یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

شادی بعد از گل؛ به مثابه یک رسانه



      شادی بعد از گل؛ به مثابه یک رسانه
ابراهیم خدایی

به راستی اگر گل زدن در فوتبال آنقدر نادر بود که با ضربه فنی کردن در ورزش کشتی قابل مقایسه بود یا اگر چنان رایج و معمولی بود که با امتیاز گرفتن در بسکتبال قابل مقایسه بود که طی یک بازی امکان داشت بیش از صدبار بار از سوی دو تیم اتفاق بیفتد آنگاه فوتبال چیزی از زیبایی و جذابیت کم داشت، آن وقت "شادی بعد از گل" نمی توانست یک مقوله برای سخن گفتن، خبرپراکنی، عکاسی، خاطره نویسی و پژوهش اجتماعی و به زعم نگارنده "به مثابه یک رسانه" باشد.
در هر صورت گل زدن در بازی فوتبال نه آنچنان نادر و نایاب است و نه آنچنان رایج و معمولی، از بازی های بدون گل (صفر-صفر) معمولا به عنوان یک "ضد حال" یاد می شود در حالی که در صورت به ثمر رسیدن بیش از دو گل از سوی یک تیم به عنوان یک بازی پر گل سخن می رود.
آری گل زدن یکی از مهمترین اهداف هرگونه تلاش فردی و جمعی در زمین فوتبال است، اتفاقی که کم پیش می آید اما همه کسانی که در گرما و سرمای ورزشگاه و یا جلوی تلویزیون میخکوب شده اند، "چشم به راه رخ دادن آن" هستند و هر لحظه احتمال اتفاق افتادن آن وجود دارد.
همه چیز دست به دست هم می دهد تا لحظه ای بسیار گذرا و کوتاه خلق شود که چه بسا پیامدهایی ماندگار برای سالیان طولانی داشته بادشد. هر چقدر هم فوتبال یک بازی گروهی باشد و گل زدن در آن نتیجه یک فرایند همکاری بازیکنان درون زمین، کادر فنی و نیمکت نشینان، مدیران باشگاه، تماشاگران، و حتی همکاری های خارج از زمین و... (در یک بده-بستان یا به بیان فلسفی تر دیالکتیک با همین عوامل در اردوگاه حریف) باشد بازهم در نهایت یک بازیکن است که گل را به ثمر می رساند برای لحظاتی محل تمرکز چشم ها در آن لحظایت کمیاب و شکوهمند می شود.
در درجه بعدی هم تیمی های وی و کادر مربیان و نیمکت نشینان و سپس تماشاگران هستند که خالق حوادث و بازیگردان صحنه های شادی بعد از گل هستند. گل به نام یک نفر نوشته می شود اما شادی بعد از گل یک پدیده جمعی است گرچه بازهم معمولا بازیگردان عمده آن فرد گل زن است.
شادی بعد از گل می تواند از یک جنبه به دو دسته تقسیم شود:
الف) شادی های بی برنامه و نیندیشیده
ب) شادی های برنامه ریزی شده و اندیشیده
شادی های بدون برنامه واکنش های نیندیشیده و معمولا ناخودآگاه فرد زننده گل، همکاران، هم تیمی ها، هواداران وی و تیمش، تماشاگران (بی طرف ها) و ... است، باید گفت حجم عمده شادی های بعد از گل از همین نوع هستند.
اما نزد مهاجمان، هافبک ها و بازیکنانی که معمولا احتمال می دهند در فرایند گل زدن، نوک پیکان حادثه و اصطلاحا تمام کننده باشند، مرسوم است که برای شادی بعد از گل خود برنامه ریزی هم داشته باشند، این نوع شادی ها هم اگرچه از نظر کمّی حجم کمتری از شادی ها را شامل می شوند (آن هم معمولا منحصر به خود بازیکنان است)، اما از نظر خبرسازی و خاطره سازی از دسته نخست مهمتر هستند.
از جنبه های دیگر می توان شادی های بعد از گل را به دو دسته تقسیم کرد:
الف) شادی های فوتبالی و منحصر به کنشگران و کنش های فوتبالی
ب) شادی های غیر فوتبالی و مرتبط با کنشگران و کنش های غیر فوتبالی
شادی های فوتبالی نه فقط شامل رقابت ها، تهدیدها، خاطره سازی ها و... باشد بلکه ممکن است یادبود یک شخصیت فوتبالی باشد که دیگر در زمین نیست، اما شادی های غیر فوتبالی که خیلی نادرتر هستند به گونه ای است که هیچ ارتباطی با دنیای فوتبال ندارد. در این نوع شادی ها گل زنان (یا دیگران) گل خود را به فرد، افراد  یا ماجرایی خارج از دنیای فوتبال پیشکش می کنند و از تمرکز توجهات برخویش برای رساندن پیامی کمتر مرتبط با فوتبال بهره می برند.
هرچند از نظر کمی شادی های فوتبالی رایجتر هستند اما آنچه خبرسازتر می شود و به عنوان "یک رسانه" مورد توجه قرار می گیرد مواردی هستند که می کوشند از شادی پس از گل به عنوان رسانه ای برای انتقال پیامی کمتر مرتبط با فوتبال بهره برداری کنند.
در سال 1390 شادی های فوتبالی نسبتا خبرساز متنوعی رخ داد که می توان به مواردی کاملا شخصی مثل بازی پرسپولیس و فجر سپاسی شیراز (هفته بیست و پنجم، سه‌شنبه 18 بهمن) اشاره کرد که طی آن بازیکن تیم فجر (مهدی رجب زاده) پس از گلزنی پیراهن ورزشی خود را بالا می برد تا نوشته روی پیراهن زیرین خود را که به گفته خودش به افتخار خواهرزاده اش نوشته به تماشاگران و دوربین ها نشان بدهد.
جنجالی ترین شادی بعد از گل امسال در ایران
اما جنجالی ترین نمونه از شادی های پس از گل امسال در لیگ فوتبال ایران که حتی می توان در ردیف خبرسازترین حوادث سال هم به شمار آید داستان شوخی بازیکنان پرسپولیس تهران در بازی با داماش گیلان (هفته دوازدهم؛ شنبه 7 آبان) است که از آن به عنوان یک حرکت غیر اخلاقی نام برده می شود و دو تن از بازیکنان این تیم را دچار محرومیت های نسبتا شدید کرد.
هنوز دقایقی از این بازی نگذشته بود که تصاویر مربوط هر دو گلی که بازیکنان پرسپولیس پس از آن به انجام شوخی مورد نظر پرداخته بودند، در رسانه ها و مخصوصا شبکه اینترنت منتشر شد تا جایی که امکان سانسور و چشم پوشی از آن به هیچ عنوان ممکن نبود. به زودی بسیاری از شبکه های ماهواره ای نیز این تصاویر را مخابره کردند. برخی برنامه های ورزشی پر بیننده تلویزیون ایران نیز مجبور به پخش محدود آن صحنه ها شد.
حرکت میداودی پس از گلزنی در دربی 74
اما یکی از نادرترین نمونه های شادی بعد از گل که امسال در فوتبال ایران اتفاق افتاد و می تواند به خوبی تیتر این نوشتار (شادی بعد از گل به ثمابه یک رسانه) را توضیح دهد حرکت میلاد میداودی بازیکن استقلال در دربی تهران (هفته بیست و چهارم؛ پنج‌شنبه 13 بهمن) بود.
میداودی پس از به ثمر رساندن گل به شیوه مرسوم به سمت تماشاگران و دوربین ها رفت و پیراهن ورزشی خود را بالابرد تا نوشته زیر آن را به همه نشان دهد. روی پیراهن زیرین وی نوشته بود: به یاد مسعود بختیاری؛ کوگ تاراز.
مسعود بختیاری (که نام هنری زنده یاد بهمن علاءالدین) است خواننده مشهور لر بختیاری بود که در سال 1385 در گذشت، اما در پاییز امسال (1390) شهرداری اهواز در یک اقدام نسنجیده ساختمان نیمه کاره ای که قرار بود فرهنگسرایی با نام مسعود بختیاری و به یاد وی باشد را تخریب کرد و مسعود و محبوبیت و خاطرات او دوباره به صفحه اول رسانه های منطقه آمد. حرکت میداودی از سوی رسانه های محلی به عنوان همگرایی وی با جنبش معترضان به تخریب فرهنگسرا تعبیر شد و بازتاب وسیعی در استان های خوزستان، لرستان و چهارمحال و بختیاری و... یافت.
گرچه این شادی یک نمونه ملی نبود اما همین جمله کافی بود تا معنی و مفهوم فوتبال، دربی، گل زدن و استادیوم آزادی برای بخشی از مردم ایران تغییر کند، سایت ها، مطبوعات و دیگر رسانه های محلی (و بعضا ملی) این حرکت را مورد توجه قرار دادند، اکنون هنوز در گوشی موبایل بسیاری از جوانان بختیاری کلیپ هایی از گل میداودی و پیام رسانی وی در شادی بعد از گل خویش می چرخد.