یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

متافیزیک و شهید دكتر چمران


متافیزیک و شهید دكتر چمران

روح و عالم غیب از بارزترین مصادیق و مقولات متافیزیک می باشند, که تمام مکاتب و سیستم های ماورائی به آن توجه خاصی دارند شهید دکتر چمران معتقد است که «در نظر ما, خدا و روح و عالم غیب اساس توحید و فلسفه اسلامی بشمار می رود

سردار پر افتخار اسلام و مجاهد بیدار و متعهد، شهید دكتر مصطفی چمران، او كه حیاتش سراسر نور معرفت و وجودش یكپارچه اشتیاق برای پیوستن به حق تعالی بود، دارای شخصیت كامل و چند بعدی است. عارفی عاشق، مجاهدی مخلص، عابدی زاهد، معلمی متعهد، استادی بزرگ، فردی آگاه و ... عباراتی است كه نمی‌تواند گویای عظمت و بزرگی شخصیت ظاهری و باطنی وی باشد. ولی با كمال تاسف چهره‌ی علمی، معنوی و عرفانی این شخصیت بزرگ در سایه چهره‌ی انقلابی، مبارزاتی و جهادی وی قرار گرفته و كمتر برای همگان روشن گردیده است. این در حالی است كه بُعد معنوی او بسیار قوی‌تر از بُعد انقلابی‌اش می‌باشد. و بُعد عرفانی‌اش پایه و ریشه‌ی بُعد جهادی اوست. مبارزه‌های پیروزمندانه چمران در لبنان و ایران باعث شده است كه بسیاری ایشان را به عنوان یك رزمنده، یك چریك، یك فرد انقلابی و یك فرد جهادگر بشناسند. صد افسوس كه زمان مجال آن نداد كه جامعه با سایر ابعاد وجودی این دانشمند بزرگ و عارف جلیل القدر آشنا شود.

روزی به یكی از دوستان و همكاران فرهیخته و تحصیل كرده، پیشنهاد دادم كه یك همایش در راستای سلسله همایش‌های عرفانی انجمن الهیات و متافیزیك به منظور معرفی چهره‌ی معنوی شهید دكتر چمران و بیان نظرها و اندیشه‌های ایشان برگزار گردد، دوست و همكارمان بی‌درنگ گفت: «چمران یك چریك است، عارف كه نیست، همایش بگذاریم و چه بگوییم ...» ، سری تكان دادم، رفتم و از درون آتش گرفتم. با خود گفتم كه حتی تحصیل كرده‌های عالی و دانشگاهی و مذهبی نیز چمران را نشناخته‌اند. لذا بر آن شدم كه از این به بعد در همایش‌ها، سخنرانی‌ها، كلاسهای درسی و آثار مكتوب، بیشتر به معرفی شهید دكتر چمران و آراء و اندیشه‌های ارزشمند ایشان بپردازم. كه بحمداله این ایده تا به امروز عملی گردیده است و از خداوند متعال طلب توفیق نموده، تا بتوانم آن را كامل كنم.

مبحثی كه در ادامه خواهید خواند، نیز در همین راستا تالیف و تنظیم شده است و امید آن می‌رود كه حداقل معرفت جویان انجمن الهیات و متافیزیك، با مطالعه این نوشتار كمی با چهره و آراء این اندیشمند گرانمایه آشنا شوند. در این مبحث عمدتاً به آراء این بزرگوار در موضوع‌های مرتبط با متافیزیك پرداخته‌ایم. امیدواریم در مباحث دیگر توفیق ارائه سایر آراء ایشان را نیز پیدا نمائیم.

نوشته‌ها، بیانات و اعمال شهید دكتر چمران حاكی از آن است كه فردی آگاه و آشنا به «متافیزیك»، «ترانس فیزیك» و «پاراسایكولوژی» بوده، از این علوم و فنون بهره می‌گرفته است. این دانشمند بزرگ در كتاب ” انسان و خدا “ چنین می‌گوید:

«... به روانشناسی كه خود علمی است مهم، سایكولوژی یا پسیكولوژی اطلاق می شود. به این سایكولوژی یا پسیكولوژی قسمت جدیدی اضافه شده، كه می‌گویند پاراسایكولوژی، یعنی ماوراء روانشناسی. این قضیه تله‌پاتی و هیپنوتیزم و علم‌های جدید كه از آنها می‌خواهم صحبت كنم در مبحث پاراسایكولوژی است، یعنی قسمتی از علم روانشناسی ماست كه هنوز به آن سیستم معین و علمی خودش در نیامده است. چون روانشناسی در حال حاضر علمی است، ولی پاراسایكولوژی قسمتی ورای علم سایكولوژی است، یك قدم آن طرفتر است.»

در ادامه‌ی همین بحث ایشان می‌‌فرمایند :«اولین قدمی كه در این پاراسایكولوژی برداشته می‌شود و دوستان ما همه از آن آگاهی دارند مسئله هیپنوتیزم است. در هیپنوتیزم یك انسانی با انسان دیگر كه در مقابل او نشسته ارتباط مغزی یا ارتباط موجی برقرار می‌كند و این عملی است كه عموم دیده‌اند و از نظر روانشناسی قابل قبول است و هیچكسی هم نمی‌‌‌تواند آنرا انكار كند و عمل مهمی نیست. در هیپنوتیزم همانطور كه می‌‌دانید وقتی كه شخصی یك مدیوم را هیپنوتیزم می كند آن شخص كه هیپنوتیزم شده جز آنچه را كه در درون خود دارد نمی‌تواند بگوید، چیزهایی را می‌گوید كه در درون اوست، یعنی ممكن است اسمش را بپرسد، ممكن است اطلاعاتش را از او كسب كند و او هم ضمیر نابخودش را به هیپنوتیزم كننده باز می‌كند و هر چه را كه در درون خود دارد برای او می‌گوید. و این امر علمی است، امری است قابل قبول همه علما، چه مادی و چه روحانی، فرقی نمی‌كند.»

بعد از تشریح هیپنوتیزم، ایشان درصدد توضیح تله‌پاتی برآمده، می‌فرماید: «موضوع تله‌پاتی مسئله وسیعتر و عمیق‌تری است. تله‌پاتی كه از لغت تله می‌فهمیم كه در مورد فاصله دور است یعنی ارتباط از فاصله دور، كه انسانی به انسان دیگری در حالی كه با هم فاصله مكانی زیادی دارند ارتباط برقرار می‌كنند. خود من هم از این تجارب زیاد كرده‌ام. انسانی در یك اتاق و انسان دیگری در یك شهر دیگر و یا در اتاق دیگری با هم ارتباط مغزی برقرار می‌كنند و با هم حرف می‌زنند، باز هم این علمی است، قابل قبول است و هر كس كه دائره المعارف را بردارد و درباره تله‌پاتی بخواند می‌بیند كه این یك امر قابل قبول علمی است و همگان می‌پذیرند. چیزی نیست كه بگویند موهوم و ارتجاعی و غیره است، حقیقتی قبول شده است و برای تفسیر این نوع از تله‌پاتی یا این نوع از ارتباط مغزی بین دو انسان نظرات مختلفی وجود دارد كه من بهترین اینها را برای شما شرح می‌دهم كه خیلی آموزنده است.»

در ادامه‌ی بحث، این استاد بزرگ به‌خوبی مكانیسم تله‌پاتی را به‌صورت علمی تشریح می‌نماید و مثالهای زیبایی را برای توضیح بیشتر و به‌عنوان سند بیان می‌كنند. ایشان دوقلوها، مادر و فرزند، دوستان نزدیك را به‌عنوان نمونه‌هایی كه می‌توانند با هم ارتباط تله‌پاتیك داشته باشند مثال می‌زند. همچنین انتقال حالتهای خاص آنهایی را كه مضطرب، نگران و ترسان هستند به دیگران، به عنوان نمونه‌ی دیگر تله‌پاتی بیان می‌كنند. و در نهایت نتیجه می‌گیرند كه: «تله‌پاتی عمل زیاد مهمی نیست و می‌خواهم بگویم كه این یك امر علمی است و با علم و با تكنولوژی می‌توانیم توجیه كنیم و قابل قبول ما است و قابل قبول علماست.»

همانطور كه ملاحظه فرمودید، دكتر چمران هیپنوتیزم و تله‌پاتی را عمل مهمی نمی‌داند، این در حالی است كه در حال حاضر نیز این دو مقوله در متافیزیك از امور مهم هستند. اینكه ایشان این امور را مهم نمی‌دانند، شاید حاكی از تسلط ایشان بر این امور و همچنین توجه ایشان به مسائل بسیار مهم‌تر باشد. كما اینكه در ادامه همین بحث به معرفی روح و ارتباط‌های روحی پرداخته، این نوع ارتباط‌ها را از مسأله تله‌پاتی مهم‌تر می‌دانند.

”خواب“ مقوله‌ای است كه در متافیزیك و حتی در عرفان به آن توجه زیادی شده است. شهید دكتر چمران در همان كتاب انسان و خدا، خواب را در كنار تله‌پاتی به‌عنوان نمونه‌ای برای اثبات وجود ابعاد ماورائی انسان معرفی می‌نماید.

جالب آن‌كه ایشان وضعیت خواب و خوابهایی را كه انسان می‌بیند به خوبی و به‌صورت علمی بیان می‌كند، به گونه‌ای كه انسان فكر می‌كند ایشان در رشته‌ی روانشناسی یا متافیزیك تحصیل كرده است. در این گفتار زیبا ایشان خواب را به سه قسمت خواب جسمانی، خواب نفسانی و خواب روحانی تقسیم كرده، به تشریح هر یك می‌پردازد، و با بیان مثالهای زیبایی منظور خود را به خوبی تفهیم می‌نماید.

روح و عالم غیب از بارزترین مصادیق و مقولات متافیزیك می‌باشند، كه تمام مكاتب و سیستم‌های ماورائی به آن توجه خاصی دارند. شهید دكتر چمران معتقد است كه: «در نظر ما، خدا و روح و عالم غیب اساس توحید و فلسفه اسلامی بشمار می‌رود، بنابراین ایمان به این حقایق برای ما اساسی و اصولی است و كسی كه به این اصول ایمان نداشته باشد نمی‌تواند ایدئولوژی و مكتب اسلامی را بپذیرد. برای رسیدن به این حقایق راههای مختلفی وجود دارد، عده‌ای سعی می‌كنند از راه منطق، از راه فلسفه، از راه علم، از راه تجربه، از راههای مختلفی به این حقایق برسند ...»

در ادامه‌ی این بحث ایشان سعی نموده است تا با معرفی انسان به‌عنوان یك مخلوق، راهی به سوی شناخت خالق و حق‌تعالی باز نماید. وی معتقد است: «انسان خلیفه خدا است در زمین، تجلی خداست برروی این آب و خاك و بنابراین اگر انسان را بشناسیم و قدرت او را و حدود او را تشخیص دهیم چه بسا كه قادر خواهیم بود حقایقی را درباره روح و خدا و ماوراء الطبیعه نیز درك كنیم.»

در بحث شناخت انسان، انسان را به سه قسمت جسم، نفس و روح تقسم نموده، سپس به معرفی نفس و روح می‌پردازد. ابتدا از نظر لغوی در فرهنگ و زبان انگلیسی و فرانسوی نفس و روح را بررسی نموده، سپس این دو مقوله را از نظر قرآن كریم بررسی می‌كند. ایشان نفس را مجموعه‌ای از احساسات، خواسته‌ها، اكتسابات و تمایلات معرفی می‌نماید و نتیجه می‌گیرد كه شخصیت آدمی از نفس است و انسان‌ها در روح با هم مشترك‌اند و آنچه انسان‌ها را از هم متمایز می‌كند، نفس است. دكتر چمران اعتقاد دارد كه گذشته آدمی، تجارب آدمی، خوبی‌ها، بدی‌ها و همه چیز در داخل این نفس ذخیره می‌شود، و آن چیزی كه در روز قیامت انسان را با آن می‌سنجند، نفس است نه روح.

ایشان نفس را به هفت طبقه مختلف تقسیم بندی كرده، مراتب هفت‌گانه نفس را بدین‌صورت نام‌گذاری می‌نماید: نفس امّاره، نفس لوّامه، نفس عاقله، نفس مُلْهَمِه، نفس مطمئنّه، نفس راضیه و نفس مرضیّه.

نفس اماره، پست‌ترین مرحله نفس و نفس مرضیه بالاترین مرحله نفس در این بیان معرفی شده است. دكتر چمران معتقد است: «... نفس مرضیه كه به این حد رسیده است از نظر كیفیت مثل روح می‌شود، یعنی به همان خلوص، به همان پاكی و به همان عظمت روح می‌رسد، كه روح تجلی خدا است، روح اَمرٌ مِنَ الله است. این نفسی كه لجن گونه بود از این عالم مادی جوشیده و بالا آمده بود در آخرین مرحله تكاملی خودش مثل روح می‌شود، خاصیت روح را پیدا می‌كند، همان كمالاتی كه در روح آدمی وجود دارد در این نفس نیز بوجود می‌آید.» ایشان در ادامه می‌فرمایند: «باز با آنكه این نفس مرضیه به درجه روح رسیده است و لیكن با روح متفاوت است، یعنی از نظر ذات با روح مختلف است. چون روح، مجرد است ولی نفس مادی است، ولی دارای یك خاصیت هستند.»

دکتر مطلب برازنده

مآخذ: کتاب انسان و خدا، تآلیف دکتر چمران


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.