصب کرده، آقای داس .
آقای داس ! چند بار این اسم را تکرار کردم. در شهر کوچک ما همه افراد همدیگر را میشناختند و برای همین برایم عجیب بود که اسمش برایم آشنا نیست. یادم آمد سالها قبل وقتی در مغازه لوازم خانگی کار میکردم، اسم او را شنیده بودم؛ اما این موضوع مربوط به سالها قبل بود! آیا او هنوز هم در همین شهر زندگی میکرد؟
از میان تلفنها، شماره آقای داس را پیدا کردم و با او تماس گرفتم. مردی گوشی را برداشت و سلام کرد.
ـ «سلام؛ آقای داس شما هستید؟ مسئول نصب بخاری؟»
آقای داس گفت که خودش است ولی کم و بیش در حال بازنشستگی است و دیگر خیلی کار نمیکند. اما خوشبختانه هنوز در محلهای نزدیک ما زندگی میکرد و پذیرفت سری به بخاری خانه ما هم بزند.
او در عرض چند دقیقه بخاری را راه انداخت و حداقل هزینه راهاندازی بخاری را از ما گرفت. بعد گفت: «شانس آوردید که من قطعات این بخاری را در خانه داشتم؛ فکر کنم الان من تنها آدمی هستم که این قطعات را دارم.»
من و همسرم بسیار خوشحال بودیم ومن با خودم فکر میکردم شاید اگر کارت او را کمی زودتر پیدا میکردم آن را دور میانداختم یا توجهی به آن نداشتم، اما خوشبختانه در بهترین زمان کارت آقای داس ما را از سرما نجات داد.
زهره شعاع
guideposts.org
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست