سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
نیاز به حرکت در افق بلند دین مداری حقیقی و اصیل
وقتی مناسبت های دینی و مذهبی همچون ماه مبارک رمضان که بی تردید می توان آن را موقعیتی بکر و ارزنده در جاری شدن فضای معنویت در جامعه دانست، فرا می رسد مبحث برنامه های رسانه ملی یعنی صدا و سیما هم در این زمینه حساس و جدی تر می شود.
اینکه وظیفه و رسالت تلویزیون در این عرصه چیست و چگونه می تواند مخاطبانش را در فضای معنوی این روزها و شب ها قراردهد و یک بسته فکری و فرهنگی و رسانه ای خوب و جذاب و تأثیرگذار و کارآمد برایشان تدارک ببیند و در اختیارشان بگذارد، موضوع بسیاری از گفتارها و نوشتارها و دغدغه جدی و اصلی اهالی نقد و نظر در حوزه رسانه است.
نوع برنامه سازی رسانه ای در صدا و سیمای ما در ایام ویژه ای مثل ماه مبارک رمضان معطوف به شمایل خاصی از ساختار و محتوا می شود که در ظاهر، مناسبت بیشتری با آن ایام دارد.
ایامی مثل ماه محرم و ماه مبارک رمضان از جمله مهم ترین این مناسبت هاست که معمولا حجم عظیمی از برنامه های تلویزیون و رادیو را در قالب های مختلف و متنوع به خود اختصاص می دهد.
در ماه مبارک رمضان این تغییر محتوا در برنامه سازی ها و چیدمان برنامه ها در کنداکتور شبکه های مختلف سیما کاملا مشهود است.
به عبارت دیگر می توان گفت در ماه رمضان یک سیطره و تفوق جدی و فراگیر از رویکرد معارفی در برنامه های سیما هویداست که فضای کلی رسانه را هم کاملا تحت تأثیر خود قرار می دهد.
اما این موضوع از دو جنبه قابل نقد و نظر است.
اول آنکه این حجم برنامه سازی رسانه ای تا چه اندازه بر مبنای معارف دینی اصیل شکل گرفته و می گیرد و به لحاظ محتوا و بار معنایی برنامه ها، قابل دفاع است.
و دوم اینکه آیا اساسا چینش این گونه برنامه های معارفی، در مناسبت های خاص و حجم انبوه انها که به تراکمی غیر عادی در برنامه های تلویزیونی و رادیویی منجر می شود دارای تأثیر مثبتی در ذهن و روان مخاطب همیشگی رسانه ملی خواهد داشت؟
به عبارت دیگر اینکه در طول سال به یک مرتبه و در یک مقطع زمانی خاص، مخاطب ما با حجم انبوهی از برنامه های معارفی در شقوق و انواع و اقسام مختلفش روبرو شود و در طول سال و سایر ایام، از این چیدمان و محتوا حتی در ابعاد حداقلی آن -البته- به شکل استاندارد، خبری نباشد، آیا شیوه و روش مناسب و قابل قبولی است؟
در باب نکته اول باید گفت پاسخ به این سوال نیازمند یک جمع متخصص اسلام شناس و رسانه آگاه است تا با رصد برنامه های رسانه، چه از بعد ساختاری و چه از منظر محتوایی به آسیب شناسی و محک آنها بر مبنای منویات و آموزه های دینی بپردازند و تبیین نمایند که این برنامه ها با چه ملاکی، بر چه میزانی و به چه مقداری توانسته اند بر اساس مدل برنامه سازی اصیل دینی، به مخاطب آگاهی بخشی و بر او اثرگذاری کنند.
درباره نکته دوم هم باید گفت اینکه در طول سال برنامه های رسانه شکل و محتوا و افق دیگری را بپیماید و در یک مقطع زمانی خاص و محدود افق دیگری را برای خود تعریف کند و شمایل و محتوای دیگری را عرضه نماید نه تنها از اثربخشی درست و کامل عاجز است بلکه قطعا به مضرات و آسیب های جدی هم منجر خواهد شد.
ما نمی توانیم توقع داشته باشیم مخاطبی که در طول یک سال، با حجم انبوهی از تبلیغات و سریال ها و برنامه های متنوع و متکثر و جذاب و پر زرق و برق، به مصرف گرایی و تجمل پرستی و جایزه های آنچنانی و حسرت های کذایی کاذب و تخدیرکننده مشغول داشته شده، یک مرتبه و با فرارسیدن ماه رمضان و تعدادی برنامه دینی و آیینی، فورا به معنویت و معاد و قیامت و آخرت رهنمون شود و متوجه و متنبه آنها گردد!
چنین تلقی و انتظاری از رسانه، یا غافلانه و ساده لوحانه است یا مغرضانه و هدفمند!
ما نمی توانیم از مخاطبی که او را در طول ماه های سال و روزهای متمادی و زمان های متراکم، به غفلت و حرص و جایزه و زرق و برق و مسکن های تخدیری این روزگار عادت داده ایم توقع داشته باشیم یک باره و به محض فرارسیدن ماه رمضان، همه آن تربیت های ذهنی و روانی را کنار بگذارد و غرق در منویات دینی و عبادات وحیانی و آموزه های معرفتی ماه خدا شود! می توانیم؟!
این رویکرد بایستی یک رویکرد مستمر و سالیانه و در مقاطع مختلف و فصول متعدد سال، برای مخاطب فراهم و تدارک دیده شود نه اینکه یک مرتبه او را از یک منظومه ساخته شده در طول یک زمان طولانی با قلاب برنامه های مناسبتی خارج کرده و در اتمسفر معنویت و رستگاری بیندازیم که قطعا یا بی تأثیر خواهد بود یا تأثیر آنی و بی رمق خواهد داشت و نمی تواند پابرجا و مستحکم بماند.
رسانه نیازمند برنامه سازی دینی در تمام مقاطع سال و بر مبنای سبک زندگی دینی است و منویات معرفتی و آموزه های عرفانی بایستی در تمام اوقات طول سال بیننده و مخاطب رسانه جاری و ساری باشد تا بتواند به تأثیرات عمیق و مانا و پایایی منجر شود.
و الا این نوع برنامه ها تبدیل خواهد شد به مناسکی مقطعی و مناسبت زده که نه ماندگاری قابل توجهی خواهد داشت و نه تأثیرگذاری قابل دفاعی.
و بیش از آنکه به عنوان یک منبع جدی و قابل اطمینان و اتکا بشود بدان نگریست، کلیشه های کم اثر و فاقد جذابیتی است که بیشتر به کار بالابردن بیلان مدیران و برنامه سازان می آید تا ارتقای سطح تربیت دینی و افزایش بصیرت معنوی مردم.
محمد قمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست