چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

نگاهی به نماد ببر در فرهنگ شیعیان جنوب هند



      نگاهی به نماد ببر در فرهنگ شیعیان جنوب هند
جبار رحمانی

یکی از موضوعات مهم در فهم نظام های دینی و مناسکی، رابطه آنها با زمینه های اجتماعی ای مومنان است. ادیان در برخورد با سنت های قبلی هر جامعه ای، نمی توانند تمام سنت های پیشینی را رد کنند. آنچه که در مواجهه میان ادیان و زمینه های فرهنگی و اجتماعی جدید رخ می دهد، ایجاد ترکیب های جدیدی از باورها و مناسک است که گاهی بیانگر بازتولید سنن قبلی در جهان بینی جدید است. هرچند برخی به نام پاک دینی به دنبال پاک سازی دین از هر آنچه که می تواند نام بدعت بگیرند، هستند. اما در مقابل باید به این مساله از نگاه خلاقیت های مذهبی هم نگاه کرد. برخلاف نگاه قشری گرایان مذهبی، آنچه که در نمادهای مذهبی اهمیت دارد، محتوی یا معناست، نه فرم و ظاهر آن. یکی از راه های نفوذ ادیان در بطن فرهنگ چدید، تغییر دلالت های نمادهای آنهاست. آنچه که می تواند این نمادها را در معنای جدیدی قرار دهد، تغییر در جهان بینی مردمی است که کاربران این نماد ها هستند. البته این مساله به عمق و گستردگی زمینه فرهنگی هم دارد. ورود عناصر از نظام فرهنگی و مذهبی پیشین به نظام فرهنگی و مذهبی جدید، به قدرت زمینه فرهنگی قبلی بستگی دارد. هرچه نظام فرهنگی و مذهبی پیشین قدرت و نفوذ بیشتری در درون اعضای جامعه داشته باشد، تاثیرات بیشتری را هم در شکل و فرم نمادهای ادیان جدید خواهند داشت.
این موضوع در بخش های خاصی از دین نمود بیشری دارد. ادیان از لحاظ فرم، دارای دو دسته عنصر هستند، دسته اول، عناصر یا مناسکی هستند که فرم اولیه آنها توسط بنیانگذار دین، بطور دقیقی مشخص شده ، و حتی امور جزیی آن هم گفته شده است. دسته دوم عناصر و مناسکی هستند که فرم ثابتی در مرحله اولیه دین نداشته، بلکه در طی تاریخ تحولات دین شکل گرفته اند. این مناسک ثانویه در دین، هرچند گاه به آن چیزی کشیده می شود که بدان "تحریف" گفته می شود، اما در عمل کارکرد اصلی آنها بازتولید پیام جهان بینی جدید در دل فرمهای سنتی است.
این موضوع در زمینه فرهنگی هندی به خوبی دیده می شود. آنچه در فهم شرایط تاریخی و فرهنگی ادیان در هند مهم است، فهم ساختارهای فرهنگی هند و قدرت و نفوذ آنها در ذهن اعضای این جامعه است. فرهنگ هندی، به مثابه فرهنگی ترکیبی و درهم آمیزانه بطور تاریخی تمایل به ادغام نظام های فرهنگی قبلی و جدید دارد. به همین سبب معمولا در هند فرهنگ های قبلی حذف نمی‌شوند، بلکه نوعی امتداد در بطن تحولات و تغییرات تاریخی فرهنگ های هندی وجود دارد. در حوزه اسلامی هند، این مساله را می توان در دو سطح مورد بررسی قرار داد. سطح اول، در حیطه نخبگان دینی که شامل علما و صوفیان و فلاسفه اسلامی می شود؛ سطح دوم، عامه مردم شهری و روستای است. با توجه به اینکه نخبگان تمدن اسلامی عموما ریشه غیر هندی داشته، تلفیق سنن هندی و اسلامی در نظام های فکری و فرهنگی آنها، امری آگاهانه و تعمدی بوده است. دلیلی اصلی این کار هم ایجاد زمینه ای برای همزیستی بیشتر میان مسلمان و هندو بوده است. عرفای بزرگی مثل کبیر که بعد از مرگش هندو و مسلمان هرکدام آن را از آن خود می دانستند، همچنین دارا شکوه از حکام و عرفای بزرگ هند، بالاخص در کتاب مجمع البحرین خودش و .. هرکدام سعی کرده اند فرهنگ اسلامی را در درون فرهنگ هندی و به شیوه همزیستانه با آن بازتعریف کنند.
در این نوشتار به سطح عامه مردم، بالاخص در مناطقی که نفوذ اسلام در حیطه عامه نسبتا محدود بوده اشاره خواهیم کرد. عامه مسلمانان که عموما زمینه فرهنگی هندویی داشته اند، وقتی به دلایلی مسلمان شدند، بخشی از این سنت های مرکزی قبلی را در دل سنن اسلامی جدید بازتولید کردند. یکی از این نمونه ها را می توان در حیطه شیعیان جنوب هند دید. فرهنگ دراویدی هند در این منطقه نفوز عمیقی دارد. بگونه ای که حتی گاه برخی از متفکران این مناطق در مقابل سنت های فرهنگی آریایی هندی، که عموما مبتنی بر تخریب و گاه تحقیر بومیان هندی است، در حیطه گفتمان های آکادمیک و رسانه ای دست به انتقاد از فرهنگ آریایی می زنند.
در میان هندی های جنوب، منطقه کرالا، دکن، و ماهاراشترا، سنتی هندی به نام رقص ببر وجود دارد. ببر در نظام اساطیری هندی جایگاه خاصی دارد. الهه دوی Devi معمولا سوار بر یک ببر تصویر می شود. با توجه به اهمیت این الهه و معابد مربطو به آن در نظام فرهنگی هند، نظام های مناسکی خاصی وجود دارد که برای تکریم این الهه توسط مردم انجام می گیرد. در منطقه کرالا Kerala در جنوب هند، "رقص ببر" یا "پولیکالی"Pulikali   مربوطه به این حیوان و وجه اساطیری و قدسی آنست. این رقص وارد نظام های مناسکی اسلامی و شیعی هم شده است. منطق بنیادین این رقص تکریم نمادین این حیوان در زمینه نظام های اعتقادی مردم است. نماد ببر که به زبان اردو "شیر" یا "شِر" گفته می شود، در نظام های مناسکی شیعی هم دیده می شود.

برای خواندن متن کامل در زیر کلیک کنید:

    

    
        
    
        
    

پیوستاندازه
8105.doc311.5 KB