یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

انسان‎شناسی گردشگری



      انسان‎شناسی گردشگری
امیر هاشمی مقدم

در تاریخ انسان شناسی و به ویژه تاریخ اندیشه انسان شناسی، شخصیت «جهانگرد»، جایگاه ویژه-ای دارد. در بسیاری از آثار توصیفی به جای مانده از دوران باستان (همچون هرودوت و...)، دوران اسلامی (ابن بطوطه و...) و قرون وسطی (مارکوپولو و...)، با جهانگردی روبرو هستیم که در خلال سفرهایش به نقاط مختلف  زمین، توصیفهایی از مردمان و فرهنگ آن مناطق نیز به یادگار گذاشته است (فکوهی. 1381). به ویژه زمانی که «عجیب و غریب بودن» دیگری، برای خوانندگان بسیار جذاب شد، روی آوردن جهانگردان به سفر به مناطقی با فرهنگ «شگفت انگیز»، با استقبالی گسترده روبرو شد (همان: 102). حجم این آثار که اکنون آنها را به عنوان نوعی مردمنگاری می-شناسیم، بارقه ای شد برای بررسی های تطبیقی و ارائه نخستین نظریات انسان شناسی. بنابراین گزافه نیست اگر مدعی شویم که جهانگردی، زیربنا و عامل تاسیس دانش انسان شناسی است.
اما ارتباط انسان شناسی با جهانگردی، فراتر از توجه صرف به تاریخ پیوند این دو است. اکنون یکی از ملزومات دانش مدیریت جهانگردی، مدیریت هتلداری و شاخه های وابسته، آشنایی با دانش انسان-شناسی و روشهای پژوهش آن در شناخت «فرهنگ دیگری» است. اریکسن (1385) در کتاب «مردم شناسی چیست؟» در بیان ضرورت توجه به این دانش، به توسعه سفر و جهانگردی به عنوان اولین دلیل ضرورت انسان شناسی اشاره دارد: «دلایلی چند در دست هست که نشان می-دهد چرا دانش مردم شناسی می تواند به درک و فهم دنیای معاصر کمک کند. نخست آنکه در روزگار ما تماس بین گروههایی که از نظر فرهنگی با هم متفاوتند به نحوی چشمگیر افزایش یافته است. سفر در مسافتهای طویل به صورت امری عادی، مطمئن و نسبتا ارزان در آمده است. در سده نوزدهم فقط عده اندکی از مردم مغرب زمین به دیگر کشورها سفر می کردند (از جمله مهاجران) و تا دهه 1950 حتی غربیان ثروتمند هم خیلی به ندرت برای سفر به خارج از کشور خود می رفتند. اما همچنان که می دانیم، این وضعیت در دهه های اخیر شدیدا تغییر کرده است» (ص:4). بنابراین اکنون در دانشهای وابسته به امور گردشگری (همچون مدیریت جهانگردی و مدیریت هتلداری که چند سالی است به طور بی سابقه ای در دانشگاه های کشور با استقبال گسترده ای روبرو شده است) آشنایی با اصول اولیه دانش انسان شناسی امری اجتناب ناپذیر است.
آشنایی با فرهنگ اقوام و گروههای دیگر، اگرچه مایه آسان شدن برقراری ارتباط و کاهش تنشهای قومی-فرهنگی بین میزبانان و مهمانان می شود، اما کارکرد مهم دیگری نیز دارد. جهانگردی و گردشگری دارای شاخه های متعددی است که در این میان، «گردشگری فرهنگی» یکی از مهمترین آنها و در عین حال، ناشناخته ترین شان در کشور ماست. «در جریان گردشگری فرهنگی، جنبه های معنوی فرهنگ بومی و همچنین تبلور عینی آن به عنوان میراث فرهنگی از پارامترهای اساسی هستند که به شدت دارای اهمیت اقتصادی بوده و اطلاعات در آن به صورت دیداری منتقل می شود (بونی فیس، 143،1380). میراث فرهنگی به عنوان هدف اصلی در بازدیدهای گردشگری فرهنگی‏ شامل عادات محلی، آداب مربوط، سبک های معماری و موسیقی، زبانهای محلی و ارزش های دینی ـ ‏معنوی و تبلور عینی ادیان در چارچوب مناسک و مکان های مقدس است» (به نقل از سقایی: 1385). با توجه به تنوع گروههای قومی، زبانی، دینی و مذهبی در ایران، نویسنده این نوشتار مدعی است که پتانسیلها و توانمندی های گردشگری فرهنگی، به مراتب بیش از طبیعت گردی و گردشگری تاریخی است. در آغاز بیشتر کتب و مقالات مرتبط با گردشگری ایران، به این جملات کلیشه ای که «کشور ایران از نظر جاذبه های طبیعی دارای مقام پنجم و از نظر جاذبه های تاریخی، دارای مقام دهم در جهان است» برمی خوریم. این نوع جملات پرکاربرد، نه تنها خود مایه توجه و هجوم بی برنامه به طبیعت و آثار تاریخی کشور و در نتیجه آسیب رساندن به آنها می شود، بلکه از این واقعیت نیز نشأت می گیرد که هم اکنون نیز توجه به این عناصر طبیعی و تاریخی در صدر گردشگری کشور قرار دارد. حال آنکه در بخشهایی همچون جذب گردشگران به مراسم فرهنگهای مختلف، که زیرمجموعه شاخه «گردشگری رویدادها» قرار می گیرد و در کشورهای دارای برنامه ریزی مناسب در زمینه توسعه صنعت جهانگردی، برگزاری فستیوالهای متعدد (که گاه دارای هیچ نوع ریشه تاریخی نیز نیستند)، یکی از عمده ترین راههای کسب درآمد ارزی است.
نهایتا اینکه گردشگری و صنعت جهانگردی باعث تغییرات فرهنگی بسیار گسترده ای در دو حوزه فرهنگ میزبان و فرهنگ میهمان می شود. اما این تاثیر عمدتا بر فرهنگ میزبان گسترده تر است. انسان شناسان با بررسی فرهنگ جوامع میزبان و میهمان، تلاش دارند تا از آسیبهای فرهنگی-اجتماعی ناشی از رواج فرهنگ بیگانه، جلوگیری کنند.
همه این عوامل باعث شده است تا کسانی که در دانشگاهها و یا موسسات آموزش صنعت جهانگردی آموزش می بینند، دروسی مرتبط با حوزه انسان شناسی (از جمله مردم شناسی جهانگردی و هتلداری، شناخت روحیات ملل، فرهنگ عامه، شناخت و فرهنگ اقلیتهای ایران، و...) را بگذرانند. با این حال، همچنان این حوزه از دانش، علیرغم تعدد دانشگاه هایی که عمدتا تنها برای جذب دانشجویان علاقمند، اقدام به راه اندازی این رشته ها می کنند، و نیز حجم گسترده گردشگری و جهانگردی در ایران یا از سوی ایرانیان (در دیگر کشورها)، هنوز منابع لازم و کافی در حوزه انسان-شناسی جهانگردی و رشته های وابسته در دسترس فارسی زبانان قرار ندارد. نگارنده این نوشتار پس از چندین سال تدریس دروس مرتبط با انسان شناسی جهانگردی، تلاش دارد از این پس با همکاری دوستان و نویسندگان، نوشتارهایی در این زمینه را در این وبسایت منتشر نماید. لذا از همه علاقمندان و آشنایان با این حوزه درخواست می شود با فرستادن آثار ترجمه یا تالیف خود، ما را در این راه یاری رسانند.

پایه های این نوشتار:
• اریکسن، توماس هیلاند (1385)، مردم شناسی چیست؟، ترجمه ابراهیم چگنی، تهران: راهنما.
• سقایی، مهدی (1385)، «گردشگری فرهنگی» در وبلاگ گردشگری، به آدرس:
http://touristy.blogfa.com/cat-11.aspx
• فکوهی، ناصر (1381)، تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی، تهران: نی.