چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

شعر، بیان آرمان های اتوپیایی جامعه است گفتگو با اومبرتو بینوئسا



      شعر، بیان آرمان های اتوپیایی جامعه است گفتگو با اومبرتو بینوئسا
سودابه اسماعیلیان

"اومبرتوبینوئسا" در سال 1942 در (گویاکیل - اکوادر) متولد شد. از 16 سالگی شروع به نوشتن کرد. نویسنده های مورد علاقه ی او نرودا و باپخو بودند که همواره از آنها به عنوان الگوی کاری خود یاد میکند.او در دهه ی شصت عضو گروه پیشتازان فرهنگی تزانیسکو Tzanitico شد و مدت ها در چندین مجله ی ادبی برجسته در اکوادر به فعالیت مشغول بود. آثار او به صورت چند مجموعه شعر منتشر شده و جوایز ادبی را نیز از آن خود کردهاند. به گفته ی خود او، زندگی بدون یک قلم و یک برگ کاغذ برایش غیرقابل تصور است. در اشعارش همواره در پی یافتن و برقراری رابطه ی بین انسانها از طریق کلام و زبان و جستوجوی اشکالی از واقعیت است. اثر اصلی او به نام «هنر محض» "La obra cierrta" که جایزه ی ادبی خوزه لسامالیا در سال 2012 (Jose Lezama Lima 2012) را نصیب او کرد زمینهای اجتماعی دارد. این اثر گزیدهای از اشعار اوست که از سال 1959 سروده است. او همچنین جایزه ادبی خوزه کررا اندراده Jorge Carrera Andrade را در سال 1991به دست آورده است.
این شاعر در حال حاضر سفیر کشور اکوادر در ایران است. اشعارش نیز به زبانهای انگلیسی و فرانسه ترجمه شدهاند. آثار او هرگز به شعار نزدیک نمی شوند.

شعر، بیان آرمان های اتوپیایی جامعه است
گفتگو با اومبرتوبینوئسا شاعر اهل اکوادور


ایران را از کی و چه طور شناختید؟
آشنایی من با ایران از طریق تاریخ و ادبیات بود. در کودکی و نوجوانی داستانهای دلنشین "هزار و یک شب" را میخواندم و پس از آن خیام، رباعیاتش و مسلک شکاکانهاش عمیقا مرا تحت تاثیر قرار داد.

 از بین شاعران و نویسندگان ایران بیشتر با آثار چه کسی آشنا هستید و آن را بیشتر میپسندید؟
بدون شک در میان شعرای کلاسیک خیام، عطار، مولوی، سعدی و حافظ. اما، از میان پیشگامان شعر نو در ایران نیما یوشیج و اخوان ثالث و سهراب سپهری و خانم شاعر فروغ فرخزاد، خصوصاً مجموعه ی"عصیان" او را دوست دارم.

اشعار شما بیشتر زمینه ی هستی شناسانه و عارفانه دارند و به مضمون اشعار ایران خیلی نزدیک هستند. آیا این نزدیکی باعث علاقه ی شما به ادبیات ایران شد یا عامل دیگری وجود داشت؟
حرف شما مرا به فکر واداشت. من هرگز متوجه این ویژگی مهم شعرم نشده بودم. اشعار من شاید از این جهت وجه اشتراکی با عرفان دارند که عرفان نه تنها شکلی از زبان بلکه یک شیوهی زندگی است که شامل ظرفیت و توانایی تفکر و خلق کردن است. شیوه ای که منجر به گرایش مخاطب به حرکتی فراتر از زبان و اندیشه میشود.

 در عرصه ی ادبیات جهانی، شعر به نسبت داستان طی سالهای اخیر رشد کمتری داشته به نظر شما علت آن چه میتواند باشد؟
شعر بسیار کم خوانده میشود اما قدرت نمادین آن به حدی زیاد است که این شرایط خللی در اهمیت اساسی آن وارد نمیکند. همانطور که بیماریهای روانی به سلامت عقلی معنا میدهند، شعر دارای آرمانهای اتوپیایی یک جامعه است. این وضعیت نوسانی معنای اجتماعی به شعر میدهد و در این زمانه غریب به درک ظهور گنگ آن در قلمرو گفتمان عمومی کمک میکند. دعوت به شعر دراین عصرپر تناقض نیازی به پافشاری ندارد. عصری درگیر در علائم و اطلاعات اما بدون ظرفیت نمادین برای تجدید ذهنیت. گذ شته از اسطوره های پرخطر و سرشار از وعده های جادویی، شعر ورای همه این پیچیدگیها معنای رازگونهای به زندگی اجتماعی میدهد.

 در چند دهه ی گذشته در ایران و اروپا و کشورهای اسپانیایی زبان، شاعران بزرگی داشتیم اما الان کمتر چنین شاعرانی میبینیم.انگار درعرصه ی شعر دوران غولها تمام شدهاست. به عقیده ی شما علت چیست؟ آیا این شرایط ارتباطی با "تئوری مرگ مؤلف" رولان بارت دارد؟
یکی از بزرگترین مباحث مطرح شده در ساختارگرایی، نظریه ی "مرگ مؤلف" است. این نظریه با رویکردهای متفاوتی توسط دریدا، بارت و فوکو روبهرو شده است و انعکاس قابل توجهی در میان شاعران دهه های بعد ازآن نیز داشته است. ما در این عصر با رویکرد نسبی ناشی از استفاده از روشهای ساختارشکنی و بروز تناقضات و پارادوکسها مواجه ایم که باعث مسکوت ماندن بسیاری از مطالعات ادبی در دهه های اخیر شده است. مفهوم نویسنده، به آن صورت محو نشده است، بلکه بازشناسی او تغییر جهت یافته است.در جنبش های اخیر واکنشی برای بازیابی چهره ی نویسنده صورت نگرفته است. در نتیجه شاعر و نویسنده به شیوهای کاملا متفاوت معرفی شده اند و همواره در چالشی مدعی جایگاهی برای خود درون این نظام ادبی پیچیده بودهاند. در برابراین واکنش حذفی، نویسندگان مبادرت به یک خود بازبینی کردند و همچنین نگاهی دوباره به خط مشی شعرای بزرگی که آنها را همراهی کرده بودند انداختند. شاخصهای شعر و ادب یا همان غولهای ادبی بازیگران اندیشه و نمایش گر آثار خود بودند، زیرا اعتقاد داشتند مؤلف به محض آنکه مینویسد، نوشته نیز میشود. از اینرو همواره در پی آن بودند تا آثار و اعمالشان منجر به بیارزشی نام وعنوان آنها نشود تا همواره بتوانند بر آن تکیه کنند. آنها خود در پی حفظ و اعتلای شهرت خود بودند.

 در بین شاعران غربی و کشور خودتان شاعر مورد علاقه و الگوی شما چه کسی است؟
نسبت به شاعران کهن که هنوز هم زنده هستند همواره یک حس عمیق عشق و قدرشناسی دارم، چرا که آنها به طور هم زمان، ما را با ترکیبی از ناهنجاریها و اضداد متنوع و ناپایدار روبهرو کرده و آگاهی ما را به چالش واداشتند، تا مبادرت به یک خود بازبینی کنیم. بسیاری از شاعران برای من به منزله یک مرجع ضروری هستند، این اظهاری عوام فریبانه نخواهد بود اگر بگویم که یکی از آنها عمر خیام است. والت ویتمن Walt Whitman، پل الوارد Paul Eluard  و سزار بایخو César Vallejo ، و بسیاری دیگرنیز در این دسته اند.

چشم انداز شعر و ادب امروز را چه گونه میببینید؟
امروز شاعران در یک بستر اجتماعی مینویسند که در آن از گفتمانهای فراگیر مدرنیته در گریزند. میل به تجدد و نوآوری و میل مفرط برای دستیابی به اصالت، طرحهای ادبی عصر جدید را به حداقل رسانده و راه را برای یک سناریوی پیشتاز ادبی که نگاه التقاطی و انتقادی به گفتمانهای پست مدرنیسم دارد، باز کرده است. این گسست الگوهای شاعرانه و ادبی راهی برای جستجوی گزارههایی از اشعار جدید میگشاید که بازآفرینی را در تقلید ادبی یا صنعتی سطحی و بیهوده از آثار استادان فن شعر میدانند.
همه ی اینها بخشی از دیکتاتوری بازار چاپ و نشر و معیارهای آن برای انتخاب آنچه برای تجارت مناسب است. برای این تجار همواره اولویت با چاپ نثر بوده است و مقوله ی شعر در این میان تا حد زیادی مورد بیتوجهی واقع شده است.

نظر شما نسبت به فضای فرهنگی و فضای دانشگاهی ایران چیست؟
به نظر من فضای فرهنگی بسیار پویا و متنوعی در دانشگاه ها وجود دارد.

 اگر به محض رسیدن به کشورتان از شما بپرسند برجستهترین نکتهای که از ایران به یاد شما مانده چیست پاسخ شما چه خواهد بود؟
عشق و علاقه ایرانیها به شعر و شاعرانشان.

این مطلب در چهارچوب همکاری رسمی میان انسان شناسی و فرهنگ و مجله آزما منتشر می شود. گزیده از مقالات آزما را هر شنبه و چهارشنبه در انسان شناسی و فرهنگ بخوانید. این مطلب به شماره 101 تعلق دارد.

 

ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139

ویژه نامه ی نوروز 1393
http://www.anthropology.ir/node/22280