چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
ایران و جنگ جهانی دوم
انفعال حكومت رضاشاه در قبال جنگ جهانی دوم و ورود سهل متفقین به كشور، از فقدان حمایت مردمی و انسجام لازم در ساختار قدرت سیاسی پهلوی اول حكایت میكند. در این مقاله، فرایند وقوع جنگ جهانی دوم و موضعگیریهای ایران در قبال آن مرور شده است.
با شروع جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۱۸.ش/۱۹۳۹.م، اوضاع جهان دگرگونه شد و اغلب کشورهای جهان به حمایت از متفقین یا متحدین مجبور گردیدند، در این میان کشور ایران، با وجودی که از همان ابتدا سیاست بیطرفی اتخاذ نمود، بهواسطه سیاستهای رضاشاه (۱۳۰۴ــ۱۳۲۰.ش)، مبنی بر طرفداری از آلمان هیتلری و نیز به دلیل موقعیت استراتژیک، مورد توجه دول متفق قرار گرفت. از این رو، با حمله متفقین در سوم شهریور ۱۳۲۰.ش، ایران عملاً به صحنه منازعه میان دول متخاصم تبدیل گردید. تاثیرات منفی این حمله با ناکارآمدی ارتش ۱۲۷هزار نفری رضاشاه، چنان جوّ سرخوردگی و یأسی در جامعه ایران، بهویژه در میان نظامیان جوان، به وجود آورد که اغلب ایشان با استفاده از فضای باز سیاسی ناشی از ورود متفقین و سقوط دیکتاتور (رضاشاه)، جذب گروهها و دستجات مختلف گردیدند. ازاینرو، در میان نظامیان سه گرایش متفاوت ناسیونالیسم، سلطنتطلب و چپگرا، بهوجود آمد؛ در این مقاله سعی بر آن است ضمن تشریح اوضاع منتهی به جنگ جهانی دوم و موضعگیری ایران در قبال آن، به نحوه مواجهه نیروهای نظامی با این مساله پرداخته و چگونگی جذب ایشان در سه گروه فوق بررسی گردد.
● زمینههای آغاز جنگ جهانی دوم
یگانه پیروز جنگ جهانی اول، دولت بریتانیا بود. در این زمان، روسیه درگیر انقلاب بلشویکی بود، عثمانی در بحران تجزیه قلمرواش به سر میبرد و آلمان نیز سقوط رایش دوم را شاهد بود. ظهور جمهوری وایمار در آلمان و فشار دول پیروز جنگ نوعی حس سرخوردگی و خشم را در میان آلمانها بهوجود آورده بود. بحران اقتصادی ۱۹۲۹.م، بر شدت ضعف جناح میانهرو و قدرتگیری تندروهای ناسیونال ــ سوسیالیست به رهبری هیتلر افزود؛ بهطوریکه هیتلر توانست با تصویب رایشتاگ، در سال ۱۹۳۳.م، قانون اساسی جمهوری وایمار را ملغی و دیکتاتوری خود را به مدت چهار سال در آلمان برقرار سازد. با قدرتگیری هیتلر، سرکوب مخالفان و میلیتاریزهکردن آلمان، که بر بستر خواست تودهها نضج میگرفت، در دستور کار قرار گرفت.[۱] قدرت روزافزون نیروهای نظامی آلمان با نوعی حمایت ضمنی جهان سرمایهداری همراه بود، زیرا آنان در تحلیلهای خود بر این باور بودند که نیروی نظامی قدرتمند نوظهور فاشیسم در آلمان، سرانجام کمونیسم را به ورطه نابودی میکشاند.
بدینترتیب کشمکشهای جهان اردوگاهی موجبات بهوجود آمدن دوران صلح نیمهمسلح (۱۹۳۸ــ۱۹۳۶.م) را فراهم آورد.[۲] سال ۱۹۳۸.م را سال پایان دوران صلح نیمهمسلح دانستهاند، زیرا در اروپا نیز میان کشورهای سرمایهداری شکاف عمیقی بهوجود آمد و این حکومتها به دو بخش دیکتاتورهای فاشیست و کشورهای لیبرال تقسیم شدند.[۳]
حادثه آنشلوس (لفظ آلمانی به معنای الحاق: Anschluss) یا الحاق اتریش سرآغاز کشورگشاییهای آلمان فاشیست گردید.[۴] بهدنبال الحاق اتریش به آلمان، هیتلر واگذاری فوری مناطق آلمانیزبان چکاسلواکی را تقاضا نمود و تهدید کرد در صورت رد تقاضایش، به جنگ اقدام خواهد کرد. نوئل چمبرلن، نخستوزیر انگلستان، به واسطه سیاست محافظهکارانه خود مصمم شد، حتی به قیمت تسلیم چکاسلواکی به آلمان، مانع از وقوع جنگ گردد و سرانجام در بیستونهم سپتامبر ۱۹۳۸.م، کنفرانسی با شرکت چهار رهبر آلمان (هیتلر)، ایتالیا (موسولینی)، انگلیس (چمبرلین)، و فرانسه (ادوارد دالایه)، در مونیخ تشکیل شد و جزئیات تجزیه چکاسلواکی معین گردید. بدینسان آلمان در اکتبر ۱۹۳۸.م، مناطق آلمانیزبان چک را تصرف کرد.[۵] بهرغم اغماضهای بیش از حد چمبرلن در برابر توسعهطلبیهای هیتلر و پیمان محرمانه عدم تعرض میان روسیه و آلمان در بیستوسوم اوت ۱۹۳۹.م،[۶] هیتلر در اول سپتامبر ۱۹۳۹.م به لهستان لشکر کشید و متعاقب آن به انگلستان و فرانسه نیز اعلان جنگ كرد. حمله آلمان به لهستان، انگلیس و فرانسه را در موقعیت دشواری قرار داد، زیرا آنها متعهد شده بودند که متفق خاوریشان (لهستان) را در صورت حمله آلمان یاری نمایند.[۷]
بدینترتیب جنگ جهانی دوم در اول سپتامبر ۱۹۳۹.م میان آلمان و ایتالیا، ازیکسو، و فرانسه و انگلستان، از سویی دیگر، آغاز شد و سایر کشورهای اروپایی نیز، به استثنای سوئد، سوئیس، اسپانیا، پرتغال و ترکیه، یکی پس از دیگری وارد جنگ شدند. سرانجام با حمله هیتلر به روسیه و نقض پیمان عدم تعرض در ژوئن ۱۹۴۱.م، روسیه نیز، با زیرپا نهادن آرمان سوسیالیسم، به فرانسه و انگلستان پیوست.[۸]
● مواضع ایران در قبال جنگ جهانی دوم
یک روز پس از شروع جنگ جهانی دوم (چهارم سپتامبر ۱۹۳۹.م/۱۳۱۸.ش) محمود جم، نخستوزیر ایران، طی اطلاعیهای اعلام کرد: «در این موقع که متاسفانه نایره جنگ در اروپا مشتعل گردیده است، دولت شاهنشاهی ایران به موجب این بیانیه تصمیم خود را به اطلاع عموم میرساند که در این کارزار بیطرف مانده و بیطرفی خود را محفوظ خواهد داشت.»[۹] زیرا به اعتقاد رضاشاه «ایران نه بدان اندازه قدرتمند بود که بتواند در جنگ شرکت کند و نه تا آن حد ضعیف بود که اجازه دهد حقوقش پایمال گردد.» ازاینرو «یک سیاست بیطرفی برای ایران ضرورت داشت و برای قدرتهای متحارب نیز ارزشمند بود.»[۱۰]
متعاقب بیانیه محمود جم، علیاصغر حکمت، وزیر کشور، نیز به اتباع بیگانه آگاهی داد که از ابراز هرگونه احساساتی که منافی بیطرفی کشور ایران باشد جداً خودداری نمایند.[۱۱] خبرگزاری پاریس نیز در دوازدهم شهریور ۱۳۱۸.ش خبر بیطرفی ایران را مخابره کرد.[۱۲] همچنین مظفر علم، وزیر امورخارجه، در سیزدهم شهریور مراتب بیطرفی ایران را به اطلاع سفارتخانههای مستقر در تهران رسانید. جالب اینجاست که آلمان و انگلستان هر دو از این موضع استقبال کردند؛ زیرا انگلستان به دلیل درگیریاش در منطقه دیگر توانایی برقراری امنیت را در این منطقه نداشت. استدلال وزارت امورخارجه آلمان نیز از بیطرفی ایران چنین بود: «باتوجه به پیوند نزدیک ترکیه با انگلستان و فرانسه چنین بهنظر میآید که آنچه از لحاظ سیاسی اهمیت ویژهای یافته، آن است که فعلا به تقویت ایران در بیطرفی کاملش ادامه داده شود».[۱۳]
اما آنچه نگرانی ایران را سبب شده بود انعقاد پیمان عدم تعرض میان شوروی و آلمان در بیستوسوم اوت ۱۹۳۹.م بود که طی آن هیتلر و استالین بر سر تقسیم اراضی لهستان و کشورهای بالتیک به توافق رسیده بودند[۱۴] و ایران پیشبینی میکرد که شاید شوروی طی یک تفاهم محرمانه با آلمان درصدد برآید موقعیت مسلط خود را بر ولایات شمالی ایران احیا كند.[۱۵] بههمین جهت رضاشاه بر آن شد بهمنظور کسب حمایت نظامی و اقتصادی به انگلستان روی آورد.[۱۶] از دهه ۱۳۱۰ به بعد، مبنای مبادلات سیاسی ــ اقتصادی ایران بر کشور آلمان استوار گردیده بود و با ظهور هیتلر، رهبر حزب ناسیونالیست در ژوئیه ۱۹۳۳.م/۱۳۱۱.ش، روابط میان دو کشور وارد مرحله جدیدتری گردید. آلمانیها تبلیغات وسیعی در مورد اشتراک نژاد آریایی دو ملت ایران و آلمان و مشابهت هدفهای ملی دو کشور در مبارزه با کمونیسم و امپریالیسم آغاز کرده، محبوبیت بسیاری در میان ایرانیان بهدست آورده بودند.[۱۷] اما با پیمان عدم تعرض میان آلمان و شوروی (۱۳۱۸.ش/۱۹۳۹.م)، آلمانیها، به پیروی از خطمشی هیتلر، در جهت کاهش نفوذ انگلستان و افزایش نفوذ شوروی در ایران تلاش کردند و حتی نفوذ خود را در ایران در درجه دوم اهمیت قرار دادند؛ هدف هیتلر از این کار این بود که استالین را از توجه به اروپای شرقی منحرف سازد.[۱۸]
در آن هنگام، در نظر انگلستان، جلوگیری از نفوذ کمونیسم شوروی و حفظ لولههای نفتی جنوب به مراتب از خطر فاشیسم آلمان مهمتر بود، اما درعینحال انگلستان با هرگونه اعتماد به ارتش ایران یا هماهنگی برنامه با آن موافق نبود؛ چراکه کمیته سرفرماندهی انگلستان معتقد بود اتحاد با ایران بهای گزافی به همراه خواهد داشت؛ چون رضاشاه حمایت انگلستان را برای دفاع از نواحی شمال ایران در برابر تهاجم روسها خواستار بود، درحالیکه برای انگلستان فقط دفاع از مناطق استراتژیک جنوبی، بهویژه حوزههای نفتی، اهمیت داشت.[۱۹]
البته سرریدر بولارد، سفیرکبیر انگلستان در ایران، در طی جنگ جهانی دوم از گسترش نفوذ خانههای قهوهای، که در ظاهر محل تجمع خانوادههای آلمانی، ولی در اصل، مرکز فعالیت جاسوسی آنان بود، بهشدت ناخرسند بود.[۲۰] کودتای رشیدی عالی گیلانی ژرمنوفیل علیه نوری سعید، نخستوزیر انگلوفیل، در آوریل ۱۹۴۱.م/فروردین ۱۳۲۰.ش، نیز بر این ناخرسندی افزود؛ اگرچه انگلیسیها توانستند مجدداً نوری سعید را در خرداد ۱۳۲۰.ش به قدرت برسانند، هنوز دغدغه خاطر انگلیسیها درخصوص میزان نفوذ ستون پنجم آلمان در ایران وجود داشت.[۲۱]
سرانجام حمله ناگهانی آلمان به شوروی، در بیستودوم ژوئن ۱۹۴۱.م/ اول تیر ۱۳۲۰.ش، تمام معادلات را به هم ریخت و شوروی، که تا آن روز در صف متحدین قرار داشت، به اردوگاه متفقین پیوست. هدف آلمانها خرد کردن نیروهای دفاعی شوروی، تصرف مسکو، لنینگراد و کیف، و رسیدن به چاههای نفت قفقاز بود. آنها قصد داشتند پس از آنکه ارتش آفریقاییشان ــ که به دروازههای مصر رسیده بود ــ دفاع انگلیسیها را درهم شکست، با ارتش اعزامی به شوروی، در ایران تلاقی کنند و تواماً به هندوستان حمله نمایند و با تصرف ذخایر نفت خاورمیانه و منابع حیاتی هند، امپراتوری انگلیس را به زانو درآورند.[۲۲]
در این هنگام، روسها در مقابل حملات برقآسای ارتش آلمان، به اسلحه، مهمات و دارو احتیاج مبرمی داشتند و انگلیسیها نیز میخواستند، به هر قیمتی شده، خطوط ارتباطی بین خلیجفارس و سرحد شوروی را حفظ کنند تا بدینوسیله هم مهمات و وسایل جنگی مورد نیاز شورویها را به جبهه آنها برسانند و هم اگر احتمالاً روسها شکست خوردند، بتوانند راساً از چاههای نفت خاورمیانه و خطوط ارتباطی هند، دفاع کنند.[۲۳] بدینترتیب شوروی و انگلیس بر ضد دشمن مشترک در دوازدهم ژوئیه ۱۹۴۱.م/۱۳۲۰.ش معاهدهای بستند که طی آن دو دولت متعهد شده بودند: اولاً برای متارکه جنگ با آلمان، بدون رضایت طرف دیگر هیچگونه مذاکرات جداگانهای ننمایند، ثانیاً هرگونه کمک نظامی را در جنگ با دشمن مشترک، به یکدیگر برسانند. در این زمان مساله رساندن اسلحه و مهمات به جبهه روسیه مطرح شد و انگلیسیها راه ایران را پیشنهاد کردند که مطمئنترین و کوتاهترین راه بود و راهآهن آن از خلیجفارس به بحر خزر بهترین وسیله نقلیه بهشمار میرفت. روسها ابتدا در مورد حمله به ایران، به جهت اینکه این كشور دارای ارتش مدرن و مجهزی بود، تردید کردند، اما انگلیسیها به آنان اطمینان دادند که در ظرف چند روز، به از بین بردن مقاومت ارتش ایران و اشغال کشور موفق خواهند شد و بهاینترتیب در هفدهم ژوئیه ۱۹۴۱.م/۱۳۲۰.ش در مورد حمله به ایران میان نمایندگان دو کشور توافق به وجود آمد.[۲۴] بنابراین هدفهای استراتژیک متفقین در ایران عبارت بود از: ۱ــ دستیابی به راههای ارتباطی کشور و برقراری رابطه با بحر خزر برای رساندن کمکهای نظامی به دولت شوروی؛ ۲ــ تصرف چاههای نفت جنوب بهمنظور محافظت از آنها و جلوگیری از انهدام و خرابکاری عمال نازی، عشایر جنوب و دولت ایران (در تمام مدت جنگ، نفت ایران احتیاجات نظامی متفقین را برآورده میکرد، بهخصوص پس از ورود ژاپن به جنگ، معادن نفت ایران تنها منبعی بود که نفت مورد احتیاج را تامین میساخت)؛ ۳ــ اخراج کارشناسان و عمال آلمانی از ایران بهمنظور جلوگیری از خرابکاری در راههای ارتباطی و چاههای نفت و نیز اقدام به کودتا با استفاده از ایرانیان طرفدار آلمان نازی و تشکیل گروههای ویژه فاشیستی از آلمانیهای ساکن ایران؛ ۴ــ عملیات جنگی نیروهای انگلیسی از طریق ایران در صورت رسیدن ارتش آلمان به سرحدات ایران.[۲۵]
رضاشاه در این هنگام با اتکا به ارتش ۱۲۷هزار نفری، اعلام بیطرفی ایران و برکناری دکتر متین دفتری در ژوئیه ۱۹۴۰.م/۱۳۱۹.ش و گماردن رجبعلی منصور، که به محافظهکاری شهرت داشت، امیدوار بود كه دو دولت همسایه، در امور دولت بیطرف ایران مداخله نكنند. اما در این زمان یگانه دستاویز انگلیسیها برای حمله به ایران کماکان حضور ستون پنجم آلمان در این كشور بود؛ بولارد در چهارم ژوئن ۱۹۴۱.م/ چهاردهم خرداد ۱۳۲۰.ش از دولت منصور خواست فعالیتهای پنهانی عوامل آلمان را در ایران متوقف نماید. وی در اول ژوئیه ۱۹۴۱/دهم تیر ۱۳۲۰ در دیداری با منصور از او خواست بهفوریت به اخراج چهارپنجم آلمانیهای شاغل در ایران اقدام نماید.[۲۶]
اما دولت ایران جواب داد که کارشناسان آلمانی برای خدمات و صنایع ایران ضروری هستند و دولت ایران بهسرعت نمیتواند جانشینی برایشان پیدا کند، از طرفی تعداد آنها چندان زیاد نیست و دولت ایران بر آنها نظارت میکند، اما متفقین که قبلاً در مورد حمله به ایران به توافق رسیده بودند، مشغول تدارکات نظامی گردیدند.
مریم تاجعینی
پینوشتها
[۱]ــ هنری ویلسون، لیتل فیلد، تاریخ اروپا از ۱۸۱۵.م به بعد، ترجمه: فریده قرهچهداغی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱، صص۲۵۰ــ۲۴۸
[۲]ــ درخصوص دوران صلح نیمهمسلح رک: ا. جی. پیتیلر، ریشههای جنگ جهانی دوم، ترجمه: محمدعلی طالقانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۳، صص۱۹۶ــ۱۹۵
[۳]ــ سرژ برشتین، پییر میلزا، تاریخ قرن بیستم، ترجمه: دکتر امانالله ترجمان، تهران، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۰، ص۲۱
[۴]ــ ا. جی. پیتیلر، همان، ص۱۹۷
[۵]ــ هنری ویلسون، لیتل فیلد، همان، صص۲۸۵ــ۲۸۴
[۶]ــ سرژ برشتین، پییر میلزا، همان، ص۱۹
[۷]ــ گ. ا. دبوربن، رازهای جنگ جهانی دوم، ترجمه: کیخسرو کشاورزی، تهران، گوتنبرگ، ۱۳۶۹، ص۵۶
[۸]ــ هنری ویلسون، لیتل فیلد، همان، ص۲۹۳
[۹]ــ صفاءالدین تبرائیان، ایران در اشغال متفقین، تهران، رسا، ۱۳۷۱، ص۱۳
[۱۰]ــ علیاصغر زرگر، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در دوره رضاشاه، ترجمه: کاوه بیات، تهران، پروین، ۱۳۷۲، ص۴۰۰
[۱۱]ــ صفاءالدین تبرائیان، همان، ص۱۳
[۱۲]ــ همان.
[۱۳]ــ علیاصغر زرگری، همان، ص۴۰۰
[۱۴]ــ ریچارد استوارت، در آخرین روزهای رضاشاه، تهاجم روس و انگلیس به ایران در شهریور ۱۳۲۰، ترجمه: عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات، تهران، چاپخانه رخ، ۱۳۷۰، صص۱۹ــ۱۸
[۱۵]ــ علیاصغر زرگری، همان، ص۴۰۴
[۱۶]ــ همان، ص۴۰۶
[۱۷]ــ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۷، صص۳۹۸ــ۳۹۷
[۱۸]ــ برای اطلاع بیشتر رک: ریچارد استوارت، همان، ص۲۱
[۱۹]ــ علیاصغر زرگری، همان، ص۴۰۸
[۲۰]ــ سرریدر بولارد، شترها باید بروند، ترجمه: حسین ابوترابیان، تهران، نشر نو، ۱۳۶۲، ص۳۳
[۲۱]ــ همان، ص۴۴
[۲۲]ــ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، ص۴۰۱
[۲۳]ــ همان.
[۲۴]ــ همان، ص۴۰۲
[۲۵]ــ جمعی از نویسندگان، گذشته چراغ راه آینده است، تهران، جامی، ص۷۷
[۲۶]ــ دکتر ابراهیم ذوقی، ایران و قدرتهای بزرگ در جنگ جهانی دوم، تهران، پاژنگ، ۱۳۶۸، ص۳۲
[۲۷]ــ صفاءالدین تبرائیان، همان، صص۴۴ــ۴۰
[۲۸]ــ همان، صص۴۷ــ۴۵
[۲۹]ــ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، صص۴۰۵ــ۴۰۴
[۳۰]ــ برای اطلاع بیشتر رک: صفاءالدین تبرائیان، همان، صص۵۷ــ۴۹ و نیز عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، ص۴۰۷
[۳۱]ــ منشور گرکانی، رقابت شوروی و انگلیس در ایران، محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، موسسه مطبوعاتی عطایی، ۱۳۶۸، ص۱۵۷
[۳۲]ــ ضیاءالدین الموتی، فصولی از تاریخ مبارزات سیاسی و اجتماعی ایران، تهران، انتشارات چاپخش، ۱۳۷۰، ص۳۲۰
[۳۳]ــ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، ص۴۰۸
[۳۴]ــ برای اطلاع بیشتر از متن استعفانامه رضاخان رک: ضیاءالدین الموتی، همان، ص۳۳۴
[۳۵]ــ برای اطلاع بیشتر رک: عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، صص۴۰۹ــ۴۰۷
[۳۶]ــ محمد عتیقپور، بلوای نان فاجعه ۱۷ آذر ۱۳۲۱، تهران، شریف، ۱۳۷۹، ص۸۸
[۳۷]ــ جواد صدر، نگاهی از درون، به کوشش مرتضی رسولیپور، تهران، ۱۳۸۱، ص۳۷۶
[۳۸]ــ برای اطلاع بیشتر رک: سرریدر بولارد سرکلارنت اسکراین، شترها باید بروند، ترجمه: حسین ابوترابیان، تهران، نشر نو، ۱۳۶۲، صص۱۳۹ــ۱۳۸
[۳۹]ــ جواد صدر، همان، ص۱۳۲
[۴۰]ــ سیروس غنی، ایران برآمدن رضاخان بر افتادن قاجارها، ترجمه: حسن کامشاد، تهران، نیلوفر، ۱۳۷۷، ص۴۲۶
[۴۱]ــ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، ص۴۰۹
[۴۲]ــ محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ترجمه: حسین ابوترابیان، تهران، ۱۳۷۱، ص۹۸؛ محمدعلی سفری، قلم و سیاست از شهریور ۱۳۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲، نشر نامک، ۱۳۷۱، ص۸۹
[۴۳]ــ محمدعلی سفری، همان.
[۴۴]ــ محمد عتیقپور، همان، ص۹۳
[۴۵]ــ رک: عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، ص۴۰۶؛ ناخدا حسین انوشیروانی، کودتای نافرجام، تهران، محیط، ۱۳۷۸، ص۳۶
[۴۶]ــ غلامرضا مصور رحمانی، خاطرات سیاسی، نظامی و اقتصادی (پایان سخن)، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۷، ص۴۵؛ احمد امیراحمدی، خاطرات نخستین سپهبد ایران، به کوشش غلامحسین زرگرینژاد، تهران، موسسه پژوهش مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳، صص۴۳۴ــ۴۳۳
[۴۷]ــ غلامرضا مصور رحمانی، همان، ص۱۸
[۴۸]ــ همان.
[۴۹]ــ احمد امیراحمدی، همان، ص۴۱۴
[۵۰]ــ خسرو معتضد، پلیس سیاسی در عصر بیستساله، تهران، جانزاده، ۱۳۶۶، صص۵۲۸ــ۵۱۷
[۵۱]ــ باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی نظامی معاصر ایران، تهران، گفتار و نشر علم، ۱۳۸۰، صص۵۵۶ــ۵۵۵
[۵۲]ــ غلامرضا مصور رحمانی، همان، ص۱۷
[۵۳]ــ برای اطلاع بیشتر رک: احمد امیراحمدی، همان، ص۴۳۴
[۵۴]ــ غلامرضا مصور رحمانی، همان، ص۱۹
[۵۵]ــ حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (خاطرات)، تهران، اطلاعات، ۱۳۶۷، ص۸۹
[۵۶]ــ رک: مصور رحمانی، همان، صص۱۴ــ۱۳
[۵۷]ــ غلامرضا مصور رحمانی، کهنه سرباز خاطرات سیاسی و نظامی، تهران، رسا، ۱۳۶۶، صص۲۰۴ــ۲۰۳
[۵۸]ــ عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج۳، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۴۱، ص۳۲۴
[۵۹]ــ استفانی کرونین، ارتش و حکومت پهلوی، ترجمه: غلامرضا علیبابائی، تهران، خجسته، ۱۳۷۷، ص۴۱۶
[۶۰]ــ غلامرضا مصور رحمانی، خاطرات سیاسی و نظامی (کهنه سرباز)، همان، ص۱۸۰
[۶۱]ــ استفانی کرونین، همان، ص۴۱۶
[۶۲]ــ باقر عاقلی، همان، ص۱۲
[۶۳]ــ غلامرضا مصور رحمانی، کهنه سرباز، همان، صص۱۸۲ــ۱۸۰
[۶۴]ــ برای اطلاع بیشتر از شرح حال بهرام آریانا رک: باقر عاقلی، همان، صص۱۲ــ۱۱
[۶۵]ــ باقر عاقلی، همان، صص۱۲ــ۱۱
[۶۶]ــ جلیل بزرگمهر، ناگفتهها و کمگفتهها از دکتر محمد مصدق و نهضت ملی ایران، تهران، کتاب نادر، ۱۳۷۹، ص۱
[۶۷]ــ ملکزاده هیربد، سرگذشت حیرتانگیز، تهران، ۱۳۲۸، ص۱۰۷
[۶۸]ــ باقر عاقلی، همان، ص۴۲
[۶۹]ــ برای اطلاع بیشتر رک: غلامرضا مصور رحمانی، کهنه سرباز، همان، صص۲۴ــ۲۳
[۷۰]ــ ناخدا حسین انوشیروانی، همان، ص۳۹
[۷۱]ــ برای اطلاع بیشتر رک: مرتضی زربخت، سازمان افسری حزب توده ایران (خاطرات)، به کوشش حمید احمدی، تهران، ققنوس، ۱۳۸۲، صص۲۴ــ۲
[۷۲]ــ برای اطلاع بیشتر رک: حسین انوشیروانی، همان، ص۳۸
[۷۳]ــ ابوالحسین تفرشیان، قیام افسران خراسان، تهران، اطلس، ۱۳۶۷، ص۱۴ــ۹
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست