پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

وبر: پول و عقلانیت جامعه



        وبر: پول و عقلانیت جامعه
ماتیو دفلم ترجمه شایسته مدنی

رفتار ماکس وبر در برابر نقش پول در جامعه در قالب بخشی از مباحثات جامعه شناختی او در مورد روندهای عقلانیت در جامعه صنعتی شکل می گیرد. همانطور که وبر در کتاب "اخلاق پروتستان" بحث می کند، اخلاق پروتستانیسم بر پایه خیر مطلق، یعنی "بدست آوردن هر چه بیشتر پول، آمیخته با اجتناب مطلق از همه لذایذ زندگی ست." انباشت ثروت به خودی خود یک هدف است و پروتستان توسط کسب پول ولو اینکه با ریاضت همراه باشد، بوجود آمد. این رویکرد روش شناختی وبر است که در نظریاتش در توسعه کاپیتالیسم اهمیت دارد. انباشت غیرعقلانی ثروت (غیرعقلانی است زیرا پول به دلایل وجودی خودش رد می شود مثل تبادل) باعث تسریع عقلانیت یافتن اقتصاد پولی سرمایه داری می شود. اخلاق پروتستانیسم توسط "کالاهای افسون گر" سرمایه را بالا می برد، کالاهایی که ممکن است آن را کالاهای فریبنده بنامیم، آگاهانه دستاوردهای پولی دارد، تا جایگاه قانونی یابد.
وبر همچنین از نقش اقتصاد پولی در کارهای متاخر خود، به ویژه در اثر متاخری که بعد  از مرگش به نام "اقتصاد و جامعه" به چاپ رسید، بحث می کند (1954). به طور اساسی، او مشخصات عقلانیت جامعه مدرن را در زمینه های اجتماعی مختلف به طور مختصر بیان می کند و اقتصاد پولی را به عنوان یکی از نیروهای مشتق می بیند. برای مثال در مقاله ای به نام "طرد مذاهب دنیا و جهت هایشان"، وبر استادانه مفهوم "اخلاق پروتستان" را بیان می کند و می گوید که روش محاسباتی زندگی، مشخصه عقل اقتصادی سرمایه است که در پول وجود دارد، پول "انتزاعی ترین و غیرشخصی ترین" عنصری است که در زندگی انسان یافت می شود. در جای دیگر وبر در مورد اهمیت پول در خلق امکان محاسبات عقلانی و امکان واگذاری ارزشهای پولی برای همه خدمات و کالاها بحث می کند، روابط غیرشخصی تبادل را بین مشارکت کنندگان در بازار میسازد زیرا پول معنای پذیرفته شده تبادل است. اقتصاد پولی برای تحکیم ساختارهای بروکراسی دیده شده است، ساختاری که در آن لازم است درآمد آنها حفظ شود (براساس نظام مالیاتی) از زمانی که دیگر سودهای خصوصی نمی توانند وجود داشته باشند. تعریف وبر از طبقه، به مالکیت کالاها و فرصتهای درآمد ارجاع دارد. البته در حالیکه وبر در کارش بر نقش اقتصاد پولی در توسعه حقیقت های مدرنیته تاکید می کند، توجه را به فرهنگ، مذهب، سیاست، تکنولوژی و روند قانونی عقلانی شدن در جامعه مدرن معطوف می سازد. بین این عوامل "وصلت گزینشی" (elective affinity) یکی از پایه ای ترین ادعاهای روش شناختی است، برای همین او همیشه پول را در ارتباط با دیگر نیروهای اجتماعی قرار می دهد.

زیمل و وبر
ارتباط بین زیمل و وبر منحصر به فرد است. آنها دوستان نزدیکی بودند ولی تاثیرپذیری آن دو از یکدیگر خیلی شفاف نیست و موضوع بحث آکادمیک نبوده است. از طرف دیگر قرابتی بین کار وبر و زیمل وجود دارد. آنها یک ربط روش شناختی را برای نقش تفهم مشترک بوده اند، و مفاهیمی چون تعامل اجتماعی و جامعه زیستی را مطرح کردند. ممکن است توصیف زیمل از صورت کنش اجتماعی باعث توسعه نمونه های عالی وبر شده باشد (گرچه صورت یک موضوع متافیزیکی و نمونه عالی یک رویه روش شناختی ست). در میان روشنفکران برلین، هر دوی آنها اولین دستاوردها را در مورد فرهنگ کلان شهر و مدرنیته داشتند. گرچه برای کتاب "اخلاق پروتستان" وبر این موضوع مساوی فرهنگ عینی و ذهنی بود، برای زیمل یهودی علم زیبایی شناسی مدرنیته جذاب تر بوده و هردو موضوع جبری را در جامعه شناسی و هویت فرهنگ شی واره بیان می کنند.
طبیعت غیرشخصی پول در تبادل روابط توسط زیمل بیشتر مطرح شده و به آگاهی وبر از عقلانیت هدفمند در بروکراسی نزدیک است. هم وبر و هم زیمل بر نقش پول در جامعه مدرن تمرکز می کنند و آن را بستری برای افزایش روابط کمی و تکه پاره شدن شخصیت انسان به بخشهای کاربردی می دانند. پول انتقال دهنده رشته های شخصی به سوی ارتباطات ابزاری محاسبه ای است. شاید فلسفه پول زیمل، منبع اصلی تحلیل وبر از بروکراسی مدرن بوده است (وبر این کتاب را در سال 1902 بعد از یک دوره بیماری مطالعه کرد). تحلیل های وبر از رفتار روش مند زندگی، محاسبه عقلانی و تسلط کنترل بروکراسی، رشد فرایند سکولار به سوی قفس آهنین مدرنیته، پیش فرض نظام پولی عقلانی و موضوعات مشابهی است که در مطالعه پول زیمل مطرح شده است.
وبر در نوشته هایش به کار زیمل ارجاع داده و به برخی از مقاصد زیمل نقد وارد کرده است. وبر نقدی در مورد رویکرد جامعه شناختی زیمل نوشته که شامل تحلیل او از پول است، ولی چون مانند زیمل با استاد تمام شدن مشکل داشت، این مقاله هرگز به پایان نرسید. هنوز دست نوشته های ناتمامی نشان دهنده برخی تفاوت های رویکردی بین این دو است. از نظر وبر، زیمل برخی عقاید مهم نظری را پیش برده و چشم اندازهای تجربی موشکافانه ای را ساخته، ولی جنبه های غیرقابل پذیرشی در روش شناسی او وجود دارد. وبر رویکرد روش شناختی زیمل و مفهوم تعامل او را رد می کند، از نظر وبر "درک تاثیر یک شخص از شخص دیگر به طور خالص" مبهم است.
در برخی از دیگر کارهای وبر، عدم توافق او با رویکرد زیمل آشکار است. به طور ریشه ای، جالب ترین کار وبر در اخلاق پروتستان، نقد فلسفه پول زیمل است. در حالیکه آن را "تحلیل درخشان" می نامد، عقیده دارد که زیمل به اندازه کافی بین اقتصاد پولی در حالت عمومی و سرمایه داری در حالت خاص تمایز قائل نشده است. به علاوه، وبر در کارش به شرایط ساختاری اقتصاد پولی سرمایه داری توجه کرد، در حالیکه زیمل پدیدار شناسی پول را چونان واسطه ای از تجربه انسان از واقعیت گسترش داد. وبر در پی نگاهی بود که از فراتر از کنش اجتماعی شکل یافته و می خواست از گستره فرهنگی- روان شناختی پرده بردارد (چرا افراد عمل می کنند) در حالیکه زیمل فراتر از ذات گرایی می رود تا تعامل اجتماعی را در موضوعات صوری بفهمد ( افراد چطور عمل می کنند).
از نقطه نظر روش شناختی، وبر در "اقتصاد و جامعه" کارش را از روش زیمل در تمایز بین ذهنیت قصدمند و عینیت معناها جدا می کند؛ درست دو چیز متفاوت که در آن زیمل نه تنها موفق به تفکیک نشد بلکه به طور عمد طوری نشان داد که به هم متصل هستند. به گفته لوین (Levine)، زیمل میل به تفهم را از سال 1900 به بعد نشان داد. این مسئله ممکن است به این دلیل باشد که زیمل به دلایل استراتژیک نمی خواست به وضوح مخالفتش را با هرمنوتیک دیلتای ابراز کند. برای مخالفت با روش تفهمی دیلتای که جامعه را چونان وقایع معنادار منفرد درک می کرد، زیمل در پی موضوع های عمومی بود که می توانست برای وقایع متعدد تاریخی نقل شود. این روش شناسی تضاد در فضای حرفه ای معنادار بود، زیرا دیلتای مانع فرصتهای شغلی زیمل در برلین شده بود.
زیمل در رویکرد روش شناختی خود بیشتر به عنوان یک مدل منفی تحت تاثیر رویکرد وبر بود. وبر در روش شناسی در پی جدایی  شکل بندی هیجانات تفسیری شناخت عقلانی بود تا این که به دنبال نظریه روان شناسی شناخت باشد. برای زیمل این مسئله که "تمام وقایع اجتماعی... ریشه در ارواح داشته و جامعه زیستی یک پدیده روان شناختی ست"، موضوعی غیرقابل بحث است. بر خلاف این روان شناسی گرایی، روش فهم کنش وبر محدود به مقاصد ذهنی عاملان انسانی بوده و به طور واضحی از تبیین علی ساختارهای اجتماعی متمایز است، گرچه کاملا به آن ارتباط دارد. وبر رابطه ای بین فهم و تبیین قائل شد و او زیمل را نقد می کند که به طور واضح تمایزی بین تفسیر هیجانات کنشگران و معنای زمینه تاریخی – اجتماعی کنش قائل نمی شود.
منبع
Deflem, Mathieu,2003, the sociology of the sociology of money, journal of classical sociology